حاتم قادری :
در نهاد دولت مدرن قدرت شخصی
نيست و دولت دارای پايه های مردمی است
·
وضعيتی که با توجه به شيعهگری به جامعه دادهايم ، نابود کردن جامعه مدنی است و اين
نشاندهنده اين است
که عقلانيتها تحت تأثير
چنين شرايطی آسيب ديده است و نمونهاش
صحبتهای اخير آقای
مشکينی در خصوص انتخابات مجلس هفتم است . نتيجه اين امور بروز شخصيتهايی مثل "اهورا" است . شيعهگری با دولت مدرن به عنوان يک نهاد نمیتواند روبرو شود ، اگر میبينيد که اصلاحات شکست خورده ، به اين
دليل است که ما دولت نداريم ، بلکه کارگزار داريم ؛ چرا که همه ، تکليف خود را در
اجرای دستورات میبينند
. زمانی که تکثير ولايت شود ، گروههای
فشار بهوجود میآيند و قوی می شوند و با شعارهايی نظير
دين از دست رفت ؛ اندک عقلانيت موجود ، منهدم شود .
خبرگزاری کار ايران
حاتم قادری ، گفت : نهاد دولت مدرن چند ويژگی دارد
که يکی از آنها اين است که فرد در اختيار دولت است ؛ به عبارت ديگر اينکه قدرت
شخصی نيست و دولت دارای پايههای مردمی است
و دولت دارای عقلانيت مدرن است .
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، حاتم قادری
استاد دانشگاه طی سخنانی در دوازدهيمن اردوی ساليانه دفتر تحکيم وحدت با عنوان
"خطر فروپاشی تدريجی نهاد دولت در ايران " با بيان اين مطلب که در هنگام
انتخاب اين عنوان دچار شک بوده که آيا اين عنوان معنای دقيق بحث را می رساند ، گفت
: بحث امروز من دنباله بحث قبلیام در اردوی
سال پيش دفتر تحکيم وحدت پيرو عدم ناسازگاری شيعه با دموکراسی است .
وی درادامه افزود : میخواهم در اين
بحث به اين نتيجه برسم که آيا تفکر شيعه میتواند با دولت
مدرن سازگار باشد يا خير ؟
قادری با بيان اينکه دولت مدرن نمايندگی يک ملت در
چارچوب مشخص را عهدهدار است ، تصريح کرد :
يکی از شاخصههای مهم دولت مدرن ، پيوند محکم و وسيع آن
با جامعه مدنی است که يکی از مولفههای اصلی آن
تعليم و تربيت است .
اين استاد دانشگاه ضمن اشاره به اين مطلب که دولت
مدرن در سطح دنيا همکنون در حال زوال شدن است ، بيان کرد : دولت مدرن به تدريج
دارد بخشی از کارکرد خود را يا به زيرمجموعه خود واگذار میکند
يا به نهادهای فرامنطقهای واگذار میکند
و در حالت از دست دادن نقش کلاسيک خود است .
وی افزود : دولت مدرن در ايران هيچ وقت شکل نگرفته
است و عبارتی ديگر "دولت - ملت" در ايران پديد نيامده است ، لذا در
ايران دولت شبه مدرن پيدا کردهايم . در
شرايط زندگی میکنيم که دولت مدرن در ايران هيچ وقت تأسيس
نشده و دولت مدرن در سطح کلان در حال واگذاری اختيارات خود است .
قادری در خصوص علل عدم شکلگيری
دولت مدرن ، تأکيد کرد : علت عدم شکلگيری دولت
مدرن در ايران پديده شيعهگری است .
وی ادامه داد : از لحاظ شيعه دولت بايد به امام
زمان سپرده شود ، برخی علماء با دولتها ارتباط
برقرار میکردند ولی در نهايت اعتقاد به وجود دولت
امام زمانی داشتهاند ، لذا در انديشه
سياسی شيعه به لحاظ تئوريک ، نهاد دولت بايد به امام زمان يا نمايندگان وی واگذار
شود ، اما به لحاظ عملی برخی علماء درگيریهای شديد در
حوزه دولت داشتند ؛ مثل زمان قاجار و انقلاب .
قادری در خصوص تعارضات حکومت مدرن و شيعهگری
، تصريح کرد : اگر دولت مدرن را بخواهيم با شيعهگری محک بزنيم
، تعارضهای متفاوت دارد ، اولا ؛ در بحث عقل در
دولت مدرن نوعی عقلانيت وجود دارد و نکته دوم اينکه ؛در دولت مدرن چگونه حکومت
کردن است نه اينکه چه کسی حکومت بکند يا چه کسی شايسته حکومت است ؟
اين استاد دانشگاه در تشريح اعتقادات خود متذکر شد
: در ميان انديشمندان همگی به عقلگرا بودن شيعهها
تاکيد دارند ، اما اين عقلگرايی عقل
کلامی و عقل کشفی است . عقل در بين شيعه اين است که انسان در حد مقدورات خود پی به
اهداف امام معصوم ببرد و اگر به اين مسأله است دست پيدا کرد ، پس عقل تعطيل میشود
.
وی افزود : در انديشه شيعهگری
اگر زمانی به عقلانيت امام رسيديد ، پس امام مرشد شما خواهد شد ، اما در حوزه مدنی
اينگونه نيست .
قادری در ادامه بحث خود اينگونه ، بيان داشت : حسن
اعتماد در مردم ايران زايل شده است ، اگر دولت مدرن بخواهد با مردم ارتباط برقرار
کند بايد اعتماد وجود داشته باشد . ايرانيان جزء مردمی هستند که حس اعتماد در آنها
به شدت پايين آمده است . بحث اعتماد به ما کمک میکند که بحث
سوژه "مدرن" در ما شکل بگيرد .
وی با طرح اين مطلب که سياستهای
کشور مبتنی بر عدم اعتماد به ديگران پايهگذاری شده است
، تأکيد کرد : ايرانيان جماعتی هستند که به عنوان يکی از دروغگوترين افراد جهان
شناخته میشوند ، به شدت آدمهای چند
شخصيتی هستيم .
قادری ادامه داد : در دولت مدرن خواستههای
ما بايد محقق شود بدون اينکه برای رفع نيازهايمان به امامزادهها
پناه ببريم . وقتی حاکمان ايران در جهت تبليغ اينگونه حرکتها
فعاليت میکنند ؛ نشاندهنده اين است
که دولت در ايران وضعيت اسفباری دارد . در حال حاضر جامعه ايران شديدا دو قطبی شده
است ، افرادی شديدا دين را به مسخره میگيرند و بخش
ديگر جامعه که اکثرا قشر فقيرتر جامعه هستند به حرکاتهايی اينچنينی
روی آوردهاند و اين مطلب به شدت برای دولت خطرناک
است .
وی ادامه داد : وضعيتی که با توجه به شيعهگری
به جامعه دادهايم ، نابود کردن جامعه مدنی است و اين
نشاندهنده اين است که عقلانيتها
تحت تأثير چنين شرايطی آسيب ديده است و نمونهاش صحبتهای
اخير آقای مشکينی در خصوص انتخابات مجلس هفتم است . نتيجه اين امور بروز شخصيتهايی
مثل "اهورا" است .
قادری در خصوص شخصی شدن قدرت در جامعه ، گفت :
شيعهگری با دولت مدرن به عنوان يک نهاد نمیتواند
روبرو شود ، اگر میبينيد که اصلاحات شکست
خورده ، به اين دليل است که ما دولت نداريم ، بلکه کارگزار داريم ؛ چرا که همه ،
تکليف خود را در اجرای دستورات میبينند .
قادری ادامه داد : زمانی که تکثير ولايت شود ،
گروههای فشار بهوجود میآيند
و قوی می شوند و با شعارهايی نظير دين از دست رفت ؛ اندک عقلانيت موجود ، منهدم
شود .
وی شکلگيری باندهای
فساد مالی و اداری در دستگاههای دولتی را
يکی ديگر از نشانههای فروپاشی نهاد دولت بر
شمرد و تصريح کرد : هر فرد در حوزه اختيار خود وقتی قدرت را فردی میکند
و اعمال زور میکند ، نهاد دولت با مشکل روبرو میشود
.
قادری خاطر نشان کرد : براساس شيعهگری
با بيان مسائلی در خصوص مسائل هستهای ، مصالح
کشور را به خطر میاندازيم و اين مسائل
همخوانی با دولت مدرن در جامعه ندارد .