صحنه انتخابات هفتمين دور مجلس ، مناسب ترين فرصت برای ميليونها ايراني ست تا بر" مشروعيت نظام" مهر پايان بزنند
بر کسی پوشيده نيست که جمهوری اسلامی همواره از
پيچيدگی خاصی بر خوردار بوده است .در اين رژيم نه محصول انتخاب مردم ،که رياست
جمهوری باشد ويا مجلس ،بلکه اين نتيجه انتخابات يا به عبارت ديگر نحوه حضور مردم
در پای صندوقهای رای بوده است که نقش تعيين کننده يافته است .بيهوده نيست که هنوز
هم آيت اله خامنه ای از مردم می خواهد تا به جهانيان ثابت کنند که همچنان در صحنه
اند. درست در همين جاست که بايد چنين" برائتی" را از رژيم استبدادی حاکم
به جهان نشان داد .و در تحريمی همه جانبه به " مشرو عيت "مورد ادعای
رژيم پايان داد.
رضا اکرمی
حدود
پنج ماه به انتخابات هفتمين دور مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. اگر چه، سوت
آغاز مبارزات انتخاباتی از جانب محمد خاتمی ،رئيس جمهور اسلامی زده شد اما آنچنان
که انتظار می رفت کارزارچندانی از سوی هواداران وی در "جبهه اصلاحات "
براه نيافتاد. شايد عمده ترين دليل اين انفعال را به توان بی چشم اندازی آنها، نسبت
به امکان تغيير روحيه مردم و جلب مشارکت آنها در مقايسه با انتخابات شوراهای
اسلامی، ارائه
بيلانی ملموس و قابل قبول دانست. از همين رو رهبران اصلی اين جناح، همچون آقايان
بهزاد نبوی و محمد رضا خاتمی ، طی مصاحبه هائی تلاش کردند تا شرکای حکومتی، در
جناح رقيب را متوجه عواقب شکاف
حاکميت - ملت نموده و شرايط خودرا جهت پر کردن چنين شکافی اعلام نمايند . آقای
بهزاد نبوی نايب رئيس اول مجلس در مصاحبه ای که به تاريخ ۲۵مرداد در
رسانه ها منتشر شده است به درستی مي گويد
"يکی از دلايلی که مردم پای صندوق نمی آيند، اين است که
آنها اطمينان ندارند که آمدن شان حاصلی دارد. احساس
می کنند اگرمجلسی تشکيل شود ونگذارند خواسته های اساسی آنها را تامين کند، رای
شان بی خاصيت است".ودر هفته گذشته محمد رضا خاتمی نايب رئيس ديگر مجلس که حزب
وی به برکت شرايطی استثنا ئی، پيروز اصلی انتخابات ششمين دوره مجلس گرديد، در جمع
جوانان منتسب به "جبهه مشارکت" سخنی دارد بدين مضمون که مجلس دراين دوره
به وظا يف اش عمل کرده است اگر مشکلی وجود دارد از عدم قدرت آن می با شد که هشتاد
در صد اختيارات در دست نهادهای انتصابي است .
اگر
آقای نبوی ،گرم کردن تنور انتخابات، دراين"فرصت کم وزمان کوتاه" را در
گروتحقق اين استراتژی ايی می داند که "در اين فرصت باقی مانده، حرکت اصلاحی
با تمام قدرت پيش برود تا مردم احساس کنند رای شان قادربه انجام تحولات و يا حد
اقل مقاومت قدرتمندانه در جامعه است." برای آقای محمد رضا خاتمی که زمان
بازهم کوتاه تر شده است و" خرما بر نخيل ". تنها اين مي ماند
که کشف شهود نموده و اعلام دارد که مشکل ساختاری عمل می کند. برای چنين مشکل
ساختاری ، چه بايد کرد ؟آيا شما خود بخشی از همين مشکل يا به عبارت واقعی تر معضل
نيستيد؟وسئولاتی ديگر از اين دست بارها طرح شده اند و همانطور که مي دانيم
کمترين پاسخ قانع کننده ای از جانب مسئولان دولتی و حزبی "جبهه دوم خرداد
"به مردم داده نشده است.وکمترين انتظاری نيز نبايد داشت که تا جائي که
به اراده سياسی چنين "نخبه گان " و "رهبران اصلاحاتی " مربوط
می شود معجزه ای رخ دهد.
با
توجه به عملکرد شش سال گذشته اين جناح از حکومت. و با توجه به اينکه مشغله اصلی
رهبران اين جناح حتی بيش از جناح ديگر شريک در قدرت، حفظ "مشروعيت نظام
" می باشد.-چون به عواقب رسميت يافتن عدم مشروعيت موجود واقف ترند - می توان
پيش بينی کرد که آنها طی چند ماه باقيمانده نه آماده مقابله وچنگ و دند
ان نشان دادن جدی به انحصار طلبان می باشند ونه آماده کنار کشيدن و واگذار
کردن صحنه ، که : "علی بماند وحوض اش".
بنا
بر اين، آنها تلاش خواهند کرد به هر ترتيب شده در صحنه
انتخابات باقی بمانند. با چانه زنی از دامنه حذف کاندياهای خودی بکاهند. اگر امکان
پذير گردد برای دمکراتيک تر نشان دادن چهره رژيم از حضورعناصری از اصلاح طلبان
پيرامون حکومت، پشتيبانی نمايند وحد اکثر اين گفته محمد
خاتمی در مصاحبه مطبوعاتی به تاريخ پنج شنبه ۲ مرداد در جمع خبرنگاران را راهنمای
عمل خود سازند که گفته است ،"درمسئله انتخابات بايد حداکثر حقوق ملت برای
انتخاب کردن و انتخاب شدن رعايت شود. اصل اعتماد بر ملت وجود داشته
باشدو شورای محترم نگهبان نيز که حق نظارت دارد، بايد مستنداتش مدون ومشخص باشد که
از کدام نهاد و تشکيلات می آيد." حال اگر اين" شورای محترم" شبيه
موارد مشابه چنين نکرد و در عوض، سئوال کننده،
به جرم تشويش اذهان عمومی و توهين به مقام رهبری و منصوبات وی به پای ميز محاکمه
کشيده شد ، لابد برای رئيس جمهور و کمسيون اصل ۹۰ وظيفه ای حاصل می شود تا
برای وی ملاقات يا مرخصی ايی از زندان دست و پا نمايد.
اصلاح
طلبان حکومتی البته برای پيش برد اين سياست کار زار تبليغاتی خاص خود را نيز
دارند. آنها در دوره پيش رو، بدون اينکه به کنه مشکلات و عوامل موجود در بن بست
سياسی کنونی بپردازند، ،سعی خواهند کرد خود را
در کانون فشارهای جناح اصلاح طلب بنمايانند. تا اولا : تنفس محدود کنونی در برخی
از عرصه های مدنی و اجتماعی را ناشی از حضور فعلی خود در ارگانهای -ولو بی قدرت-
حکومت وانمود نمايند وثانيأ : جای
خالی اپوزيسيون در صحنه انتخابات را از آن خود سازند.
اما
به نظر می رسد اين حنا در ميان مردم ديگر رنگ باخته باشد . مردم چنانکه در
انتخابات شوراها نشان دادند نه عقد اخوت با افراد، بلکه با اعمال
آنها می بندند. آيا تمامی نيروهای اپوزيسيون رژيم هم همين امر را منشأ تصميم خود
در اتخاذ سياست در قبال انتخابات پيش روقرار خواهند داد ؟ موضوعيست که بايد تحقق
آنرا آرزو کرد ،اما جواب آن از هم اکنون روشن نيست.
واما صا حبين اصلی قدرت در جمهوری اصلی چه راه کاری
را در پيش گرفته اند؟
اينان
همانطور که می دانيم ديرتر به صحنه کارزار وارد شدند ، ولی چنانکه اقدامات چند روز
گذشته نشان می دهد ، قرار است پر قدرت بتازند.
انحصار
طلبان که تا چند ماه پيش تصورشان اين بود که با رای ده تا پانزده در صدی هم می
توان کشور را
اداره
کرد. و اگر در تهران توانستيم با آراء۱۵درصد، شورای شهر را در اختيار
گيريم چرا نتوانيم با يک دست کردن همه اندام های رژيم، به
جای تن دادن به بحثهای ناشی از تهاجم فرهنگی دشمن، پيرامون دمکراسی و کذا و کذا به
"تامين معيشت مردم " و مآالا کم کردن شکاف آنها با
حکومت بپردازيم ، به نظر می رسد که با هماهنگ تر شدن سياست کشورهای اروپا و آمريکا
وحتی ژاپن و استراليا و روسيه در قبال رژيم از
سوئی واحتمال توافق کم هزينه با جناح ديگر حکومت بويژه ايجاد شکاف در آنها و جذب
"مجمع روحانيون مبارز" از سوی ديگر ، عدم حضور مردم در انتخابات در
شرايط کنونی را مخاطره آميز يافته اند ودر صدند تا عقب ماندگی ماه های
گذشته را جبران نمايند.
اين
جناح که منبع اصلی قدرتش سال هاست به ارگانهای انتصابی
حکومت منتقل شده است ،ترجيح داد تا دعوت "پر نشاط " مردم در پای
صندوقهای رای را به اجلاس ملاهای گرد آمده در مجلس خبرگان بسپارد،و پس از آن نوبت
به رهبر منصوب آن ها ميرسد که در جمع همين
خبرگان اظهار اميدواری می کند که روز اول اسفند به نمايش پشتيبانی مردم از حکومت
اسلامی تبديل شود.
اما
اينان نيز اهرم تبليغی خاص خود را دارند و سالها از آن نان خورده اند، شورای
نگهبان در تلاشی بيهود ه در صدد بود تا تاريخ انتخابات را
به روزهای سوگواری محرم منتقل کند تا شايد مردم را از مسجد وتکايا به پای صندوقهای
رای بکشاند که موفق نشد. و فعلا حساسيت اوضاع در
پشت مرزها و امکان دخالت خارجی در کشور را بر جسته می کند تا شايد فرجی حاصل شود.
گو اينکه اين حربه ها نيز مدت هاست از کار افتاده اند و بعضا به نتايج عکس منجر می شوند.
در
چنين اوضا عی هرگاه اتفاق غير قابل پيش بينی رخ ننمايد، چيزی که از ما ايرانيان بعيد
نيست. محتمل ترين واکنش مردم در قبال انتخابات هفتمين دوره مجلس تحريم گسترده آن خواهد بود. احتمالی که می
بايست در جهت تحقق آن با تمام توان کوشيد.
تحريم
که در شکل اقدامي است انفعالی، در اوضاع کنونی کشور ،هرگاه به تاکتيک
تمامی نيروهای اپوزيسيون و اکثريت عظيم مردم تبديل شود می تواند به بخش اول اهداف
تمامی آنها که از" رفراندم ساختار شکن" يا " جمهوری اسلامی آری يا
نه"سخن می گويند جامه عمل پوشد .بر کسی پوشيده نيست که جمهوری اسلامی همواره
از پيچيدگی خاصی بر خوردار بوده است .در اين رژيم نه محصول انتخاب مردم ،که رياست
جمهوری باشد ويا مجلس ،بلکه اين نتيجه انتخابات يا به عبارت ديگر نحوه حضور مردم
در پای صندوقهای رای بوده است که نقش تعيين کننده يافته است .بيهوده نيست که هنوز
هم آيت اله خامنه ای از مردم می خواهد تا به جهانيان ثابت کنند که همچنان در صحنه
اند. درست در همين جاست که بايد چنين" برائتی" را از رژيم استبدادی حاکم
به جهان نشان داد .و در تحريمی همه جانبه به " مشرو عيت "مورد ادعای
رژيم پايان داد. و البته اين امر با نرفتن يکپارچه پای صندوقهای رای حاصل می شود و
نه پشتيبانی از اين کانديدا به منظور رد ديگری و يا "حضور پرقدرت و دادن رای
به کسانی که از طرف شورای نگهبان رد مشوند" چنانکه در بعضی از رهنمودها آمده
است.
برای
موفقيت اين تاکتيک بايد از هر امری که باعث کشاندن مردم به پای صندقهای رای، صرفا
جهت بيان اعتراض و نه انتخابی آزاد شود جدا جلوگيری کرد. به نظر ميرسد دوره علم
کردن مکلا در مقابل معمم، زن در مقابل مرد ،سنی در
مقابل شيعه. جانبداری از اين يا آن طرح تقسيمات کشوری که در بسياری موارد کاربرد
معينی داشته اند، بايد به
پايان رسيده باشد.
سلب مشروعيت تمام و کمال ، هم خود مردمی که در
اين مبارزه شرکت کرده اند را در مقابل وظايف جديدی قرار می دهد ، و هم نهادهای بين
المللی را متوجه مسئوليتهای خود در جهت پشتيبانی از حق حاکميت مردم می نمايد.
تا
جائيکه به اپوزيسيون خارج از کشور مر بوط می شود به نظر می رسد دستيابی به توافقی
در اين زمينه بيش از هر زمان ميسر است . صدای واحد و تبليغات واحد حتی قبل از
توافق در پشت ميز مذاکره ويا بر روی کاغذ می تواند از هم اکنون در دستور کار احزاب
،سازمانها . چهره های سر شناس اپوزيسيون قرار گيرد.