چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۳ - ۲۰ اکتبر ۲۰۰۴

تا دير نشده ...

 دکترمحمود مرادخانی

26 مهر ماه 1383

moradkhani@hotmail.com

 

 

اخبار و رويدادها همچنان بمانند 25 سال پيش تاسف بار و نگران کننده هستند . روزی نيست که خبر اعدام ، سنگسار ، خودکشی ، فساد و يا زيان رسانی به اقتصاد ملی جديدی را نشنويم . رهبران مادام العمر رژيم اسلامی صنايع نفت را نيز به بخش خصوصی واگذار نمودند !!! و بمانند ديگر اهرمهای اقتصادی که می بايد در اختيار عموم مردمان و در خدمت رشد و توسعه اقتصادی در سطح ملی باشد ، نفت نيز در پنجه اقليت حاکم قرار گرفت !!! فردا چه خبر ناگوار ديگری را خواهيم شنيد ؟؟؟!!! ...

 

بسيار جای اندوه و تاسف است که تماشاگر نابودی ميهن خود باشيم ! ... اگر اکثريت تحت ستم ايرانی بيدار و هوشيار نشود ، سـناريوهای غم بار و فاجعه بار ديگری همچون جنگ و تجزيه کشور قابل پيش بينی هستند . آيا نسل فردای ايرانی کم کاری و بی باری نسل امروز و ديروز را خواهد بخشيد ؟

 

سرنگونی رژيم اسلامی بدون حرکت برنامه ريزی شده ميليون مردم ممکن نخواهد بود . اينچنين حرکتی نيازمند آفرينش انگيزه و کارپايه سياسی ای مشترک و برخواسته از ائتلافی وسيع در جامعه سياسی است . حرکتهای مقطعی و محفلی که تا به امروز به آنها اکتفا می نموديم ، هيچگاه خصوصيات لازم را برای به حرکت در آوردن ميليون مردم نداشته و نخواهند داشت . جامعه اپوزيسيون در حال حرکت به سوی ائتلاف وسيع و راهکاری همه گير است ولی اين حرکت متاسفانه کندتر از حد لازم است و با توجه به اخبار و رويدادهای جاری ، سخت بيم آن می رود که نوشدارو بعد از مرگ سهراب بشود !

 

حرکت اصلاح گرايی که از جانب جناحی از رژيم در داخل مطرح شد و حتی توانست توافق بخشی از اپوزيسيون برانداز را نيز بدست آورد ، امروز بروشنی ديده می شود که شکست خورده و ناباروری خود را به اثبات رسانده است .  نمايش انتخابات رياست جمهوری ای که در سال آينده از طرف رژيم به اجرا گذاشته خواهد شد ، نشان خواهد داد که سردمداران مادام العمر رژيم اسلامی همچنان به قبضه نمودن همه اهرمهای قدرت تاکيد دارند و هيچ گونه رخنه ای را قبول نخواهند کرد . مدتهاست که رژيم در پرتگاه مرگ قرار گرفته است و دوام خود را در تشديد خشونت ، استبداد و توطئه گری می بيند . قدمی به عقب به معنای نابودی و واژگونی کاخ و کاخ نشينان ولايت فقيهی است !

 

در برخی از تحليلها و عملکردها در اپوزيسيون ، متاسفانه هنوز ، ديده می شود که فرهنگ خرافه پرستی ، توطئه پنداری و انتظارگرايی آخوندی بصورتی خواسته يا ناخواسته مورد قبول واقع شده است و راه نجات را در انتظار و اميد به ناجی ای غيب گو ، ابرقدرتی بيگانه و يا جبر تاريخ می دانند . اين همه تا به امروز موجب وازده گی مردم از مبارزه و تداوم عمر رژيم اسلامی شده است . بايد اذعان داشت که اين چنين تفکرها و حرکتها برای جنبش آزاديخواهی تا به امروز زيان بار بوده و بايد که هر چه سريعتر تئوريسين های اين گونه تفکرها و حرکتها به آغوش واقعيتگرايی باز گردند و توجه کنند که تحول و دگرگونی مثبت تنها بدست همگان مردم ايران و در عالمی واقعی و با تلاشی همه گير بوقوع خواهد پيوست .

  

 اخيرا آقای دکتر حسين باقرزاده در يک سری مقالات روشنگرايانه به تحليل و تفسير در مورد رفراندم گرايی و به خصوص در مورد رفراندمی ساختارشکن پرداخته اند . نگارنده با سپاس از ايشان در بازگشودن اين بحث مهم و با توجه به تنگی وقت و نياز مبرم به روشنتر شدن موضوع لازم ديدم که نکات مورد نظرم را به اطلاع همگان رسانده و از ديگر همرزمان و انديشمندان جامعه سياسی هم درخواست دارم که بحثهای کتبی و شفاهی در اين مبحث را شدت بدهند تا  هر چه سريعتر جامعه اپوزيسيون به نقطه ای مشترک در اين مورد برسد . آنچه به نظرم مهم می آيد دو باور است که بر اساس اين دو باور بايد طرحی جامع و ابتکاری کارساز تدوين گردد :

1)                        به انتظار قبول خودبخودی رفراندمی ساختارشکن از جانب سردمداران رژيم اسلامی ، بدون تعيين حدود کيفی و زمانی ماندن ، خطرناک و مضر برای جنبش آزاديخواهی می باشد .

2)                        طرحی مشخص و روشن برای رفراندمی ساختارشکن می تواند حربه ای مناسب برای انسجام در نيروهای سياسی ، تحرک در مبارزه مردمی و کسب مشروعيت برای جامعه اپوزيسيون باشد .

 

همچنانکه آقای باقرزاده مشخص نموده اند در اين مرحله تنها می توان از رفراندمی ساختارشکن صحبت به ميان آورد و خواست همگان را بر اجرای آن انسجام داد . برای اينچنين خواستی و ارائه رسمی آن به جامعه ايرانی و بين المللی به باور اين جانب تنها تعيين نوع پرسش برای رفراندم کافی نيست . بلکه بايد دو شرط ذيل نيز مورد بحث و در طرح مورد نظر گنجانده شوند :

 

1)      در خواست به ايجاد فضايی باز و آزاد برای مدت زمانی مشحص قبل از انجام رفراندم

2)      تعيين مهلتی مشخص برای رژيم در قبول و يا رد اين درخواست ملی

 

در مورد نوع پرسش برای رفراندمی ساختارشکن آقای باقرزاده « درخواست به تشکيل مجلس موسسان » را مد نظر دارند و در مانيفست جنبش همگرايی ملی ايرانيان (*) ، که برتافته از تفکرها و نقطه نظرهای جمعی از مبارزان و فعالان درون مرزی است ، پرسش : « جدائی حکومت از دين و استقرار مردم سالاری »  آری يا نه ، پيشنهاد شده است . بديهی است که نتيجه نهايی پاسخ مثبت به هر دو پرسش موجب کناره گی کليت نظام حاکم که بر اساس مذهب بنا شده است ، خواهد شد و قدرت سياسی بدست قدرتی موقتی ( شورای انتقال حاکميت به مردم متشکل از نيروهای سياسی دورن و برون مرزی خواستار رفراندم ساختارشکن ) خواهد افتاد و سپس اين شورا با اجرای انتخاباتی آزاد و دموکراتيک برای تشکيل انجمنی ملی ساختار نظام آينده ايران را به بحث خواهد گذاشت .

 

به باور اينجانب دستيابی به پرسشی مناسب برای رفراندم ساختارشکن مورد نظرمان شدنی و قابل پيش بينی است . آنچه امروز در لفافه و ابهام مانده است شروط لازم و محدوديت زمانی برای پياده نمودن طرحی مفيد و کارساز است . انتخابات رياست جمهوری سال آينده در ايران مهلتی مناسب برای مطرح نمودن و اجرای طرح مورد نظر می باشد . ارائه طرحی جامع در مورد رفراندمی ساختار شکن به باور نگارنده انگيزه لازم را برای تداوم حرکتهای اعتراضی جاری در ميان مردم ، انسجام و همبستگی عملی در جامعه سياسی و مشروعيت بين المللی برای اپوزيسيون ايرانی بوجود خواهد آورد . و شايد مهمترين استفاده آن اين باشد که با ثابت شدن عدم پذيرش اينچنين رفراندمی از جانب سردمداران رژيم اسلامی ، تا بی نهايت به انتظاری واهی ننشينيم و از تجربه اندوخته شده برای ارتقای مبارزه به مرحله ای نوين سود بجوييم .

 

از همه فرهيختگان و صاحب نظران جامعه سياسی ايرانی و از همه مردم انتظار ورود به اين بحث سازنده را دارم و اميدوارم که هر چه زودتر بتوانيم ، تا دير نشده ، نتيجه مثبتی را بدست آوريم .

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(*) اين مانيفست را می توانيد در اين آدرس ببينيد :

http://www.homa.levillage.org

در صورت نياز آدرسی فيلتر نشده را از نگارنده درخواست کنيد .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 

 

 دکترمحمود مرادخانی

26 مهر ماه 1383

moradkhani@hotmail.com