پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۳ - ۳ مارس ۲۰۰۵

با شما همراهيم

پيرامون "بيانيه تحليلي جمعي ازانديشمندان، فعالان سياسي و دانشجويي ايران"

 

محمد اعظمي

 

۵۶۵ تن از فعالان سياسي و روشنفکران ودانشجويان کشورمان درزير تيغ حکومت جمهوري اسلامي در ايران دادخواستي تهيه و با عنوان "بيانيه تحليلي جمعي از انديشمندان ، فعالان سياسي ودانشجوئي" به تاريخ ۱۲ اسفند ( دوم مارس ) منتشر کرده اند. در اين بيانيه نسبت به بحران " سياسي، اجتماعي، فرهنگي واقتصادي" ناشي از عملکرد جمهوري اسلامي، اظهار نگراني شده است و از سياست هاي "تنش آفرين حکومت ايران با جهانيان"که در نتيجه آن" منافع ما ايرانيان در عرصه بين المللي از هر سو مورد خدشه قرار گرفته است " انتقاد کرده اند. اين بيانيه با بر شمردن برخي نمونه ها که به تهديد هويت تاريخي ومنافع ملي کشور انجاميده سخن خود را آغاز و سپس به نابساماني هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي وتاثيرات مخرب آن بر زندگي مردم واقشار ولايه هاي مختلف اجتماعي پرداخته است. آنگاه به اقدامات سرکوبگرانه حاکميت پرداخته است که با پشتيباني کامل قوه قضائيه "انديشمندان، نويسندگان، روزنامه نگاران، فعالان سياسي و جنبش هاي پوياي فعال دانشجوئي" را زيرفشارقرار مي دهد. آخر سر اين سئوال مطرح شده است که "در اين شرايط بحراني و اوضاع و احوال نابسامان سياسي، اجتماعي، فرهنگي واقتصادي که مي رود تا به استقلال و همبستگي ملي ما آسيب جدي وارد آورد وظيفه ما چيست؟ وراه بيرون رفت از اين بحران ها که متضمن دوام وبقاي ميهن و خوشبختي و رفاه و سربلندي مردم است، کدام است؟" در پاسخ به اين پرسش امضاء کنندگان بيانيه مي گويند که حکومت جمهوري اسلامي براي حفظ انحصار قدرت با ايجاد نهادهاي ضد مردم سالاري از يکسو مردم را از آزادي انتخابات محروم کرده،  از سوي ديگر امور حکومت را به دست کساني سپرده است که صلاحيت اداره کشور را ندارند. نتيجه آن بن بستي است که جامعه ما در آن گرفتار شده است . در ادامه به نمونه هائي اشاره شده است تا نشان دهد که امکان اصلاح از درون منتفي است. اين بيانيه خلاصه کلام و نظر خود در باره جمهوري اسلامي را چنين بيان مي دارد " ما بر اين باوريم که حاکميت انتصابي با ناتواني در شناسائي و دفاع از منافع ملي وحياتي کشور در برابر جهان خارج و عاجزماندن از حل مسائل و مشکلات داخلي، شايستگي و صلاحيت مديريت کشور را ندارد"  و به عنوان جوهر اصلي پاسخ خود چنين آورده اند:

"ما امضاء کنندگان ، فرصت و راهکار حتمي و نهائي را گردن نهادن به راي و اراده ملي دانسته و خواستار آنيم که ساختار قدرت حکومت ، اداره امور کشور و روابط بين المللي آن بدون سوء استفاده غير مردمي از قانون اساسي، مانند همه کشورهاي پيشرفته جهان، بر پايه اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق هاي دو گانه الحاقي و منشور ملل متحد، با توجه به حفظ منافع ملي، طراحي شود."

اين بيانيه که به زبان و کلام افرادي تنظيم شده است که در درون جامعه با هويت و آدرس مشخص زندگي مي کنند، دادخواستي است عليه رژيم جمهوري اسلامي ايران. سندي است که درآن کارنامه بي لياقتي ها، اجحافات و زورگوئي هاي حکومت برملا شده است وسراپاي رژيم زير سئوال رفته است. در اين سند که رنگارنگي هويت امضاء کنندگان آن چشم گيرو تقريبا نوين است، حکومت را در بن بست مي داند وخواستار گردن نهادن به راي و اراده مردم و اداره کشور برپايه اعلاميه جهاني حقوق بشر وميثاق هاي دوگانه الحاقي ومنشور ملل متحد است.  اين بيانه قابل پشتيباني است . اميدوارم که اپوزيسيون دموکراتيک و جمهوري خواه کشورمان اهميت اين بيانيه و حساسيت آن در لحظات کنوني را دريابد. اين متن در افشاي عملکرد جمهوري اسلامي در عرصه هاي مختلف بسيار موفق است. خواست آن نيز گرچه ناکافي اما قابل دفاع است . زمان طرح آن مناسب و امکان تبديل شدن آن به يک فشار نيرومند، منتفي نيست. مي بايست حساسيت شرايط را دريابيم. امروزحکومت ايران در بدترين شرايط زمامداري خود در۲۶ ساله اخير قرار دارد. شکاف در درون  و در راس قدرت اش عميق تر ، فاصله اش با مردم زيادتر ورابطه اش با جهان خارج خراب تر از دوره هاي پيشين است. در درون هرم قدرت تشتت و اختلاف هيچگاه تا به اين اندازه نبوده است. اختلاف نه تنها درميان دو جناح اصلي با يکديگر که در درون هر کدام از جناح ها نيز چشم گير است. انتخابات رياست جمهوري آيينه روشني است که اين اختلاف ها در آن به روشني نمايان است. اصلاح  طلبان حداقل سه تکه شده اند. محافظه کاران که در پي عدم مشارکت مردم به فتح کرسي هاي مجلس نائل شده بودند ، در کمين دست يافتن به صندلي رياست جمهوري به انتظار نشسته اند . اين جناح چنان دستخوش تشتت شده است که به جاي رسيدن به يک کانديداي مشترک هر لحظه بر شمار کانديداهاي آنان افزوده ميشود. در اين ميان رفسنجاني نيز مشغول کوک کردن ساز خويش است. رابطه حکومت با مردم به قدري تضعيف شده است که در انتخابات هفتم مجلس، نمايندگان رسمي جناح مسلط حکومت که مورد پشتيباني رهبر جمهوري اسلامي علي خامنه اي  نيز قرار داشتند، بالا ترين آراء آنان حدود  ده در صد واجدين شرايط شرکت در انتخابات بود. وضعيت رابطه حکومت با جهان نيز چنان تخريب شده است که هر کشوري براي حداقل رابطه، در خواست امتيازات بيشتري مي کند . بزرگترين قدرت اقتصادي ونظامي جهان در چهار گوشه کشورمان پايگاه نظامي دارد و اين جمهوري اسلامي با اين مختصات را براي نقشه خاورميانه اي خود غير قابل تحمل مي داند. وضعيت منطقه هم به ضرر جمهوري اسلامي در حال تغيير است . سوريه تنها متحد رژِيم در حال خروج از لبنان است. باخروج ارتش سوريه از لبنان  امکان پشتيباني سوريه از حزب اله لبنان که به عنوان اهرم فشار جمهوري اسلامي عمل مي کرد، کمتر و کمتر مي شود. افزون بر همه اين ها ماجراجوئي هاي اتمي جمهوري اسلامي اروپا و آمريکا را هر چه بيشتر به هم نزديک کرده است. اصولا بين اروپا و آمريکا دررابطه با دستيابي رژيم به سلاح اتمي تفاوت چنداني وجود نداشت . تفاوت در روش بر خورد با جمهوري اسلامي براي بازداشتن آن در دستيابي به سلاح اتمي بود که اين هم به برکت اقدامات ماجراجويانه حکومت هر چه بيشتر به هم نزديک شده است. در مجموع شراط داخلي و بين المللي به ضرر رژيم و به سود اپوزيسيون عمل مي کند . من فکر مي کنم ما جريانات اپوزيسيون نيازمنيم از هر فرصتي براي عقب نشاندن حکومت استفاده کنيم. اين حکومت شايسته مردم و روشنفکران و فرهيختگان ايران نيست. به دوره هاي سپري شده تعلق دارد. حرکت هماهنگ فعالان سياسي و انديشمندان  در داخل کشور فرصت ديگري ايجاد کرده  است که مي بايست از آن براي استقرار دموکراسي سود جست. خصلت اصلي ومتحد کننده اين حرکت در نفي حکومت است با يک جهت گيري عمومي دموکراتيک براي قدرت جايگزين. اين حرکت راهکاري نشان نمي دهد. و به مختصات حکومت آينده نيز نپرداخته است. بي گمان تقويت اينگونه حرکات که خصلت جنبشي دارند، يک وظيفه به شمار مي آيد. ما جمهوري خواهان دموکرات موظفيم که با مشارکت در اين حرکات وتبليغ رئوس برنامه وسياست هاي خود به باز شدن فضا کمک کنيم. اقدام فعالين سياسي و انديشه ورزان داخل با حرکت مجموعه جريانات دموکراتيک تکميل مي شود. اين صدا مي بايست با صداي دادخواهانه ما در هم آميزد . از اينرو پيشنهاد ميکنم به اشکال مختلف حرکت فعالين سياسي در داخل کشور را تکميل و تقويت کنيم. رژيم در آستانه انتخابات قرار دارد. حرکت يکپارچه اپوزيسيون جمهوري خواه در اين مقطع هم در داخل وهم در خارج طنين خواهد داشت .گوش هاي مردم آماده شنيدن صداهاي اميد آفرين و پر طنين اند . تک صداهاي ضعيف و ناهماهنگ به جاي کاشتن بذر اميد ، ياس بر دلها مي نشاند .

          

 

محمد اعظمي ۱۳ اسفند ۱۳۸۳