پجمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳ - ۱۵ اکتبر ۲۰۰۴

حاتم قادری :

در نهاد دولت مدرن قدرت شخصی نيست و دولت دارای پايه های مردمی است

·         وضعيتی که با توجه به شيعهگری به جامعه دادهايم ، نابود کردن جامعه مدنی است و اين نشاندهنده اين است که عقلانيتها تحت تأثير چنين شرايطی آسيب ديده است و نمونهاش صحبتهای اخير آقای مشکينی در خصوص انتخابات مجلس هفتم است . نتيجه اين امور بروز شخصيتهايی مثل "اهورا" است . شيعهگری با دولت مدرن به عنوان يک نهاد نمیتواند روبرو شود ، اگر میبينيد که اصلاحات شکست خورده ، به اين دليل است که ما دولت نداريم ، بلکه کارگزار داريم ؛ چرا که همه ، تکليف خود را در اجرای دستورات میبينند . زمانی که تکثير ولايت شود ، گروههای فشار بهوجود میآيند و قوی می شوند و با شعارهايی نظير دين از دست رفت ؛ اندک عقلانيت موجود ، منهدم شود .

 

خبرگزاری کار ايران

حاتم قادری ، گفت : نهاد دولت مدرن چند ويژگی دارد که يکی از آنها اين است که فرد در اختيار دولت است ؛ به عبارت ديگر اينکه قدرت شخصی نيست و دولت دارای پايههای مردمی است و دولت دارای عقلانيت مدرن است .

به گزارش خبرنگار "ايلنا"، حاتم قادری استاد دانشگاه طی سخنانی در دوازدهيمن اردوی ساليانه دفتر تحکيم وحدت با عنوان "خطر فروپاشی تدريجی نهاد دولت در ايران " با بيان اين مطلب که در هنگام انتخاب اين عنوان دچار شک بوده که آيا اين عنوان معنای دقيق بحث را می رساند ، گفت : بحث امروز من دنباله بحث قبلیام در اردوی سال پيش دفتر تحکيم وحدت پيرو عدم ناسازگاری شيعه با دموکراسی است .

وی درادامه افزود : میخواهم در اين بحث به اين نتيجه برسم که آيا تفکر شيعه میتواند با دولت مدرن سازگار باشد يا خير ؟

قادری با بيان اينکه دولت مدرن نمايندگی يک ملت در چارچوب مشخص را عهدهدار است ، تصريح کرد : يکی از شاخصههای مهم دولت مدرن ، پيوند محکم و وسيع آن با جامعه مدنی است که يکی از مولفههای اصلی آن تعليم و تربيت است .

اين استاد دانشگاه ضمن اشاره به اين مطلب که دولت مدرن در سطح دنيا همکنون در حال زوال شدن است ، بيان کرد : دولت مدرن به تدريج دارد بخشی از کارکرد خود را يا به زيرمجموعه خود واگذار میکند يا به نهادهای فرامنطقهای واگذار میکند و در حالت از دست دادن نقش کلاسيک خود است .

وی افزود : دولت مدرن در ايران هيچ وقت شکل نگرفته است و عبارتی ديگر "دولت - ملت" در ايران پديد نيامده است ، لذا در ايران دولت شبه مدرن پيدا کردهايم . در شرايط زندگی میکنيم که دولت مدرن در ايران هيچ وقت تأسيس نشده و دولت مدرن در سطح کلان در حال واگذاری اختيارات خود است .

قادری در خصوص علل عدم شکلگيری دولت مدرن ، تأکيد کرد : علت عدم شکلگيری دولت مدرن در ايران پديده شيعهگری است .

وی ادامه داد : از لحاظ شيعه دولت بايد به امام زمان سپرده شود ، برخی علماء با دولتها ارتباط برقرار میکردند ولی در نهايت اعتقاد به وجود دولت امام زمانی داشتهاند ، لذا در انديشه سياسی شيعه به لحاظ تئوريک ، نهاد دولت بايد به امام زمان يا نمايندگان وی واگذار شود ، اما به لحاظ عملی برخی علماء درگيریهای شديد در حوزه دولت داشتند ؛ مثل زمان قاجار و انقلاب .

قادری در خصوص تعارضات حکومت مدرن و شيعهگری ، تصريح کرد : اگر دولت مدرن را بخواهيم با شيعهگری محک بزنيم ، تعارضهای متفاوت دارد ، اولا ؛ در بحث عقل در دولت مدرن نوعی عقلانيت وجود دارد و نکته دوم اينکه ؛در دولت مدرن چگونه حکومت کردن است نه اينکه چه کسی حکومت بکند يا چه کسی شايسته حکومت است ؟

اين استاد دانشگاه در تشريح اعتقادات خود متذکر شد : در ميان انديشمندان همگی به عقلگرا بودن شيعهها تاکيد دارند ، اما اين عقلگرايی عقل کلامی و عقل کشفی است . عقل در بين شيعه اين است که انسان در حد مقدورات خود پی به اهداف امام معصوم ببرد و اگر به اين مسأله است دست پيدا کرد ، پس عقل تعطيل میشود .

وی افزود : در انديشه شيعهگری اگر زمانی به عقلانيت امام رسيديد ، پس امام مرشد شما خواهد شد ، اما در حوزه مدنی اينگونه نيست .

قادری در ادامه بحث خود اينگونه ، بيان داشت : حسن اعتماد در مردم ايران زايل شده است ، اگر دولت مدرن بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند بايد اعتماد وجود داشته باشد . ايرانيان جزء مردمی هستند که حس اعتماد در آنها به شدت پايين آمده است . بحث اعتماد به ما کمک میکند که بحث سوژه "مدرن" در ما شکل بگيرد .

وی با طرح اين مطلب که سياستهای کشور مبتنی بر عدم اعتماد به ديگران پايهگذاری شده است ، تأکيد کرد : ايرانيان جماعتی هستند که به عنوان يکی از دروغگوترين افراد جهان شناخته میشوند ، به شدت آدمهای چند شخصيتی هستيم .

قادری ادامه داد : در دولت مدرن خواستههای ما بايد محقق شود بدون اينکه برای رفع نيازهايمان به امامزادهها پناه ببريم . وقتی حاکمان ايران در جهت تبليغ اينگونه حرکتها فعاليت میکنند ؛ نشاندهنده اين است که دولت در ايران وضعيت اسفباری دارد . در حال حاضر جامعه ايران شديدا دو قطبی شده است ، افرادی شديدا دين را به مسخره میگيرند و بخش ديگر جامعه که اکثرا قشر فقيرتر جامعه هستند به حرکاتهايی اينچنينی روی آوردهاند و اين مطلب به شدت برای دولت خطرناک است .

وی ادامه داد : وضعيتی که با توجه به شيعهگری به جامعه دادهايم ، نابود کردن جامعه مدنی است و اين نشاندهنده اين است که عقلانيتها تحت تأثير چنين شرايطی آسيب ديده است و نمونهاش صحبتهای اخير آقای مشکينی در خصوص انتخابات مجلس هفتم است . نتيجه اين امور بروز شخصيتهايی مثل "اهورا" است .

قادری در خصوص شخصی شدن قدرت در جامعه ، گفت : شيعهگری با دولت مدرن به عنوان يک نهاد نمیتواند روبرو شود ، اگر میبينيد که اصلاحات شکست خورده ، به اين دليل است که ما دولت نداريم ، بلکه کارگزار داريم ؛ چرا که همه ، تکليف خود را در اجرای دستورات میبينند .

قادری ادامه داد : زمانی که تکثير ولايت شود ، گروههای فشار بهوجود میآيند و قوی می شوند و با شعارهايی نظير دين از دست رفت ؛ اندک عقلانيت موجود ، منهدم شود .

وی شکلگيری باندهای فساد مالی و اداری در دستگاههای دولتی را يکی ديگر از نشانههای فروپاشی نهاد دولت بر شمرد و تصريح کرد : هر فرد در حوزه اختيار خود وقتی قدرت را فردی میکند و اعمال زور میکند ، نهاد دولت با مشکل روبرو میشود .

قادری خاطر نشان کرد : براساس شيعهگری با بيان مسائلی در خصوص مسائل هستهای ، مصالح کشور را به خطر میاندازيم و اين مسائل همخوانی با دولت مدرن در جامعه ندارد .