چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۳ - ۹ مارس ۲۰۰۵

حرکت هاي اميد بخش

وبازهم بر خورد آقاي کشتگر!

کوروش گلنام

پنجشنبه  13 اسفند 1383 ـ 3 مارس 2005

 

 

 

در اين روزها با وجود رسيدن خبرهاي تلخي چون ادامه فشارها به کوشندگان سياسي/ اجتماعي/ فرهنگي در ايران و خبر دستگيري وبلاگ نويس ديگر آقاي محمد رضا نسب عبداللهي و همسر باردار ايشان، اما خبر حرکت هاي اميد بخشي نيز منتشر شده است که بر روند رويدادهاي مربوط به ميهن ما تاثير سازنده خواهد داشت. يکي نامه تحليلي بسيار مستدل و قوي565 نفر از انديشمندان و کوشندگان سياسي درون کشور است که از ديد من  مي تواند پايه هاي حرکت بسوي برپايي رفراندم و برگزاري انتخاباتي آزاد براي برقراري حکومتي مردمي و انتخابي را هموار تر کند؛ و ديگري خبر تشکيل کنگره مليت هاي ايران فدرال و انتشار بيانيه مشترک آنهاست که بر اين مهم پا مي فشارد که "ايران از آن همه مردم و همه مليت هاي ايران است". اين حرکت هاي گروهي و جمعي نشان از هشياري ايرانيان در برابر تهديد هاي روزافزوني است که هستي مردم و ميهن مارا تهديد مي کند. ميزان فشار بر مردم به اندازه اي افزايش يافته است که بي بزرگ نمايي و اگر نخواهيم حقيقتي آشکار را پنهان کنيم و ناديده بگيريم، بخش زيادي از مردم ايران را به اميد رهايي از وضع موجود، خواهان دخالت بيگانگان و حمله نظامي آمريکا به ايران کرده است که مايه نگراني بسيار است!

در باره بيانيه تحليلي  565 تن از کوشندگان سياسي

 اين تحليل همه جانبه که به درستي بربي کفايتي و نامنتخب بودن سران جمهوري اسلامي با ارائه آمارها و حقايقي تکاندهنده، انگشت مي گذارد در حقيقت ادامه و تقويت همآن کوشش براي برگزاري رفراندم است که بر تدوين قانون اساسي نوين برپايه ميثاق بين المللي حقوق بشر تاکيد دارد، گو اينکه در باب رفراندم سخني به ميان نياورده است و نگارنده آگاهي ندارد که چه تعداد از امضائ کنندگاناين بيانيه، آن فراخوان را پشتيباني کرده و يا نکرده اند. اما سرانجام اين جوي هاو رودها به هم پيوسته و درياي خروشان براي ازادي مردم ايران را تشکيل خواهند دادچون هدف نهايي همه ما آزادي مردم و ميهن است.

برخورد آقاي کشتگر

دوست گرامي آقاي کشتگر اين بار نيز شتاب به خرج دادند! در مورد درخواست رفراندم ايشان چند بار ديدگاه خود را تغير دادند و آخرش هم بدرستي روشن نشد که چه موضعي دارند. اين بار اما از همآن آغاز ايشان خوشبختانه دست تهيه کنندگان اين بيانيه را فشرده و حمايت قاطع خود را اعلام کرده است که بسيار خوب و در خور توجه است اما در اثر شتاب، شوربختانه بازهم اشتباه هاي ديگري کرده اند که کم از گذشته نيست! ايشان نوشته اند:

"براي نخستين بار در يک ربع قرن گذشته، بيانيه اي در دفاع از آزادي در ايران انتشار يافته که محور آن انديشه و آئين ملي و منشور جهاني حقوق بشر است.

واقعن شگفت انگيز است؟ آيا فراخوان رفراندم (که پس از اعلاميه دوم آن، ايشان گفتند نفس راحتي کشيدند و خيالشان راحت شد و از اين به بعد از آن پشتيباني همه جانبه مي کند / نقل به مفهوم) در دفاع از آزادي در ايران بر محور انديشه و آيين ملي و منشور جهاني حقوق بشر نيست؟ اگر که هست که بيش از 3 ماهي از عمر آن نگذشته است و پس تکليف يک ربع قرن چه مي شود؟

 ايشان در بند 2 آورده اند:

" 2- متن بيانيه و تنوع امضاءها نشانه روشني از درک ضرورت واهميت همکاري و ائتلاف ميان همه گروهها و گرايش هاي فکري منقد و مخالف حاکميت است.."

آيا فراخوان رفراندم نيز از چنين ويژگي بر خوردار نبوده است؟ پس هزاران امضاء از افراد با گرايش هاي گوناگون چه معنايي دارد؟

اين شيوه برخورد که مي خواهد فراخوان رفراندم را بي ارزش نموده و اين همه تلاش و گفتگو و بحث و جدل را هيچ انگارد، در تمام موارد و بندهاي ديگري که آقاي  کشتگر به آن اشاره کرده اند به چشم ميخورد. با توجه به نوشته هاي پيشين آقاي کشتگر درباره فراخوان رفراندم، نگارنده خود خوانندگان گرامي را به داوري مي خواند.

يادآوري اين نکته ضروري است که هدف من از بر خورد با اين گونه مورد ها به هيچ گونه برخورد با شخص آقاي کشتگر، که از دوستان من است، نيست بلکه بر خورد با بازمانده رفتارها و شيوه هاي نامناسب گذشته است که به ضرر همه ما تمام مي شود. آقاي کشتگر به هر رو کوشنده و سخنگوي با حرارتي هستند که رويدادهاي گوناگون در پيوند با ميهن ما را پي درپي دنبال مي کنند و برخوردهايشان با رويدادها مورد توجه قرار مي گيرد، از اين رو اهميت دارد که در داوري هايشان بيشتر جانب انصاف و عدالت را نگه دارند. کار ما پيوستن است نه گسستن!