پنجشنبه ۷ خرداد ١٣٨٣ – ۲۷ مه ٢٠٠۴

 

مادر بزرگ ۸۱ ساله استراليايی به خاطر ازکار انداختن بيضه متجاوزان نوهاش در زندان است

 

پروين اشرفی

تريبون فمينيستی ايران

 

در ۲۱ آگوست ۲۰۰۳ دختری به نام «دبی» در ملبورن, استراليا, مورد تجاوز جنسی دو مرد به نامهای ديويس فورت ۳۳ ساله و استانلی توماس ۲۹ ساله قرار گرفت. آنها در روز روشن با چاقو به دبی حمله کرده و ضمن ضرب و جرح وی, عمل شنيع تجاوز جنسی خود را به انجام رساندند.

«اوا استل», مادر بزرگ ۸۱ ساله دبی که کارمند باز نشسته کتابخانه شهر است, هنگاميکه از ماجرا با خبر شد, آنچنان دچار فشار روحی روانی قرار گرفت که تصميم گرفت انتقام نوه ۱۸ ساله خود را به شيوه خود و شخصا بگيرد.

اوا ميگويد " هنگاميکه در آن شب در بيمارستان به چهره دبی نگريستم, تصميم گرفتم که خود به دنبال اين جانيان بروم. زيرا به اين نتيجه رسيده ام که قانون به سهولت از کنار اين امر خواهد گذشت. من يک اسلحه ۹ ميلی متری داشتم و طرز استفاده از آن را بلد بودم . ديوانه هم نبودم که اسلحه ام را تحويل بدهم, وقتی که قانون اجازه صاحب اسلحه بودن را ميدهد. از سوی ديگر, از اين متجاوزين هم نميترسيدم."

اوا ۷ روز را در اطراف محلی که تجاوز در آن صورت گرفته بود, گذراند تا آنها را به دام بياندازد. سرانجام ديد که آن دو به يک هنل در آن حوالی وارد ميشوند. اول از همه يک عکس از آن دو گرفت تا برای تأييد شناسايی به دبی نشان بدهد. دبی نيز آن دو را شناسايی کرد.

اوا خود تعريف ميکند " به هتل باز گشتم. اطاق آنها را يافتم. در را کوبيدم. ديويس فورت در را برويم گشود. درست به وسط دو پايش شليک کردم. جايی که بيشتر از هر قسمتی در بدن درد ايجاد ميکند. بعد به درون اطاق رفتم و به سوی آن ديگری, استانلی, نشانه رفتم, در حاليکه ملتمسانه از من ميخواست که از وی بگذرم. سپس به اداره پليس رفتم و خود را تسليم کردم."

اوا ميگويد: " آن دو ديگر هرگز به کسی تجاوز نخواهند کرد. ديويس هم آلت تناسلی و هم بيضه های خود را از دست داده است. به بيضه های استانلی صدمه وارد شده است. اما دکترها توانستند آلت تناسلی وی را نجات بدهند. وی "مردی" خود را از دست نداده است, ولی بههرحال آنگونه که بايد و شايد هم نميتواند از آن استفاده کند."

مطابق گفته ايوان دلپ, پليس شهر " هر دو مرد در شرايط فيزيکی بدی هستند ولی بايد خيلی خوشحال هم باشند که پس از آنچه که بر سر آنها آمده است, اکنون زنده هستند."

حال, مجريان قانون در استراليا مانده اند که با اين مادر بزرگ چه بايد بکنند. آنچه که وی انجام داد شايد قانونشکنی باشد, ولی بسيار سخت است که يک زن ۸۱ ساله را به زندان بياندازند. بهخصوص اينکه بر طبق اخبار رسيده, ۳ ميليون نفر مردم ملبورن نه تنها به دفاع از اين مادر بزرگ برخاسته اند, بلکه وی را برای گرفتن مدال کانديد کرده اند.

فراموش نکنيم که اجازه قانونی داشتن اسلحه، يکی از عواملی است که خود نقش بسزايی در بالا رفتن خشونت دارد. از سوی ديگر, از آنجايی که دولت استراليا به اقدامات اساسی و جدی در مقابل تجاوزات و احجافات به زنان , که تجاوز جنسی نمودی از آن است, دست نميزند, کار به جايی ميکشد که گاها مردم خود شخصا قانون گذار و مجری ميشوند. اوا در چنين شرايطی دست به چنين عملی ميزند. آيا اگر اوا اقدام مستقيمی در اين مورد نميکرد, تا چند وقت ديگر ديويس و استانلی به چنين اعمالی ادامه ميدادند و چند زن ديگر مورد تجاوز قرار ميگرفتند؟ آيا قانون در صدد پيگيری شکايات دبی و هزاران زن قربانی ديگر بر ميآمد؟

عدم اعتماد به دولتمردان در مورد تغيير شرايطی که در آن خشونت و تجاوز عليه زنان مرتبا باز توليد ميشود, البته که نتايج اين چنانی را هم بدنبال دارد. اوا, افسانه نوروزی, کبرا رحمانپور و بسياری زنان گمنام ديگر قربانيان اين شرايط هستند.