دوشنبه ۴ خرداد ١٣٨٣ – ٢۴ مه ٢٠٠۴

 

مصاحبه با يک دختر ۲۳ ساله

 

 مصاحبه زير توسط آقاي صمد، با يک دختر 23 ساله ايراني صورت گرفته است. مصاحبه‌شونده سعي کرده است با صميميت، سادگي و صداقت به پرسش‌هاي مصاحبه‌کننده، جواب دهد. ايشان در داخل کشور به عنوان يک فعال اجتماعي روزانه با مشکلات جوانان درگير است. به اصل مصاحبه مي پردازيم:

 

http://www.kar-online.com

 

 

علي صمد: جوانان در ايران چه خواسته‌هايي دارند؟

جواب: خواسته‌هاي جوانان در ايران بي‌شمار و حل نشده است ولي اصلي‌ترين خواست جوانان آزادي است. يعني آزادي در زمينه‌هاي پوشش، بيان، ارتباط با جنس مخالف، آزادي انتخاب در خصوص مسئولين حکومتي، آزادي در زمينه‌هاي فرهنگي (سينما، موسيقي، تئاتر)، ورزش و...

 

سئوال: براي زميني کردن خواست‌هايي که شما برشمرديد، چه حرکت و فعاليت‌هايي به صورت متشکل يا غيرمتشکل توسط جوانان انجام مي‌گيرد؟

جواب: شما حتماً مي‌دانيد که براي ما جوانان در ايران، موانع زيادي در جامعه وجود دارد. اما ما کمتر به اين ممنوعيت‌ها و موانع توجه مي‌کنيم. جوانان در ايران براي تحقق بخشيدن به خواست‌هاي خود، به نحوي که خواهان آن هستند، رفتار مي‌کنند. به عنوان مثال در نوع لباس پوشيدن، دوستي با دختر و پسر و نشان دادن اين نوع دوستي و رابطه در خيابان‌ها، محلات و محافل به يکديگر و نيز به جامعه. درواقع جوان مي‌خواهد زندگي کند. جوانان در عرصه‌هاي فرهنگي نيز حضور دارند به عنوان مثال شرکت فعال آنها در سينما، تئاتر، کنسرت و... در آن مراکز حضور مي‌يابند و به طرح مسائل، مشکلات و علاقمندي جوانان مي‌پردازند. لازم به تأکيد است که دختران و زنان جوان در اين محافل، نسبتاً با حجاب کم و با آرايش زياد، شرکت مي‌کنند. در زمينه آزادي انتخاب مسئولين حکومتي، متأسفانه آن چنان موفقيتي نداشته‌ايم.

 

سئوال: حکومت در قبال اين خواسته‌ها چه عکس‌العملي نشان مي‌دهد؟

جواب: حکومت به اشکال گوناگون با ما رفتاري مي‌کند که به عنوان مثال براي مدتي تصميم مي‌گيرند که ما را به حال خود بگذارند. در زماني ديگر براي مقابله با ما به طرف ما يورش مي‌آورند. مثلاً گاه نسبت به پوشش جوانان عکس‌العمل شديدي نشان مي‌دهند يعني اين که تعداد زيادي جوان را تحت عنوان اين که با لباس‌هاي "غربي" در خيابان‌ها تردد مي‌کنند، دستگير مي‌کنند و براي آزادي آنها از خانواده‌هاي‌شان جريمه‌هاي نقدي هنگفتي دريافت مي‌دارند. اما با تمام اين موانع و شرايط سخت، ما جوانان تا جايي که بتوانيم از خواست‌هاي مورد علاقه‌مان، کما و بيش استفاده مي‌کنيم. در عرصه فرهنگي بيشتر با ممنوع‌التصوير شدن تعدادي از هنرپيشه‌ها و يا جلوگيري از امکان اکران فيلم‌ها و تئاترها بر روي اکران آمدن صحنه مواجه هستيم. اما در زمينه مسائل سياسي، برخورد حکومت بسيار خشونت‌آميز و ظالمانه‌تر از عرصه‌هاي ديگر است. آنها با ايجاد رعب و وحشت عمومي باعث مي‌گردند که جوانان کمتر اعتراضات خود را علني و عمومي ابراز کنند.

 

سئوال: به نظر شما، خواست‌هايي که شما برشمرديد، در حکومت اسلامي ايران، امکان تحقق دارند؟

جواب: حکومت اسلامي ايران همواره مي‌خواهد به هر طريقي بر مردم حکومت کند و براي ماندن در قدرت سعي مي‌کند از سياست‌هاي متفاوتي استفاده کند و همين مسئله باعث مي‌شود که تا حدودي به برخي خواسته‌هاي جوانان در عرصه فرهنگي و اجتماعي توجه نشان دهد.

 

سئوال: ارتباط ميان بخش‌هاي مختلف جوانان چگونه است؟ شما اخبار، اطلاعات، برنامه‌ها و اعتراضات خود را چگونه به گوش يکديگر مي‌رسانيد؟

جواب: واقعيت اين است که به لحاظ سياسي، جوانان ارتباط نزديکي با يکديگر ندارند. ولي در ديگر عرصه‌ها از اشکال گوناگوني چون، موبايل، ملاقات حضوري، شرکت در جشن‌هاي خصوصي، از طريق ارگان‌هاي اجتماعي، فرهنگي و اينترنت براي گسترش ارتباط ميان خود بهره‌مند مي‌شوند. شايد بشود گفت عيني‌ترين وسيله براي ارائه اطلاعات، سايت‌هاي اينترنتي است که آنها هم بعد از مدي چنان چه بخواهند از خط قرمز حاکميت رد شوند، برايشان فيلتر مي‌گذارند يا سايت‌شان را ممنوع مي‌کنند.

 

سئوال: رابطه دختران و پسران در ايران چگونه است؟

جواب: در اين سالها رابطه دوستي و ارتباط آزاد ميان دختران و پسران روز به روز گسترش يافته است. درواقع مقاومت و علاقمندي ما دراين افزايش ارتباط بسيار موثر بوده است . تقريباً مي‌شود گفت دوستي ميان دختران و پسران به عنوان مسئله‌اي حل شده در جامعه به نظر مي‌آيد.

 

سئوال: چه مسائلي امروز در اين روابط نقش بازي مي‌کند؟

چواب: به عنوان نمونه؛ مسئله توانايي مالي دختران يا پسران، مسائل جنسي، مد، موزيک و ده‌ها مورد اجتماعي ديگر، که به جواني و زندگي کردن در دنياي مدرن امروز رابطه دارد.

 

سئوال: فشار در چه لايه‌هايي از جوانان بيشتر است؟ به عنوان مثال در کارگران جوان؟ دانشجويان؟ زنان جوان؟ کارمندان؟ فارغ‌التحصيلان دانشگاه؟ و...؟ دلايل خود را ذکر کنيد؟

جواب: به نظرم حقوق بگيران (کارمندان و کارگران جوان) و زنان جوان! زيرا حقوق‌بگيران به دليل پايين بودن درآمد در مقايسه با بحران و تورم اقتصادي و زنان جوان به دليل محدوديت‌هاي قانوني و فرهنگي با کمبودات و فشارها و مشکلات عديده‌اي در جامعه و خانواده مواجه مي‌شوند و اين بسيار ظالمانه است.

 

سئوال: رابطه روحانيت با جوانا ن در چه سطحي است؟

جواب: ارتباط در سطح بسيار پايين، محدود و بسته‌اي است و به جرأت مي‌توانم بگويم رابطه‌اي آنچناني ميان ما و روحانيت وجود ندارد. دنياها و علايق ما با آنها بسيار متفاوت است. ما جوانان مي‌خواهيم امروزي و در اين دنيا زندگي کنيم.

 

سئوال: نظر جوانان نسبت به حکومت ديني چيست؟

جواب: جوانان خواهان جدايي دين از حکومت هستند. آنها در حکومت مذهبي کنوني کاملاً خود را محدود و ناموفق مي‌دانند و اين باعث نارضايتي آنان شده است.

 

سئوال: مذهب در ميان جوانان چه تأثيري يا نفوذي دارد؟ آيا آنها هنوز اعتقادات اسلامي دارند؟

جواب: به دليل استفاده ابزاري و سياسي از مذهب و نيز برچسب خوردن هر مسئله اجتماعي، سياسي، فرهنگي و حکومتي تحت عنوان دين توسط حکومت، مي‌توانم به جرأت بگويم که اعتقادات مذهبي و آن هم از نوع حکومتي‌اش روز به روز در ميان جوانان کاسته مي‌شود. در ضمن نبايد فراموش کرد که جمهوري اسلامي بيش از 25 سال است که در ايران، حکومت مي‌کند و ما جوانان چه بخواهيم و چه نخواهيم تحت تأثير فرهنگ و سنن اسلامي قرار داريم. اما توجه داشته باشيد که نوع و روش استفاده جوانان از مذهب با حکومت متفاوت است.

 

سئوال: توحه و رعايت موازين اسلامي در زندگي روزمره در ميان جوانان در چه سطحي است؟

جواب: به دليل ريشه‌دار شدن دين اسلام از ساليان بسيار قبل در ايران و نفوذ و رخنه گسترده آن در فرهنگ اجتماعي، ما روزانه به اشکال گوناگون تحت تأثير آن قرار داريم و حکومت هم در اين خصوص بسيار فعال برخورد مي‌کند. ولي فراموش نکنيد که آن قوانين اسلامي را ما به نحوي که خود دوست داريم يا مي‌پسنديم، رعايت يا بي‌توجهي مي‌کنيم. در اين خصوص برايتان مثالي مي‌آورم. در ماه رمضان، بخصوص روزهاي عاشورا و تاسوعا، جوانان به طور گسترده در اين مراسم شرکت مي‌کنند و اين چند روز براي ما بيشتر جنبه فرهنگي يا سنتي پيدا کرده است. قابل توجه است که در اين روزها، بيشترين آزادي‌ها براي ارتباط ميان دختران و پسران جوان به صورت علني و حضوري و بدون "ممنوعيت" بوجود مي‌آيد و ما در اين روز، ديدارهايمان را بدون هيچ‌گونه ترس و واهمه‌اي تازه مي‌کنيم. حکومت هم در اين روزها، سعي مي‌کند درجهت سياست‌هاي خود، فعاليت‌ها و تبليغات گسترده‌اي را سازمان دهد که اغلب موارد تاريخ مصرف آنها براي ما گذشته است. حکومت هم در اين روزها، سعي مي‌کند در جهت سياست‌هاي خود، فعاليت‌ها و تبليغات گسترده‌اي را سازمان دهد که اغلب موارد تاريخ مصرف آنها براي ما گذشته است. حکومت از اين رفتار ما جوانان با اطلاع است و در يکي دو ساله اخير در روزهاي عاشورا و تاسوعا، برخوردهاي خشونت‌آميز و يک سري دستگيري‌ها را از ميان جوانان انجام داد.

 

سئوال: نگاه جوانان نسبت به سياست چيست؟ آيا اين صحت دارد که آنها سياسي فکر و عمل مي‌کنند؟ يا نه سياست در زندگي آنان نقش اساسي ندارد؟

جواب: سئوال سختي داريد از من مي‌کنيد. من سعي مي‌کنم سئوال شما را بدين شکل جواب دهم که ما جوانان در کل مخالف حکومت هستيم اما به دليل سرکوب، خفقان و رعب و وحشتي که از طرف حکومت در اين عرصه ايجاد مي‌شود ما ترجيح مي‌دهيم که سياست را کمتر در زندگي خود دخيل کنيم.

 

سئوال: جوانا ن با مقولاتي چون دمکراسي، آزادي و عدالت اجتماعي چگونه برخورد مي‌کنند؟

جواب: ما کاملاً علاقمند به اجراي موارد فوق در جامعه هستيم. جوانان خواهان آزادي پوشش، ارتباط آزاد، آزادي استفاده از وسايل و امکانات تفريحي، فرهنگي، اجتماعي و ورزشي هستند. در ايران مثلاً توسط حکومت محدوديت و ممنوعيت براي استفاده از يک سري سايت‌هاي سياسي، در اينترنت بوجود آمده است. ما حتي با بعضي از کارت‌هاي اينترنتي اصلاً نمي‌توانيم وارد برخي سايت‌ها شويم. حکومت در اين زمينه بسيار حساس و دقيق عمل مي‌کند. ما در ضمن خواهان اين هستيم که نظر و رأي‌مان در حکومت تأثيرگذار و واقعي براي تغييرات باشد. در ايران اصلاً چنين خواستي امکان‌پذير نيست.

 

سئوال: آيا براي جوانان، آزادي‌هاي اجتماعي بيش از آزادي بيان يا سياسي مطرح است.

جواب: براي ما هر دو، مطرح هستند. اما بنا به دلايلي که پيش‌تر متذکر شدم، حمايت از آزادي‌هاي سياسي با خطرات و محدوديت‌هاي زيادي همراه است بخصوص اين که هيچ حرکت مشترکي خارج از حکومت ديده نمي‌شود. پس در نتيجه ما فعلاً علاقمند به اين نيستيم که با اين خطرات مواجه شويم. ما در سال 76 و 77 واقعاً از خود نيرو گذاشتيم ولي نتيجه‌اش چه شد؟! صميمانه به شما بگويم که ما جوانان خواهان تغيير حکومت هستيم. از طرف ديگر فشارها، محدوديت‌ها و تبعيض‌ها بسيار زياد است. بخش زيادي از جوانان به دنبال پول، ثروت، تجمل، مد و مدرک هستند و تمام سعي‌شان اين است که درعرصه اقتصادي هر چه بيشتر پيشرفت داشته باشند. باور کنيد جواني کردن در ايران بسيار دشوار است و همواره بابت آن بايد منتظر عکس‌العمل حکومت براي تنبه جوانان باشيم و اين به لحاظ رواني خسته کننده و گاه تحمل ناپذير است. نمي‌دانم شايد همه اين محدوديت‌ها و فشارها يک روز باعث شود که اعتراضات دست‌جمعي و بيروني حالت علني و عمومي پيدا کند. هر چند که نمي‌دانيم بعدش چه خواهد شد. اين را هم متذکر شوم که در عرصه اجتماعي حکومت با سياست و دقت بيشتري نسبت به قبل با موضوع جوانان برخورد مي‌کند. در اين سالها ارگان‌هايي براي تحقق و پژوهش در خصوص مشکلات و خواست‌هاي جوانان تشکيل داده است و آنها به دقت مسائل ما جوانان و نوجوانان را دنبال مي‌کنند. ما جوانان هر کجا امکاني براي بيشتر آزاد بودن بيابيم، مطمئن باشيد از آن نهايت استفاده را خواهيم کرد! ما اين روش را در جمهوري اسلامي ايران آموخته‌ايم.

 

سئوال: نگاه جوانان نسبت به احزاب حکومتي (اصلاح‌طلب ـ محافظه‌کار)، غيرحکومتي و اپوزيسيون خارج از کشور چگونه است؟

جواب: در مجموع جوانان نسبت به احزاب حکومتي، نگاهي مثبت ندارند و مخالف آنها هستند. ما جوانان فعلاً ارزيابي‌مان اين است که اين حکومت ماندني است. سياست در محافل عمومي و حتي خصوصي جوانان جايگاه وسيعي ندارد. براي ما در ايران آن قدر مشغله زندگي ايجاد کرده‌اند که کمتر وقت براي فکر کردن در خصوص اپوزيسيون باقي مي‌ماند. اما اين احوال در بخش‌هاي دانشجويي و اقليتي از جوانان، موضوع سياست و اپوزيسيون بسيار با اهميت است.

 

سئوال: اپوزيسيون رژيم اسلامي ايران از کدام خواست‌هاي جوانان مي بايست پشتيباني کند؟ در کل چه انتظاري از نيروهاي مخالف در خارج از کشور داريد؟

جواب: اول حقيقتي را به شما بگويم که ارتباط ما جوانان با شما در خارج از کشور در سطحي گسترده نيست و در اينجا به دلايل اين امر نمي‌خواهم بپردازم. اين را هم متذکر شوم که جمهوري اسلامي در درجه اول مانع اين کمي رابطه ميان ما و شما است. حکومت و دستگاه‌هاي امنيتي آن، نسبت به چنين ارتباطي بسيار حساس است و با دقت چنين موضوعي را دنبال مي‌کند و به اشکال گوناگون، مانع‌تراشي مي‌کند. هر چند که در سال‌هاي اخير با گسترش امکانات فني، اينترنتي و ماهواره‌اي ما توانسته‌ايم صداي شما را از طريق راديوها، کانال‌هاي تلويزيوني فارسي‌زبان خارج از کشور و سايت‌هاي خبري و تحليلي در اينترنت، بيتر از قبل بشنويم و بخوانيم. ولي با اين همه هنوز ارتباط‌هاي ما درسطح بالايي نيست. شايد يک صدا يا يک دست نبودن شما نيز در سياست باعث شده که گستردگي روابط بيش از اين افزايش نيابد. اميدوارم شما چاره‌اي بتوانيد، بياييد! در اينجا از فرصتي که برايم بوجود آمده، استفاده مي‌کنم و از اپوزيسيون دمکرات رژيم در خارج از کشور مي‌خواهم که همواره حکومت اسلامي ايران را براي ايجاد دو گسترش اشتغال، ايجاد تحصيل رايگان واقعي يا ارزان، ايجاد امکانات فرهنگي، اجتماعي، ورزشي و تفريحي براي جوانان و نيز براي آزادي بيان و حق انتخاب دولت‌مردان و براي محدوديتي که براي دختران بوجود مي‌آورند و براي برابري ميان زنان و مردان در تمام عرصه‌ها، تحت فشار بگذاريد! مطمئن باشيد که ما هم به نوبه خودمان با امکانات و وسايلي که در اختيارمان است به صورت مستقيم و غيرمستقيم از حمايت‌هاي شما شاد و خرسند خواهيم شد. درخارج از کشور لطفاً صدا و خواست‌هاي ما را به گوش جوانان کشورهاي ديگر برسانيد ما در اين خصوص از شما ممنون خواهيم شد.

 

سئوال: رابطه جوانان با جنبش دانشجويي چگونه است؟

جواب: تا آنجا که من مي‌دانيم رابطه جوانان با دانشجويان زياد، مستمر، متصل و هماهنگ نيست.

 

سئوال: آيا جوانان و دانشجويان از اعتراضات و مبارزات يکديگر حمايت مي‌کنند؟ اگر آري، در چه عرصه‌هايي؟ اگرنه، به چه دليل؟ تأثير آنها نسبت به يکديگر در چه سطحي است؟

جواب: جوانان در حرف از دانشجويان پشتيباني مي‌کنند. حتي به جرأت مي‌توانم بگويم ديگر فشار مردم در جامعه نگاهشان به دانشجويان زياد است ولي در عرصه عمل به دليل عواقب سنگيني که حکومت در جامعه براي تنبيه کساني که با دانشجويان همکاري و همراهي مي‌کنند، ايجاد مي‌کند. اغلب جوانان، خود را از دانشجويان کنار نگه مي‌دارند اما آنها به همراه ديگر اقشار مردم همواره نگران دانشجويان هستند. با اين حال، هميشه بخشي از جوانان از جان گذشته به صورت علني از دانشجويان به حمايت مي‌پردازند و در اعتراضات و فعاليت‌هاي آنها در خيابان و دانشگاه شرکت فعال مي‌کنند و اين را هم تأکيد کنم که بابت اين همبستگي و پشتيباني با محدوديت‌ها، خطرات و محکوميت به زندان و ديگر آزار و اذيت‌ها، مواجه مي‌شوند و اين را نبايد فراموش کرد.

 

سئوال: انتخابات مجلس هفتم در ايران چندي پيش برگزار شد، جوانان چه برخورد يا نگرشي نسبت به اين انتخابات از خود نشان دادند؟

جواب: جوانان از اين انتخابات ناراضي بودند و عکس‌العمل خود را با عدم شرکت در انتخابات به نمايش گذاشتند. ما نسبت به کانديداها بي‌اعتماد بوديم و به اين خاطر در اين عرصه هيچ‌گونه تبليغاتي از طرف ما، در مورد دفاع از کانديداها صورت نگرفت. ما از مدت‌ها قبل ديديم که رأي ما تأثيري در انتخاب مسئولين نظام براي ايجاد تغييرات، بوجود نمي‌آورد و به همين خاطر برايمان شرکت در انتخابات بي‌اهميت بود.

 

سئوال: نگرش جوانان نسبت به اصلاح‌طلبان حکومتي و از جمله شخص آقاي خاتمي به عنوان رئيس جمهور کشور، چه مي‌باشد؟

جواب: در سال 1376، آقاي خاتمي در صحبت‌هاي زيادي همواره ما جوانان را مورد خطاب خود قرار مي‌داد و ايشان معتقد بودند که جوانان آينده اين مملکت هستند و او همه کار براي موفقيت و پيشرفت جوانان در زندگي انجام خواهد داد و قبل و بعد از انتخاب شدن به رياست جمهوري، قول و قرارهاي زيادي به ما داد. اين امر باعث شد که عده زيادي از نوجوانان و جوانان به سمت او و برنامه‌اش جلب شوند. اين را واقعاً صميمانه مي‌گويم که براي به قدرت رسيدن آقاي خاتمي ما جوانان همه گونه فداکاري و فعاليت را انجام داديم. اما با گذشت زمان ديديم که او و ديگر دوستانش بر سر قول‌هايي که داده بودند، باقي نماندند. اوايل چشم بسته همه جور جانب‌داري و حمايت از او در جامعه (مدرسه، خيابان، دانشگاه و...) انجام مي‌داديم. در عرصه اجتماعي تا حدودي براي ما جوانان آزادي‌هاي نسبي بوجود مي‌آمد. البته اين تنها از سر خير آقاي خاتمي نبود بلکه پافشاري، قلدري و مقاومت جوانان بود که باعث گرديد حکومت تا حدودي با ما راه بيايد وگرنه اگر کوتاه نمي‌آمدند به ضرر حکومت تمام مي‌شد و اين راحکومت خوب فهميده بود. اگر راستش را بخواهيد چند سالي است که جوان‌ها ديگر به قول و قرارهاي دروغين اصلاح‌طلبان حکومتي اعتقادي ندارند و در اين سالها حتما شما اگر خوب مسائل ايران را دنبال کنيد خواهيد ديد که ما از آن‌ها بسيار دور شده‌ايم.

امروز در شهرهاي بزرگي چون تهران، ما خاتمي را به عنوان فردي که دروغ به جوانان گفته است خيانت‌کار مي‌دانيم.

 

سئوال: چرا جوانان از اصلاح‌طلبان در مقابل محافظه‌کاران (شوراي نگهبان يا ارگان‌هاي ديگر آنان) در انتخابات اخير، حمايت نکردند؟

جواب: من پيش‌تر تا حدودي به شما توضيح دادم. جوانان کلاً بي‌اعتماد و مأيوس از قول و قرارها شده‌اند. در ضمن من معتقدم که حکومت با ايجاد رعب و وحشت عمومي در ميان جوانان، علناً از روي قصد، آنها را از سياست دور کرده است و هميشه با ايجاد مانع در عرصه آزادي‌هاي اجتماعي سياستي ديگر را دنبال مي‌کند. در اصل حکومت مي‌خواهد با مشغول کردن جوانان با مسائلي چون مد، تجملات، ثروت و حتي مدرک‌گرايي و خيلي چيزهاي ديگر از اين نوع، براي آنها همواره مشغله فکري بوجود آورد. همه اين مجموعه در نتيجه باعث مي‌شود که ما جوانان کمتر به سياست فکر و تمايل نشان دهيم.

 

سئوال: آيا پيروزي محافظه‌کاران باعث محدود‌شدن هر چه بيتر آزادي‌هاي اجتماعي و سياسي نمي‌شود؟

جواب: مسلماً همينطور است. من معتقدم که در ايران، تعداد زيادي از مردم، از ترس جان و مال فعلاً ترجيح مي‌دهند که سر خود را زير برف نگه دارند و اين نوع رفتار مردم چنانچه مي‌دانيد، حاصل 25 سال حکومت کردن اسلاميون در ايران است.

 

سئوال: امروز، نگاه جوانان به حکومت اسلامي چه مي‌باشد؟ آيا خواهان برکناري رژيم از طريق برگزاري يک رفراندم، براي تغيير قانون اساسي آن هستند يا نه آلترناتيو ديگري مد نظر دارند؟

جواب: تعداد زيادي از جوانان خواهان برکناري رژيم هستند، در ضمن شما از شرايط اجتماعي و اقتصادي ايران نيز با خبر هستيد و مي‌دانيد که زندگي در ايران در تمام عرصه‌ها وحشتناک شده است و بخش ديگر از مردم هم از وجود اين حکومت نفع مي‌برند. به جرأت مي‌توانم بگويم نصف جمعيت ايران خواهان برگزاري يک رفراندم براي تغيير قانوناساسي رژيم هستند. چگونه مي‌خواهند اين کار را بکنند؟! فعلاً نمي‌توانم در حال حاضر پاسخي برايتان داشته باشم. بايد ديد چه اتفاق مي‌افتد. رژيم در ايران از مقبوليت زيادي برخوردار نيست و اين به ضرر او است و خود حکومت اين را به خوبي مي‌داند!

 

با تشکر از اين که وقتتان را در اختيار ما قرار داديد.

جواب: براي من هم جالب بود بخصوص اين که اولين بار بود که مورد مصاحبه واقع مي‌شدم. از شما از اين که اين فرصت را برايم بوجود آورديد تشکر مي‌کنم.

 

مصاحبه کننده: علي صمد

آوريل 2004