انتخابات افغانستان و تندروهای
ايران
احمد زيدآبادی
بی بی سی
برغم استقبال دولت ايران از برگزاری انتخابات
رياست جمهوری در افغانستان، مطبوعات وابسته به طيف تندرو حکومت ايران، انتخابات ۱۸
ميزان (مهر) افغانستان را با الفاظ تندی مورد حمله قرار میدهند
و مشروعيتی برای آن قائل نيستند.
دليل اين طيف سياسی برای حمله به انتخابات رياست
جمهوری افغانستان، ظاهرا اعتراض نامزدهای رقيب حامد کرزی به بروز پارهای
بینظمیها و تخلفات
در روند برگزاری انتخابات است.
با آنکه رقبای آقای کرزی يکی پس از ديگری اعتراض
خود را نسبت به نحوه برگزاری انتخابات پس گرفتهاند و گفته
اند که نتيجه کميته تحقيق بررسی شکايات را می پذيرند، به نظر می رسد که جنگ لفظی
شديد محافل تندرو ايران عليه انتخابات رياست جمهوری افغانستان تمامی ندارد.
اين مساله به خودی خود گواه آن است که علت اصلی
ناراحتی طيف افراطی حکومت ايران از انتخابات افغانستان، اعتراض رقبای کرزی به روند
برگزاری انتخابات نيست، بلکه آنها گويا از موضوع ديگری نگران هستند.
می توان به راحتی حدس زد که نگرانی اصلی جريان
افراطی در ايران از انتخابات افغانستان قواعد و معيارهايی است که بر اين انتخابات
حاکم بود. معيارهائی که جريان افراطی ايران نه فقط با آنها سرسازگاری ندارد، بلکه
حاميان و مبلغان چنين معيارهائی را به "براندازی نظام" متهم میکند.
برگزاری پی در پی
انتخابات در ايران در طول ۲۵ سال گذشته همواره مورد تاکيد حکومت به عنوان نشانه
"بلوغ دمکراسی" در اين کشور معرفی شده و اين امر بويژه در مقايسه با
همسايگانی که با هر نوع انتخابات بيگانه بودهاند، حتی مورد
توجه خاص محافل خارجی قرار گرفته است. اما گويا وضع همسايگان به تدريج در حال
دگرگونی است و اين دگرگونی بيش از همه جا خود را در انتخابات افغانستان نشان داد.
برگزاری انتخابات در کشور همسايه ايران ، آن هم
همسايهای که از هر جهت توسعه نيافتهتر
و سنتیتر از ايران است، شايد تنها امتياز
"انحصار" برگزاری انتخابات را به عنوان پايه مشروعيت نظام سياسی ايران
از دست مقامهای جمهوری اسلامی خارج کرده باشد.
نوع برگزاری انتخابات افغانستان هم بايد به موضوع
اضافه کرد.
انتخابات رياست جمهوری افغانستان - برغم بروز پارهای
مشکلات در روند برگزاری آن - با معيارهای بينالمللی
همخوانی مناسبی داشت؛ از جمله:
۱- در افغانستان هيچ داوطلبی به دليل اعتقادات و
گرايشهای سياسی و مذهبی خود رد صلاحيت نشد و از
همين رو، چهرههای سرشناسی از طيفهای
گوناگون توانستند در ميدان انتخابات با يکديگر رقابت کنند.
۲- زنان از حق داوطلبی برای کسب مقام رياست جمهوری
محروم نشدند و حضور خانم مسعوده جلال در بين کانديداها بسيار جالب توجه بود.
۳- يک هيات بينالمللی بیطرف
نظارت بر روند اجرای انتخابات را به عهده داشته و مسئول رسيدگی به هر نوع شکايت از
وقوع تخلفات انتخاباتی است.
۴- داوطلبان در فعاليتهای انتخاباتی
خود کاملا آزاد بودند و هيچگونه محدوديتی برای بيان آراء و برنامههای
خود و نيز انتقاد از وضع اداره کشور نداشتند.
۵-رقبای انتخاباتی کرزای از آزادی تحريم انتخابات
برخوردار بودند و از همين رو در نخستين ساعات برگزاری انتخابات بدون هرگونه مانعی
در حرکتی دسته جمعی مبادرت به تحريم انتخابات کردند، هر چند که در نهايت از پيگيری
آن منصرف شدند.
اين در حالی است که انتخابات ايران طی ۲۵ سال
گذشته از ويژگیهای پنجگانه فوق بسيار فاصله داشته است به
گونهای که:
۱- شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی مسئول
احراز صلاحيت داوطلبان رياست جمهوری - ونيز نمايندگی مجلس - است و معمولا داوطلبان
سرشناس از طيف های منتقد و مخالف حکومت را از حضور در عرصه انتخابات باز میدارد
و درعمل ميدان وسيعی برای رقابت باز نمیگذارد.
۲- زنان ايران بر اساس تفسير شورای نگهبان از
قانون اساسی از حق داوطلبی برای دستيابی به پست رياست جمهوری محرومند و اعتراض به اين موضوع تاکنون به نتيجهای
نرسيده است.
۳- تنها هيات ناظر بر انتخابات در ايران شورای
نگهبان است که بسياری از گروههای سياسی بیطرفی آن را به
رسميت نمیشناسند. در عين حال درخواست برای نظارت بينالملی
بر انتخابات ايران در عمل ممنوع است و از سوی محافل افراطی "خيانت به امنيت
کشور" تلقی میشود.
۴- اگر احيانا نامزدهای تاييد صلاحيت شده در
فعاليتهای انتخاباتی خود به انتقاد از مراکز حساس
تصميگيری مبادرت کنند، به دليل آنچه عبور از "خطوط قرمز نظام" خوانده می
شود، مورد پيگرد کيفری قرار میگيرند.
۵- دعوت رسمی برای تحريم انتخابات در ايران عملا
ممنوع است و دعوت کنندگان از امنيت برخوردار نخواهند بود.
مقايسه فوق نشان میدهد که
"تابو"های پنجگانه حاکم بر انتخابات ايران اکنون توسط همسايهای
فقير و عقبمانده و بیادعا شکسته
شده و حفظ اين تابوها را در انتخابات آينده رياست
جمهوری ايران با دشواری روبرو ساخته است.
از همين رو جناح تندرو حکمت ايران که برگزاری
انتخابات آزاد را به زيان خود میداند، در تلاش
برای بیاعتبار نشان دادن انتخابات رياست جمهوری
افغانستان است تا معيارهای آن به صورت الگوئی برای ايرانيان در نيايد.