گزارش سمينار مردم سالاری و
جمهوری لائيک در ايران
(پاريس ۱۴و ۱۵ تير ۱۳۸۲)
نزديک به ۱۵۰ نفر از روشنفکران و کوشندگان سياسی و
فرهنگی ايرانی در تبعيد، از شهرهای مختلف اروپا و آمريکای شمالی، شنبه و يک شنبه
۱۴و۱۵ تير ۱۳۸۲ (۵ و۶ ژوئيه ۲۰۰۳) در پاريس گردهم آمدند و در باره مسائل مربوط به
"معنای مشخص جمهوری لائيک در ايران"، "سرنوشت اصلاحات در جمهوری
اسلامی" و "گام های مشترک" جمهوری خواهان مستقل ايرانی، به بحت و
گفتگو پرداختند.
نشست، با خوش آمد گويی آقای شهرام قنبری گشايش
يافت. او که از سوی هيئت تدارک سمينار سخن می گفت درباره چرايی و چگونگی برگزاری
سمينار اظهار داشت: پس از انتشار بيانيه " جمهوری اسلامی، جمهوری لائيک و
جايگاه ما" در سه خرداد ۱۳۸۰(۲۳ ماه مه ۲۰۰۱) شمار زيادی از ۱۸۶ امضاء کننده
بيانيه، ما دست اندرکاران را در برابر اين پرسش به جا قرار دادند که گام بعدی چيست
و برای تحقق خواست و آرزويی که در بند آخر بيانيه آمده، چه تدبيری انديشيده شده؟
بند آخر بيانيه اشعار می دارد: "خواست و آرزوی مشترک امضاء کنندگان اين است
که طيف گسترده ای از آزادی خواهان، از افق ها و خواستگاه های گوناگون پيرامون اين
اصول و مواضع [موازين جهانی حقوق بشر، رعايت شان و حيثت ذاتی انسان،آزادی عقايد و
اديان، برابری حقوق زن و مرد، تامين عدالت اجتماعی و حقوق اقليت های ملی و قومی]
گردهم آيند. طيفی که از يک سو مخالف اصولی هر گونه حکومت دينی ست و با هر شکلی از
جمهوری اسلامی ناسازگار است و از سوی ديگر بر آن است که به سهم خود زمينه شکل يابی
جمهوری لائيک در ايران را هموار سازد؛ با برداشتن گام های سنجيده، نيروی خود را به
جنبش های اعتراضی مردمان سرزمين مان پيوند زند، زبان آزاد خواسته های برحق آنان
گردد و راه مستقل خويش را به سوی جدايی کامل دين از دولت و پيوند ناگسستنی آن با
مردم سالاری و آزادی به عنوان کليتی تجزيه ناپذير، در پيش گيرد".
آقای قنبری سخنان خود را به اين شرح ادامه دادند:
پس از بحث و بررسی شنيده ها، که در بسياری موارد با پيشنهادهای مشخصی توام بود (
انتشار روزنامه، راه اندازی سايت الکترونيکی، برگزاری سمينار و غيره) بر آن شديم
که به وسيله ی يک پرسش نامه، مسئله را با امضاء کنندگان بيانيه در ميان بگذاريم و
نظر دوستان را در باره چگونگی ادامه کار جويا شويم. سمينار امروز و فردای ما حاصل
آن نظرخواهی ست. محورهای بحت سمينار هم، با اکتريت آ رای کسانی که به پرسش نامه
پاسخ گفتند، تعيين شده. در پی آن نظر خواهی، از آن دست امضاء کنندگان بيانيه که در
پاريس زندگی می کنند دعوت شد تا نسبت به راه و روش تدارک سمينار، چند و چون سازمان
دهی آن و کم و کيف مشارکت داوطلبانه خود در کار تدارک سمينار به گفتگو و تبادل نظر
بنشينند. در جريان اين نشست ها بود که "مجمع پاريس" با انتخاب محمود
بابا علی، حيدر تبريزی، اکبر سيف، رسول قادری و علی کريمی به عنوان هييت مسئولين
برگزار کننده سمينار، و نيز سيروس جاويدی، شهرام قنبری، امير هوشنگ کشاورز صدر، و
ناصر مهاجر به عنوان همکاران اين هيئت، تدارک عملی سمينار را آغاز کردند. گروه های
کاری شکل گرفت که بيش و کم ماهی يک بار به جلسات ماهانه "جمع پاريس"
گزارش می دادند، با همفکری و همياری مشکلات را حل می کردند و راه برگزاری سمينار
را هموار می ساختند. جا دارد که از همه آن ها، به خصوص از حسين دولت آبادی، مازيار
دولت آبادی، رسول آذرنوش و قادر اسکندانی قدردانی کنيم. همچنين از اصغر ايزدی،
مهران پاينده، باقر مرتضوی و حميد نوذری در آلمان، بهمن سياووشان در آمريکا، رضا
اغنمی، فرشيد جمالی و علی رضوی در انگلستان و ناصر رحيم خانی در سوئد که امر
ارثباط گيری با امضاء کنندگان بيانيه را در کشورهای مختلف اروپا و آمريکا را به
پيش بردند، و ايران انصاری، مسعود بحرينی، نبی صميمی و بهروز عارفی که برای برپايی
موفقيت آميز اين سمينار به راستی زحمت کشيدند.
اين که اين فهرست دربرگيرنده نام هيچ زنی نيست، به
رغم اراده وعلاقه برگذار کنندگان سمينار بوده است. راست اين است که کوشش هايی که
برای مشارکت زنان آزاديخواه پايبند به لاييسيته و دمکراسی انجام گرفت- به ويژه
برای ايراد سخنرانی- به جايی نرسيد و موانع و مشکل های شخصی سد راه شرکت فعال آن
ها در سمينار شد.
در پايان اين توضيحات، آقای قنبری از حضار خواستند
به احترام کليه مردان و زنانی که در راه آزادی و استقلال ايران جان باخته اند، از
جا برخيزند و يک دقيقه سکوت کنند. آن گاه آقای رضا اکرمی، اداره جلسه را به عهده
گرفتند و از آقای علی شاهنده - از بنيان گزاران جمعيت حقوقدانان ايران و چهره های
سرشناس نهضت ملی ايران- خواستند که پشت ترييون قرار بگيرند و رساله شان را در باره
ی" لائيسيته در جنبش و انقلاب مشروطيت ايران" ارائه دهند. پس از ايشان
آقای ناصر رحيم خانی- از زندانيان سياسی حکومت محمد رضا شاه پهلوی و از کوشندگان جنبش
چپ ايران در تبعيد- به خواندن رساله شان "جمهوری خواهی در ايران و پيشينه
آن" پرداختند. آن گاه آقای عباس ولی استاد دانشگاه Wales انگلستان، رشته سخن را به دست گرفت و تاملاتشان را نسبت به مفاهيم
"جمهوری لائيک، حکومت دمکراتيک و مسئله ملی" با شنوندگان در ميان
گذاشتند.
پس از اين سخنرانی تنفس نهار داده شد. يک ساعت و
نيم بعد، نوبت به آقايان اميرهوشنگ کشاورز صدر، پژوهشگر و از کوشندگان سرشناس نهضت
ملی، و منصور فرهنگ استاد دانشگاه Bennington ايالات متحده رسيد که به تشريح و تحليل" موانع تاريخی و
رفتاری دمکراسی درايران" برآيند. پس از ارائه اين کار مشترک، تريبيون به مدت
يک ساعت در اختيار حضار قرار گرفت تا يک جا با هر چهار سخنران، بحت و گفتگو کنند.
با پايان اين بخش از برنامه، بررسی" سرنوشت
اصلاحات در جمهوری اسلامی" در دستور کار سمينار قرار گرفت. اداره اين جلسات
به خانم مهناز متين واگذار شده بود و هم ايشان بودند که از خانم شهلا شفيق،
نويسنده و پژوهشگر در زمينه مطالعات زنان، خواستند که به بيان نقطه نظرهای شان در
باره "دمکراسی، لاييسته و آزادی زنان "برآيند . پس از خانم شفيق، آقای
مسعود فتحی، از کوشندگان جنبش چپ و سردبير سايت اينترنتی عصر نو، به بيان دريافت
شان از "چشم انداز اصلاحات در جمهوری اسلامی" برآمدند. سپس، دو تن از
ديگر از کوشندگان جنبش چپ، محمود باباعلی استاد دانشگاه و ناصر مهاجر، نويسنده و
پژوهشگر، چکيده ای از رساله مشترک شان - " از اصلاحات تا براندازی: تنگناها و
چشم اندازها- را به اطلاع شنوندگان رساندند. در پايان اين سخنرانی، بحث و گفتگوی
همگانی درزمينه مسائل مطرح شده درگرفت که تا ساعت هفت و نيم شب ادامه پيدا کرد.
پيش از آغاز بحت و گفتگو، خانم متين اعلام کرده بودند که: برای بزرگداشت ۱۸ تير و
به نشانه همبستگی با دانشجويان آزاديخواه ايران،جلسه امروز را کمی زودتر تعطيل می
کنيم تا دوستان علاقه مند بتوانند به راه پيمايی که به اين مناسبت برگزار می شود،
بپيوندند. به خاطر کمبود وقت اما، پيام همبستگی سمينار به دانشجويان ايران خوانده
نشد. (۱)
حضور چشمگير شرکت کنندگان سمينار در راه پيمايی
ميدان اودئون پاريس، نشانه همبستگی جمهوری خواهان دمکرات ايرانی با دانشجويان
آزادی خواه داخل کشور است. اين نکته از سوی شماری از سخنرانان روز دوم سمينار،
تصريح شد.
اداره جلسات صبح روز دوم را آقای حميد نوذری به
عهده داشت. پيش از ورود به بحت "گام های مشترک آينده"، آقای نوذری از
آقای علی راسخ افشار- پزشک و از اعضای قديمی و سرشناس نهضت ملی ايران- که نتوانسته
بودند در روز اول سمينار شرکت داشته باشند، دعوت کردند که رساله شان،
"اصلاحات و تعارض آن با حکومت دينی" را ارائه دهند. پس از آقای راسخ
افشار، آقای اقبال اقبالی از زندايان سياسی حکومت شاه و از کوشندگان جنبش چپ از
"جمهوری ايران، آلترناتيو ما" سخن گفتتد. پس از ايشان آقايان حيدر
تبريزی و اکبر سيف پشت تريبيون قرار گرفتند و خطوط اصلی طرح شان را "برای
گسترش جنبش دمکراتيک و لائيک در ايران" ارائه دادند که با مشارکت آقای رضا
اکرمی تهيه و تدوين شده است. هر سه اين آقايان از کوشندگان ديرينه جنبش چپ هستند.
سر آخر آقای شهرام قنبری- که ايشان نيز از کوشندگان جنبش چپ اند و پژوهشگر در
موسسه نظر سنجی و مطالعات اجتماعی و اقتصادی پاريس، به طرح "چند ملاحظه و يک
پيشنهاد" درباره گام های مشترک آتی جمهوری خواهان دمکرات پرداختند. اين رساله
محصول هم فکری ايشان با آقايان محمود بابا علی و ناصر مهاجر می باشد. بحث و گفتگو
درباره اين سه رساله تا تنفس نهار ادامه داشت.
پس از تنفس نهار، خانم جميله ندايی درباره ی
خواسته های جنبش زنان ايران صحبت کردند و آقايان رضا اکرمی، اصغر ايزدی، محمود
باباعلی، مهرداد درويش پور، علی راسخ افشار، مجيد زربخش، محمد رضا شالگونی، مهران
مصطفوی و رضا ناصحی در ميزگردی طرح يا پيشنهادهای مشخص شان را برای هموار کردن راه
و برداشتن گام های مشترک، به بحت و گفتگو گذاشتند. اداره اين "ميز گرد"
با ناصر مهاجر بود که از سخنران ها خواست دست کم در دو دور ده دقييقه ای و پنج
دقيقه ای، سخننان شان را طرح کنند؛ در ده دقيقه اول به صورت ايجابی و در پنج دقيقه
آخر به شکل نقد نقطه نظرات يک ديگر. آقای مهاجر به اين نکته نيز اشاره کردند که در
پايان ميز گرد و پس از تنفسی کوتاه، جمع بندی کلی ای از پيشنهاد ها و طرح هايی که
درميز گرد عنوان می شود، ارائه خواهند داد. جمع بندی در ساعت ۵ بعد از ظهر به اين
ترتيب ارائه شد:
۱) همه شرکت کنندگان در ميز گرد بر ضرورت ادامه
حرکت اين طيف از جمهوری خواهان لائيک، دمکرات و مستقل پا می فشارند.۲) شماری بر
آنند که حرکت اين طيف از راه ايجاد محافل محلی جمهوری خواهان لائيک می گذرد که
بايد بحت های اين سمينار را تداوم و تعميق ببخشند و در جهت برپائی کنگره موسس
جمهوری خواهان لائيک تلاش نمايند. ۳) شمار بيشتری بر اين باورند که اين سمينار
بايد هئيتی را مسئول هماهنگ کردن فعاليت های آن طيف از جمهوری خواهان لائيک و
دمکرات کند که نه خواستاردخالت نظامی آمريکا در ايران هستند، نه همکاری با سلطنت
طلبان، و نه هماهنگ کردن حرکت خود با هيچ يک از جناح های اصلاح طلبان حکومتی.۴)
درباره ترکيب هيئت هم دو گرايش به چشم می خورد؛ يک گرايش بر ترکيب افراد مستقل و
تشکل ها تاکيد دارد و گرايش ديگر بر همکاری داوطلبانه همگان به صفت فردی شان.
پس از ارائه جمع بندی و پيش از نام نويسی برای بحت
و گفتگوی حضار در باره نقطه نظرات ارائه شده در ميز گرد، آقای مهاجر توجه شرکت
کنندگان در سمينار را به چند نکته جلب کردند: با تمام شدن کار ميزگرد، مسئوليت ما
برگزارکنندگان سمينار هم تمام می شود. مسئوليت ما- همان طور که چند و چونش در آغاز
کار سمينار از سوی آقای قنبری به آگاهی رسيد- برگزاری اين سمينار بر اساس خواست اکتريت
امضاء کنندگان بيانيه ۳ خرداد ۱۳۸۰ بود که در نظر خواهی درباره چگونگی ادامه کار و
راه های رسيدن به "خواست و آرزوی مشرک ما" شرکت کرده بودند. ما مسئوليت
داشتيم ظرف و ظرفيت های مناسبی برای بحث در باره سه محور " معنای مشخص جمهوری
لائيک ايران"، "سرنوشت اصلاحات در جمهوری اسلامی" و " گام های
مشرک آينده" فراهم آوريم و اين بحث ها را انتشار دهيم. اگر اين نشست مسايلی
را روشن کرده باشد و سبب حرکت و يا حرکت های جمع يا جمع هايی از ميان ما شود، مايه
خرسندی ست. اين مهم اما بيرون از وظيفه سمينار است. به همين خاطر موظفيم که پيش از
پرداختن به اشکال ادامه کاری و همياری، پايان رسمی سمينار را اعلام کنيم. پيش از
اين اما بايد به آگاهی برسانيم که تمام هزينه های اين سمينار بر دوش اعضای
"جمع پاريس" بوده است. در صورتی که دوستان بتوانند در حد بضاعت خود در
تامين هزينه های سمينار سهيم شوند، از بار برگزار کنندگان سمينار کاسته اند.
پس از اين توضيح کوتاه، آقای شهرام قنبری از سوی
هيئت تدارک سمينار اعلام کردند: با توجه به اين که ادامه بحث و گفتگو درباره گام
های مشترک، معطوف به آغاز نوعی حرکت سياسی ست و ما به هيچ رو نمی خواهيم هيچ يک از
حضار را در محظور قرار دهيم و متعهد به چنين حرکتی کنيم، ضمن کسب اجازه از جلسه
برای آغاز اين بحث و گفتگو، تصريح می کنيم که تنها علاقه مندان به اين تشريک مساعی
خود را موظف به حضور در جلسه بدانند.
با تصريح اين نکته، نشست کسانی که خواستار حرکت
سياسی در جهت تقويت جنبش دمکراتيک وهموار کردن زمينيه شکل يابی جمهوری لائيک در
ايران هستند، رسميت يافت. پيش از نام نويسی برای شرکت در بحث وگفتگو، آقايان عباس
عاقلی زاده و پرويز شوکت ضمن اعلام همبستگی، تجربه هم گامی های جمهوری خواهان
دمکرات لائيک در آلمان (هانوفر) و آمريکا را با حضار در ميان گذاشتند و آقای
فريدون احمدی از ضرورت شکل گيری بديل جمهوری خواهان مستقل در وضعيت سياسی حساس
امروز و پيوند با جنبش دمکراتيک در ايران سخن گفتند. سپس آقای ناصر مهاجر از حضار
خواستند که کوتاه و مشخص نظرشان را درباره چگونگی برداشتن گام های مشترک آتی بيان
کنند. وقت کم، شمار زياد شرکت کنندگان در گفتگو و عدم تدارک کافی، مانع از آن شد
که علاقه واراده جمعی بتواند در طرح مشخصی برای ادامه کار تبلور يابد. در نتيجه از
هيئت مسئولين برگزار کننده سمينار خواسته شد تا همراه با کسانی که يا خو د را
نامزد همکاری با هييت کرده بودند و يا از سوی کسانی نامزد همکاری شده بودند و اين
نامزدی را پذيرفته بودند، مسؤليت پيشبرد فعاليت را تا نشستی که در چند ماه آينده
تشکيل می شود به عهده گيرند.
هيئت تدارک سمينار و همکاران
پاريس ۲۹ ژوئيه ۲۰۰۳،۷مرداد۱۳۸۲
(۱) اين پيام که به دست نويسنده ارجمند، نسيم
خاکسار نوشته شده، به اين شرح است:
دانشجويان عزيز سراسر دانشگاه های ايران
ما طيفی از جمهوريخواهان دمکرات ايرانی که در
انديشه راه جويی و همگام شدن با پيکار مردم ايران در راه برچيدن نظام جمهوری
اسلامی و دست يابی به آزادی و دمکراسی اين جا گرد آمده ايم، به شما دانشجويان
مبارز سراسر کشور که برای زنده نگداشتن ياد ۱۸ تير ۱۳۷۸برخاسته ايد، درود می
فرستيم؛ روزی که صدای حق طلبانه و آزادی خواهانه دانشجويان برای استيفای بخشی از
حقوق مردم ايران، يعنی آزادی مطبوعات، آزادی زندانيان سياسی، پيگيری پرونده قتل
های زنجيره ای با گلوله و هجوم از جانب حکومت گران مستبد روبرو شد. ما با اعتراض
جمعی تان در دفاع از آزادی که با تظاهرات خيابانی و تحصن و انتشار بيانيه های
متعدد صدای تان را به گوش مردم جهان رسانده ايد، هم صدا هستيم. بزرگتان می داريم و
پيراهن خونينی که بر سر دست گرفته ايد در برابرمان داريم. و به پيکار خردمندانه و
پر شورتان در راه دست يابی به آزادی و دمکراسی در ايران احترام می گذاريم.