زهرا بهنودی:
می خواهيم بگوييم شادی را
از ما گرفته اند
نرگس محمدی: اگر تكليف
همسران ما روشن نشود ناگزيريم از مجامع بين المللی كمك بگيريم
مصاحبه گر: بهنام باوندپور
صدای آلمان
ساعت تحويل سال نو يعنی ۱۰ و ۱۸ دقيقه و ۳۷ ثانيه بامداد،
خانواده
های ايرانی همچون هميشه گرداگرد سفره های هفت سين خود نشسته اند. اما در
اين
ميان خانواده هايی هم هستند كه سفره هفت سين خود را، به شكلی كه در تاريخ ايران
سابقه
نداشته، در برابر زندان اوين پهن می كنند: خانواده های زندانيان سياسی در
ايران!
در رابطه با اين حركت اعتراضی نمادين، و همچنين انگيزه اين اقدام و اقدامات
احتمالی
اين خانواده ها، جهت تلاش برای آزادسازی بستگان خود، خانمها زهرا بهنودی و
نرگس
محمدی، همسران هاشم آغاجری و تقی رحمانی، به پرسشهای دويچه وله صدای آلمان
پاسخ
داده اند.
زهرا بهنودی:
می خواهيم بگوييم شادی را
از ما گرفته اند
دويچه وله: خانم زهرا بهنودی،
خانواده زندانيان سياسی اعلام كرده اند كه قصد دارند سفره هفت سين خود را
در مقابل زندان اوين پهن كنند. آيا شما هم در جمع اين خانواده ها حضور داريد؟
زهرا بهنودی: بله
حتما همينطور است. چون اين يك حق طبيعی ست مربوط به همه است. حالا
بگذريم از اينكه اينها به ناحق به زندان افتاده اند. ولی حق طبيعی آنها اين است كه حالا
كه در زندان هستند، آيين نامه زندان شامل حالشان شود و اينها هم مثل زندانيان ديگر
بتوانند در سال نو در خانه خود و در جمع بچه هايشان حضور داشته باشند. و وقتی كه
اين اجازه را نمی دهند، ما هم به عنوان اعتراض هم كه شده در جلوی زندان حضور پيدا
می كنيم.
دويچه وله: ممكن است بفرماييد
به جز شما، چه كسانی از ديگر خانواده های زندانيان سياسی در اين حركت
اعتراضی حضور دارند؟
زهرا بهنودی: آنهايی
كه من می دانم، فكر می كنم خانواده های آقای رحمانی، خانواده آقای
عليجانی، خانواده آقای صابر آنها هم حتما حضور پيدا می كنند و شنيده ام كه خانواده
های زندانيان ديگر هم می خواهند كه حضور پيدا كنند.
دويچه وله: در آستانه نوروز
سال ۱۳۸۳ بدون حضور همسرتان آقای هاشم آغاجری، زندگی به شما و
خانواده شما چگونه می گذرد؟
زهرا بهنودی: ما
بالاخره اميد داشتيم كه ايشان در جمع خانواده حضور داشته باشند، بعد از يك
سال كه ما ايشان را در جمع خود نديديم، به هر حال فرزندان ايشان هم مايل بودند
و خيلی خوشحال بودند كه می توانند با پدرشان به يك سفر كوتاه بروند و پدرشان مدت
كوتاهی در ميان آنها حضور داشته باشد و حالا كه اين را از ما دريغ كرده اند، بسيار
افسرده و ناراحت هستيم.
دويچه وله: ممكن است توضيح
كوتاهی راجع به وضعيت آقای آغاجری در زندان بدهيد؟
زهرا بهنودی: ما
اصولا به آن چيزی كه اعتراض داريم به زندانی بودن ايشان است، برای اينكه
جواب حرف را بايد با حرف داد، نه اينكه جواب و نتيجه يك سخنرانی زندان و حكم اعدام
باشد. حكم ايشان را تايين نمی كنند و همينطور معلق گذاشته اند و مشخص نمی كنند
كه بالاخره سرنوشت ايشان چيست. اين برای خود ايشان و برای ما بسيار سنگين و بسيار
ناگوار است.
دويچه وله: خانم بهنودی با دست
زدن به اين حركت نمادين، يعنی پهن كردن سفره هفت سين در مقابل زندان
اوين، چه اهدافی را دنبال می كنيد؟
زهرا بهنودی: اميد
ما در خانه خودمان وجود ندارد، بلكه در پشت ميله های زندان است. به اين
ترتيب می خواهيم به نوعی همبستگی خود را به آنها اعلام كنيم. می خواهيم بگوييم كه
شادی ما را از ما گرفته اند.
دويچه وله: فكر می كنيد از سوی
قوه قضاييه چه چشم اندازی در انتظار همسر شما هست؟
زهرا بهنودی: هيچ
چيز مشخص نيست.
دويچه وله: يعنی تاكنون قوه
قضاييه و نهادهای دولتی هيچ پاسخی به شما نداده اند؟
زهرا بهنودی: خير! ما
از دو سال گذشته تا به حال به هر كسی مراجعه كرده ايم، و در دو سال
گذشته ما به جاهای مختلف نامه نوشته ايم و مسايل خود را و درد خود را مطرح كرده
ايم، ولی هيچكدام از آنها به ما پاسخگو نشدند. قوه قضاييه كه به هيچ وجه، اصلا
گوش شنوايی ندارد. من آن چيزی را كه حقم است می خواهم. می خواهم كه همه زندانيان سياسی كه به ناحق گرفتار هستند و
از جمله همسر من آزاد شوند، بدون هيچگونه قيد و شرطی برای آنها. زيرا اينها
هيچكدام دست به اعمال مسلحانه نزده اند. همه آنها به نحوی فقط منتقد زبانی بوده اند، ابراز
نظر كرده اند، ابراز عقيده كرده اند و اين درخواست همه ماست كه همسران ما بدون
هيچگونه قيد و شرطی آزاد شوند.
نرگس محمدی :
اگر تكليف همسران ما روشن
نشود، ناگزير خواهيم بود كه از مجامع بين المللی حقوق بشر
كمك بگيريم
دويچه وله: خانم نرگس محمدی،
خبر كوتاه است: «خانواده های زندانيان سياسی قصد دارند سفره هفت سين
خود را در مقابل زندان اوين بر روی زمين پهن كنند».
آيا شما هم در جمع اين خانواده ها هستيد؟
نرگس محمدی: بله! من
حتما فردا صبح وقت تحويل سال در ايران يعنی ساعت ۱۰ در مقابل زندان
اوين و پشت ديوارهای بلند اين زندان سفره هفت سين خود را در كنار ساير خانواده های
زندانيان سياسی بر روی زمين سرد و خاكی اوين خواهم چيد.
دويچه وله: ممكن است توضح
بدهيد كه شما و خانواده، در غياب همسرتان آقای تقی رحمانی، زندگی را چگونه می
گذرانيد؟
نرگس محمدی: ما اين
حركت را در تداوم اعتراضات خود نسبت به تضييق حقوق انسانی و شهروندی
مان توسط قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران انجام می دهيم. اين عيد هم برای ما چون
اعياد و بسياری از مراسم ملی و مذهبی ايرانيان در فقدان عزيزانمان برگزار می
شود. ما بسياری از تولدها و مرگها، غم ها و شادی ها را به دور از عزيزانمان برگزار
كرده ايم و اين عيد هم مناسبتی برای ايرانيان است و در واقع عيد باستانی و ملی ما
ايرانی هاست. بنابراين ما چون تكليف همسرانمان هم توسط قوه قضاييه روشن نشده بود و
نهمين بازداشت موقت را پشت سر گذاشته بودند، نزديك عيد كه رسيد از آنها خواستيم كه
وضع انها را روشن كنند و دستور آزادی آنها را بدهند يا حداقل اجازه بدهند كه در
روزهای نخستين سال ۸۳ ما در كنار عزيزانمان سفره هفت سين خود را در خانه هايمان و در
جمع صميمی خانواده ها پهن كنيم.
اما قوه قضاييه ايران
همچنانكه سالهاست حقوق مسلم و حقوق طبيعی ما را زير پا گذاشته و ظلم و ستم مضاعفی را
به ما تحميل كرده، خواست كه اينبار هم اراده قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران
چنين عملی شود كه ما را در هجران قرار بدهد و ما هم سفره هفت سين خود را با اين
نيت و با اعتراض در پشت ديوار بلند زندان اوين پهن خواهيم كرد، سفره هفت سينی كه
سرخی سيب آن سرخی خون آزاديخواهان است، سبزی سفره هفت سين ما سبزی دست انساندوستان
و عدالتخواهان است و آب و روشنايی سفره ما اشك ديدگان فرزندان و مادران دردهجران
كشيده است.
دويچه وله: خانم محمدی، آخرين
اطلاعی كه از همسر خود، آقای تقی رحمانی داريد چه هست؟
نرگس محمدی: همسر
من بيش از نه ماه است كه كاملا بلاتكليف است. آخرين اطلاع ما بلاتكليفی پرونده و سرنوشت تقی رحمانی ست. تقی
رحمانی امسال چهاردهمين نوروز و چهاردهمين سال نو را، چهاردهمين بهار را و
باز شدن شكوفه ها را در زندان اوين به نظاره خواهد نشست. اين چهاردهمين سال است
كه همسر من در زندان است. و اين اولين سال و شايد آخرين سال زندان او هم نخواهد
بود، اما امسال شرايط او شريط سخت تری ست، به اين دليل كه اتهامات او نامشخص است،
وكيل به هيچ عنوان بعد از ۹ ماه
نتوانسته او را ملاقات كند. از اتهامات همسر من هم بی اطلاع است و اين موجی
از
نگرانی و اضطراب و دلهره را در بين خانواده ها بوجود آورده و من به شدت نسبت به
اين
قضيه معترض هستم.
دويچه وله: در ارتباط با تلاش
برای آزادسازی همسرتان چه اقداماتی كرده ايد و به چه نهادهای ملی و يا
بين المللی مراجعه كرده ايد؟
نرگس محمدی: ما برای
روشن شدن تكليف همسرانمان و از آنجا كه آنها را بی گناه می دانيم، و
حتا معتقد هستيم كه جمهوری اسلامی ايران و قوه قضاييه ی آن
نتوانست اتهام مشخصی را بعد از ۹ ماه برای همسران ما پيدا بكند، يا حتا
دادگاهی
برای ادعای خودش تشكيل بدهد و حتا اگر دادگاه غيرعلنی هم بود، بنابراين
معتقدم
همسر من بی گناه است. او به اتفاق آقای عليجانی و آقای صابر از خردادماه به
مدت ۴
ماه در سلول انفرادی تحت فشار نگهداری شده بودند و بعد از آن هم در يك اتاق
قرنطينه
شده در گوشه ای از زندان اوين منتقل شدند. ما در اين مدت به تمام نهادهای
داخلی،
۳ قوه جمهوری اسلامی ايران، يعنی مجلس شورای اسلامی، قوه قضاييه و رياست
جمهوری
مراجعه كرديم، اما متاسفانه همانطور كه شاهد هستيد قوه قضاييه ايران در مورد
پرونده
های زندانيان سياسی هيچگونه انعطافی به خرج نمی دهد.
حتا زمانی كه آقای ليگابو
گزارشگر آزادی بيان سازمان ملل به ايران آمدند و روز قبل در ديداری كه با ما
داشتند گفتند كه از دولت ايران خواسته اند كه بتوانند از زندانيان سياسی از جمله هدی
صابر و تقی رحمانی را هم ببينند، اما قوه قضاييه حتا اجازه ملاقات گزارشگر ويژه
آزادی بيان با همسرم و آقای صابر و حتا آقای عبدی را هم نداد. بنابراين ما به اين
نتيجه می رسيم كه قوه قضاييه در مواجهه با زندانيان سياسی، در پايمال كردن و
تضييق حقوق انسانی آنها بی مهابا تاكنون عمل كرده است و ما تاكنون هيچ نتيجه مثبتی را از
آنها نديده ايم.
اما چيزی را هم در رابطه با
مجلس و رياست جمهوری اضافه كنم. زمانی كه ۲ روز پيش سخنان آقای خاتمی را در پاسخ
به خبرنگاری كه از او پرسيد، در مورد زندانيان سياسی چه خواهيد كرد اين بود كه «من
تيغم بيشتر از اين نمی برد» بسيار متاسف شدم، بويژه اينكه آقای خاتمی در جايگاهی
نيستند كه تنها اين كلمات را بر زبان برانند، بلكه در جايگاه رييس جمهور به عنوان
ضامن اجرای قانون اساسی هستند و معتقد هستيم و برای آقای خاتمی هم نامه نوشتيم كه
در ارتباط با همسرانمان، قنون اساسی، بند به بند آن نقض شده است. بنابراين ما
انتظارمان از رياست محترم جمهور اين است كه قاطعانه نسبت به نقض قانون اساسی در مورد
شهروندان و انسانهايی كه حقوق آنها ناديده گذاشته می شود و زير پا گذاشته می شود،
پا به ميدان بگذارند و به اين زير پا گذاشتن حقوق ما پايان بدهند. اما در مجموع می
شود گفت كه تاكنون ما نتيجه ای در راستای پيگيری خود از سه قوه جمهوری اسلامی
ايران نگرفته ايم و چنانچه اين روند ادامه پيدا كند و تكليف همسران ما روشن نشود،
خواه ناخواه ناگزير خواهيم بود كه از مجامع بين المللی و انساندوستانه و حقوق بشری
بين الملل كمك بگيريم.
دويچه وله: آيا فكر می كنيد كه
نوشتن نامه هايی كه به آنها پيشتر اشاره كرديد، با توجه به بی اعتنايی
ارگانهای قضايی به آنها تاثيری داشته و يا خواهد داشت؟
نرگس محمدی: بخصوص
در فاز اصلاحات و در دوران آقای خاتمی اينگونه نامه ها نامه های
افشاگرانه بود. نامه هايی كه آنچه را كه بر عزيزان ما در سلولهای انفرادی و در
بازداشتگاههای مخفيانه قوه قضاييه، بر آزاديخواهان و همسران ما می رفت، افشا می كرد. اينكه
اين نامه ها توانستند بخش عمده ای از پشت پرده زندانهای جمهوری اسلامی ايران
را در قوه قضاييه افشا كنند، كسی منكر اين نيست. اما به نظر من بعد از اتفاقات
اخير، بويژه بعد از انتخابات مجلس هفتم و با به پايان رسيدن فاز و دوره ای از اصلاحات
در ايران ما اكنون ما بايد به يك جمع بندی و رويكرد ديگری نسبت به قدرت، جامعه و
مردم بينديشيم. تا زمانی كه ما برای حل بسياری از مشكلات خود به استراتژی فشار
از پايين و چانه زنی از بالا معتقد باشيم، اين شكست گريزناپذير خواهد بود. به نظر
من اين استراتژی به شكست اصلاح طلبان منجر شده و همواره در اين چانه زنی ها
استبداد توانسته است كه دمكراتها و آزاديخواهان را مغلوب كند.
پس به نظر من بايد رويكرد
ديگری در بين نيروهای اصلاح طلب و آزاديخواهان نسبت به مردم، به قدرت و به جامعه شكل
بگيرد و آنهم به اين معناست كه از اين به بعد نبايد به ساخت قدرت انديشيد. نبايد
تنها به به دست گيری نهادهای دولتی و نظام در دست نيروهای آزاديخواه انديشيد،
بلكه بايد بسيار پيگير و بسيار جدی به بدنه اجتماعی، به شكل گيری نهادهای مدنی، و به
سازمانها و نهادهای مستقل از دولت انديشيد كه بتوانند به عنوان يك قدرت در عرصه
قدرت ظاهر بشوند. به اين اعتبار من فكر می كنم كه الان ديگر نبايد تنها به نامه نگاری
بسنده كرد، بلكه بايد سازمانها و نهادهای حقوق بشر در گستره های فرهنگ، اجتماع،
سياست و اقتصاد انديشيد. تا زمانی كه چنين نهادهای مستقل از دولتی شكل نگيرند،
در بازی قدرت و در ساخت قدرت در داخل نظام ما مغلوب خواهيم بود. بنابراين تنها
راه ما تحقق جامعه مدنی، شكل گيری نهادهای مستقل از دولت، ازجمله نهادهای حقوق
بشر و بخصوص مربوط به زندانيان سياسی خواهد بود. ما خلاءهای بسياری در اين حوزه
ها داريم و حال بايد به پر كردن اين خلاءها انديشيد.