عراق يک
سال بعداز سقوط بغداد
عصرنو
از سقوط بغداد توسط نيروهاي ارتش آمريکا يک سال گذشت. اما نه جنگ در اين کشور
پايان يافته است. نه از امنيت و آزادي خبري هست و نه چشم انداز روشني در برابر
عراق تحت اشغال بزرگ ترين قدرت نظامي جهان وجود دارد.
روزي که دولت آمريکا حمله به عراق را سازماندهي مي کرد، بهانه اش براي اين جنگ
وجود زرادخانه مهيب سلاح هاي کشتار جمعي ديکتاتور بغداد بود که بنا به گفته تونی
بلر در عرض ۴۵ دقيقه قابل استفاده و شليک بودند. خطري که جرج بوش و بلر مدعي نجات
بشريت از شر آن و نيز رهائي مردم عراق از
يوغ ديکتاتور بودند. ارتش آمريکا با وعده آزادي و دمکراسي صد ها هزار نفر را به
همسايگي عراق گسيل نمود تا در مارش پيروزي با گل و هلهله مردم آزاد شده از زندان
صدام وارد بغداد شده، دمکراسي را به عراقي ها هديه کنند.
اما وقتي که جنگ شروع شد، هزاران تن بمب و گلوله و آتش بر سر مردم عراق باريدن
گرفت تا راه را براي پيش روي بازکنند. اول، همه هست و نيست مردم عراق را آتش زدند تا هيچ
جنبنده اي بر سر راه سربازان تا بن دندان مسلح سبز نشود و بالاخره از ميان تل دود
و خاک و خون تانک ها به بغداد رسيدند. مجسمه صدام را به زير کشيدند. جنگ مختومه
اعلام شد. بعد ها فرزندان صدام کشته شدند. خود او هم دستگير شد. اما نه سلاح کشتار جمعي يافت شد. نه
انبارهاي اين سلاح ها و نه کارگاه هاي موبايلي که وزير خارجه آمريکا در شوراي
امنيت سازمان ملل درباره آن ها داد سخن داده بود، کشف شدند. نه مدرکي دال بر خطر
بالفعل صدام براي جهانيان يافت شد. هر روز که از ادامه اشغال عراق گذشت. عمق دروغ
بافي رسمي درباره اين جنگ آشکارتر شد.
جهان بعد از اين جنگ برخلاف تبليغات جرج بوش و توني بلر و شرکا نه فقط امن تر
نشد، بلکه ناامن تر از گذشته گشت. تروريسمي که اين جنگ به نام مبارزه با آن سازمان
داده شد، نه فقط تضعيف نشده است، توجيهات جديدي براي جذب نيرو نيز پيدا کرده است.
عراق در حال سقوط به دامان هرج و مرج قرار گرفته و کنترل اوضاع در حال از دست رفتن
کامل است. حمله به نيروهاي اشغالگر اگر در آغاز فقط به بقاياي رژيم صدام نسبت داده
مي شد، اکنون ابعاد ديگري يافته است. علنا خواست پايان دادن به اشغال خواست همگاني
شده است. حمله به نيروهاي آمريکا و متحدانش از حالت اقدامات تروريستي گاه بيگاهي
به يک درگيري دائمي و با تلفات زياد از هر دوجانب تبديل شده است.
در طول اين يک سال دفتر سازمان ملل و مرکز کمک رساني صليب سرخ جهاني هر دو
مورد حمله تروريستي قرار گرفته اند و نماينده دبير کل سازمان ملل در عراق در اين
سوه قصد جان سپرده است. هر خارجي در عراق به يک هدف براي حمله نيروهاي ناشناس
تبديل شده است. طي روز هاي اخير ، گروگانگيري خارجي ها نيز به ليست بلند خطرات
حضور در عراق اضافه گشته است.
اکنون يک سال بعد از سقوط بغداد عراق بيش از هميشه از ثبات و امنيت دورتر
گشته و در کام بي ثباتي و نابودي سوق داده
شده است.
دولت آمريکا که تاکنون، عليرغم خواست
جامعه بين المللي بر اداره خودسرانه اين کشور تاکيد داشته است، اکنون وعده داده
است که اداره امور را در ماه ژوئن به شوراي حکومتي منتخب خود واگذار کند. هر چند
اين واگذاري شامل فقط اداره امور اداري کشور زير نظر ارتش آمريکا مي شود، ليکن
حوادث هفته هاي اخير نشان از هر چيزي جز موفقيت اين واگذاري مي دهد. عراق امروز
براي نيروئي که بخواهد زير قيموميت دولت آمريکا به اداره امور بپردازد، سر فرورد
نخواهد آورد و اين واگذاري محدود اختيارات اداره کشور به عراقي ها مشکلي را حل
نخواهد کرد.مردم عراق در پشت سر چنين حکومتي دست دراز آمريکا را خواهند ديد، در
مقابل آن از همين امروز موضع مخالف خواهند گرفت.
مهار بحران در عراق برخلاف تصور دولت آمريکا نه با استفاده بيدريغ از زبان زور عليه عراقي ها،
بلکه سپردن کامل اداره عراق به عراقي ها و اعاده استقلال آن با تدارک يک انتخابات
آزاد و تشکيل دولت آشتي ملي از تمامي عراق ها ست.
شرط اول حل بحران عراق، واگذاري سريع امور عراق به سازمان ملل و تدارک انتقال
قدرت به عراقي ها توسط اين سازمان است.