پجمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳ - ۱۵ اکتبر ۲۰۰۴

هاشم آقاجری:

امروز حقوق بشر و دموکراسی يک فرهنگ جهانی است

·         امروز حقوق بشر و دموکراسی يک فرهنگ جهانی است و امروز شاهد تاکيد و توجه به اين گفتمان در کشورهای منطقه هستيم، تصريح کرد:حقوق بشر و دموکراسی پديدههای طبيعی و بيگانه با تفسير و متون معنايی نيستند به همين دليل نمیتوان نسبت اين مفاهيم را با بستر تاريخی و فرهنگی که در آن مطرح میشوند، فراموش کنيم ؛ اما گاهی نظامهای ضد حقوق بشر از اين نسبیگرايی، مفهومی نسبيت گرايانه را استخراج میکنند و اين شگرد نظامهای توتاليتر و بنيادگرا برای مقابله با حقوق بشر بوده است.

·         ما در ايران نيازمند يک فرهنگ انسانمدار برای زمينهسازی دموکراسی هستيم، چيزی که متاسفانه در کشور ما بسيار ضعيف و حاشيهای است, ارزش انسان مداری به دليل انسانيت او مهم است, صرفنظر از اينکه از چه جنسيت، طبقه، قوم و ايدئولوژی باشد.

 

 

سيد هاشم آقاجری گفت: استراتژی بلند شما آشنا کردن مردم با فرهنگ مترقی دموکراسی خواهی و نقد عالمانه و عقلانی قدرت است.

به گزارش خبرنگار ايلنا، دکتر هاشم آقاجری, در افتتاحيه اردوی ساليانه دفتر تحکيم وحدت, که در مجتمع تحقيقاتی آموزشی عصر انقلاب وزارت علوم، تحقيقات و فنآوری برگزار شد، گفت: هدف اصلی من از حضور در اين جمع ايراد سخنرانی نبود ؛ بلکه برای ديدار با شما به اينجا آمدهام ؛ اما حيف میدانم که در فرصت پيش آمده با دوستان عزيزم که نمايندگان دانشجويان دانشگاههای مختلف هستند، سخنی نگويم.

وی, با اشاره به عنوان اردوی ساليانه اين اتحاديه که "گذار به دموکراسی"ناميده شده است، اظهار داشت: مشکلات و موانع دموکراسی را بايد در سه عرصه فرهنگ، سياست و اقتصاد جستجو کرد، اگر حوزه سياست و فرهنگ و اقتصاد فراهم باشد, بهتر میتوان به سمت دموکراسی قدم برداشت.

آقاجری, با تاکيد بر اينکه من قصد دارم در خصوص تاثير حوزه فرهنگ بر پيشبرد دموکراسی سخن بگويم، گفت : ما در ايران نيازمند يک فرهنگ انسانمدار برای زمينهسازی دموکراسی هستيم، چيزی که متاسفانه در کشور ما بسيار ضعيف و حاشيهای است, ارزش انسان مداری به دليل انسانيت او مهم است, صرفنظر از اينکه از چه جنسيت، طبقه، قوم و ايدئولوژی باشد.

وی افزود: در تاريخ جامعه ما گفتمان غالب، گفتمان عدالت بوده است و در نظامهای استبدادی، چه به صورت نظامی محور و چه به صورت پدری- فرزندی و چه در نوع نظامهای تشيعنما مثل نظام صفوی و چه در نظامهای سنیماب، همواره بر عدالت تاکيد شده است و آنچه کمتر مورد توجه بوده و در فرهنگ غالب جامعه، محلی از اعراب نداشته است، دموکراسی، آزادی ، پيش شرط لازم و ضروری هر دو يعنی انسان مداری بوده است.

اين استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: امروز تاکيد جامعه بر دموکراسی مبنی بر حقوق بشر است، چون دموکراسی بدون حقوق بشر تمامی اختيارات را به فردی به عنوان نماينده مردم واگذار میکند.

آقاجری, با تاکيد بر اينکه دموکراسی که بر اخلاق و معنويت استقرار داشته باشد، دموکراسی قویتری است، افزود: نظامهای مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسی که نسبت مشخصی با معنويت و اخلاق برقرار نمیکنند، نظامهای ناقصی هستند.

وی, با يادآوری اين مطلب که امروز در منطقه شاهد نظامهای توتاليتاريستی به نام اسلام در هستيم، گفت : اگر امروز شاهد حضور امريکا و ديگر قدرتها در منطقه هستيم، زمينه ساز حضور آنها نظامهای بنيادگرايی است که از حداقل های عقلانيت بیبهرهاند.

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب در ادامه خاطرنشان کرد: اين نظامها، نظامهای تروريسم در خود و برای خود هستند، اين تروريسم معتقد به کشتن ديگری است، تروريسم بن لادنی اينگونه است که با تروريسمی هم که ما می شناختيم، تفاوت دارد.

آقاجری؛ در ادامه با بيان اينکه امروز حقوق بشر و دموکراسی يک فرهنگ جهانی است و امروز شاهد تاکيد و توجه به اين گفتمان در کشورهای منطقه هستيم، تصريح کرد:حقوق بشر و دموکراسی پديدههای طبيعی و بيگانه با تفسير و متون معنايی نيستند به همين دليل نمیتوان نسبت اين مفاهيم را با بستر تاريخی و فرهنگی که در آن مطرح میشوند، فراموش کنيم ؛ اما گاهی نظامهای ضد حقوق بشر از اين نسبیگرايی، مفهومی نسبيت گرايانه را استخراج میکنند و اين شگرد نظامهای توتاليتر و بنيادگرا برای مقابله با حقوق بشر بوده است.

وی, در ادامه سخنان خود افزود: نسبتگرايی، منطق باطل، مغالطه آميز و در عين حال خودشکن است ؛ چرا که در آن منطقه مخصوص زمان و مکان خاص مطرح میشود که خود را جدا از مجموعه جهان در اين زمينه میداند.

اين استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: در حقوق بشر و دموکراسی ، مفهوم نسبیگرايی نبايد فراموش شود.

وی, با اشاره به اينکه امروز در منطقه خاورميانه روشنفکران، به ويژه روشنفکران مذهبی با خطر جدی مواجهند، اظهار داشت: کسانیکه اسلام را برای تئوريزه کردن خشونت و استبداد به کار گرفتهاند، تمام اين مسايل را به پای اسلام مینويسند و به نام آن انجام میدهند, اين شرايط رسالت سنگينی برای روشنفکران مذهبی ايجاد میکند.

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب, با اعلام اينکه تمام کسانی که در منطقه خاورميانه فعاليت میکنند, دل در گروی حقوق بشر و دموکراسی دارند و بايد به اين واقعيات توجه کنند، گفت: ما چه به دين معتقد باشيم و چه نباشيم، فرآيند دموکراتيزاسيون در اين منطقه جزء به شکل دينی آن امکانپذير نيست، واقعيتهای منطقه خاورميانه ايجاب میکند که روشنفکران به آنچه در تاريخ ، مذهب و فرهنگ ما وجود دارد، توجه کنند.

وی, در ادامه با اشاره به اينکه حتی نظريهپردازان غربی هم به اين مساله توجه میکنند، گفت: بايد گفتمان دينی در منطقه خاورميانه را به کار گرفت.

آقاجری تاکيد کرد: آينده منطقه خاورميانه تحت تاثير دو گفتمان توتاليتر و گفتمان اسلامی است و گفتمان منطقه تحت تاثير نتيجه چالش ميان اين دو گفتمان است.

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين, با بيان اينکه گفتمان دينی توتاليتر بيشترين کمک را به نظامهای استبدادی که درصدد مشروعيت بخشيدن به خود هستند میکند، گفت: آنها میترسند از اينکه اين ابزار توجيهکننده و مشروعيت بخش را از دست بدهند، برای همين هم وقتی میخواهند کسی را محکوم کنند, سعی میکنند به او عناوينی نظير ضد دين بودن نسبت دهند.

وی, با تاکيد بر اهميت نقش و رسالت روشنفکران معتقد به" گذار به دموکراسی" بدون خشونت و خونريزی، افزود: وظيفه ما روشنفکران اين است که فرهنگ سنتی دينی مردم را با اومانيسم و حقوق بشر آشتی دهيم ؛ البته جنبش دانشجويی نقش بسيار مهم و تاثيرگذاری در اين ميان دارد.

همچنين, دموکراسی احتياج به آدمهای باسواد و علمی دارد ؛ اما وقتی وضع غارت و استثماری که در جامعه وجود دارد, باعث میشود هر کس تنها به فکر سير کردن شکم خود و خانوادهاش باشد، چگونه میتوان شهروندان خوبی برای بنای دموکراسی در جامعه پيدا کرد؟

وی, با بيان اينکه تضاد عمدهای که در جامعه ما وجود دارد، مانع جدی برسر راه دموکراسی محسوب میشود، گفت: نيروهای توتاليتری که در جامعه وجود دارند، تضاد مانع اصلی دموکراسی در جامعه ما محسوب میشود که در صورت حل اين تضاد اصلی، تضادها فرعی جايگزين تضادهای اصلی خواهد شد.

آقاجری, با اشاره به اينکه بايد مراقب بود نيروهای ضد حقوق بشر و دموکراسی مانع بر سر راه دموکراسی ايجاد نکنند، اظهارداشت: بايد همه جريانهای دموکراسیخواه، هدف واحدی داشته باشند.

آقاجری, با بيان اينکه دوره تاريخی ما دوره عبرتآموزی است, گفت: ما بايد دوره دکتر مصدق و نهضت ملی را مدنظر قرار دهيم, هدف همه ما دموکراسی است، اگر چه مثلا من دوست دارم اين دموکراسی از نوع دينی و همراه با اخلاق و معنويت باشد ؛ اما در اين حداقل که خود دموکراسی است ما هم نظر واحدی داريم. ما در حدود اوليه با همه آزادی خواهان و دموکراسی خواهان در ايران و جهان مشترک هستيم؛ اما دو استراتژی معطوف به دولت و ملت وجود دارد که اعتقاد من، جبنشهای دانشجويی با استراتژی معطوف به ملت مرتبط هستند و آن پيشبرد روشنگری در مورد دموکراسی در متن جامعه است، اينکه مردم راهنمايی شوند برای اينکه خودشان برای استيفای حقوق خود حرکت کنند، وطيفه جنبش دانشجويی است.

وی, با اشاره به اينکه جريان اصلاحات به خاطر درگير شدن در اين مدت فرصت ارتباط با مردم را نيافت، افزود: شما بايد استراتژی بلند مدت اجتماعی و مدنی و آشنا کردن مردم با فرهنگ مترقی دموکراسی خواهی و نقد عالمانه و مبتنی بر عقلانيت قدرت را در پيش گيريد.

آقاجری, با بيان اينکه در شرايط موجود انتقاد از خاتمی شجاعت نيست و مشکلی را هم حل نخواهد کرد، گفت: همه فهميدهاند که خاتمی حتی قدرت دفاع از خود را هم ندارد، حمله کردن به او هيچ مشکلی را حل نمیکند، شجاعت جايی است که کسی قدرت واقعی را نقد کند دولت واقعی بايد نقد شود نه دولت ظاهری و بدون قدرت ؛ چرا که دولت و قدرت واقعی مانع اصلی دموکراسی است.

آقاجری, با اشاره به اينکه قانون مشروط به قانونی دموکراتيک بود، اظهار داشت: در آن قانون شاه تنها يک جايگاه سمبوليک داشت و حق سلطنت نداشت ؛ اما در حقيقت سلطنت میکرد, بر اين اساس گاهی استدلال مبنی بر اينکه ساختار حقوقی خوب است و ساختار حقيقی بد است, امکان بهتری را برای ما فراهم می کند.

وی افزود: وجه غالب نيروهای دموکراسی خواه در کشور ما، گذار به خشونت نيست و می کوشند برای توسل به روش های قهرآميز موانع را بردارند ؛ اما نيروی ضد دموکراسی با منطق زور در مقابل آزادی خواهان میايستند.

وی در پايان اظهار داشت: منشا قدرت، ملت است و منشا قدرت ملت، دانايی است و جنبش دانشجويی در ارتباط با اين قدرت و توانايی می تواند تعريف درستی از خود را ارايه کند ؛ چرا که منطق زور همواره در مقابل منطق توانايی بر مبنای دانايی شکست خورده است.