گزارش
سمينار پاريس
در
تاريخ ۱۸
آوريل ۲۰۰۳
سميناری در
شهر پاريس برگزار
شد. در اين
سمينار
بسياری از
رسانه های
گروهی و بيش
از ۸۰ تن از
ايرانيان و
اعضاء و
مسئولين سابق
سازمان
مجاهدين حضور
داشتند.
سمينار
با اعلام
برنامه توسط
خانم طاهره
خرمی در ساعت
۱۰ صبح آغاز
به کار نمود و
در ابتدای سمينار
از خانم ربابه
شاهرخی (مادر
رضوان) مادری
که سه فرزند
خود را ( عباس
احمدی در زمان
شاه، رضا احمدی
در رژيم
جمهوری
اسلامی و داود
احمدی که در
تشکيلات
سازمان
مجاهدين به
طرز مشکوکی کشته
شد)، تجليل به
عمل آمد و
مادر رضوان
سخنرانی
کوتاهی ايراد
کردند. سپس
خانم نيکلسون
نماينده
پارلمان
اروپا از حزب
ليبرال دمکرات
بريتانيا و
عضو کميسيون
های سياست
خارجی و حقوق
بشر پارلمان
اروپا
پيرامون
رابطه سازمان
مجاهدين خلق و
تروريسم به
سخنرانی
پرداخت.
در
ادامه اين
سمينار
تعدادی از
مسئولين و اعضاء
سابق سازمان
مجاهدين به
نام های
۱-محمد
رضا اسکندری
۲-کريم
حقی
۳-حبيب
خرمی
۴-مهدی
خوشحال
۵-علی
اکبر راستگو
۶-محمد
حسين سبحانی
۷-هادی
شمس حائری
۸-عباس
صادقی نژاد
۹-جمشيد
طهماسبی
۱۰-مسعود
طيبی
۱۱-ميترا
يوسفی
به
ايراد
سخنرانی
پرداختند و
وضعيت کنونی و
آتی سازمان
مجاهدين را
مورد بحث و
بررسی قرار دادند.
اهداف
برگزاری اين
سمينار عبارت
بود از:
نقد
استراتژی
سازمان
مجاهدين در طی
دو دهه گذشته
برگزارکنندگان
اين سمينار
اعتقاد دارند
شرايط کنونی
در عراق و
وضعيت
نيروهای
جامانده سازمان
مجاهدين در
عراق يک امر
خود به خودی و
يک شبه نبوده
است و محصول
يک استراتژی
ضد ملی مبنی
بر حضور در
عراق و تشکيل
ارتش به
اصطلاح
آزاديبخش در
بستر حمايت های
تام و تمام
مالی و
تسليحاتی و
لجستيکی صدام
حسين و تبديل
شدن سازمان
مجاهدين به
بخشی از بدنه
امنيتی و
نظامی و
اطلاعاتی
رژيم صدام حسين
می باشد. پايه
های اين
استراتژی
اشتباه و ضد
مصالح ملی، در
ملاقات آقای
طارق عزيز(
نايب نخست
وزير وقت رژيم
سرنگون شده
صدام حسين)
وآقای رجوی در
بيست سال قبل
(دی ماه ۱۳۶۱ )
بنيان گذاشته
شده بود.
بررسی
آينده و
سرنوشت
سازمان
مجاهدين و
ارتش آزاديبخش
ارتش
باصطلاح
«آزاديبخش
ملی» آقای
رجوی همزمان و
شايد خيلی قبل
تر از سقوط
رژيم صدام
حسين به نقطه
پايان خود
رسيده بود و
تنها شکل بی
محتوای آن به
جهت مصارف
تبليغاتی
باقی مانده
بود. اما
همزمان با
سرنگونی رژيم
صدام حسين به
عنوان تنها
حامی و
پشتيبان ارتش
آزاديبخش،
ميتوان کار
اين ارتش را
نيز تمام شده
تلقی نمود که
بدنه ناراضی و
جامانده آن در
عراق بعد از
صدام حسين در
محاصره
دشمنان
گوناگون و حتی
شهروندان
عادی عراقی
قرار دارند که
هيچکدام خاطره
خوبی از حضور
مجاهدين در
عراق ندارند.
برگزارکنندگان
اين سمينار
معتقدند که
سازمان
مجاهدين به
رهبری آقای
رجوی و حلقه
وفادار وی به
دليل:
نقض
مبانی حقوق
بشر،
منجمله
از هم پاشاندن
خانواده ها و
راه اندازی
طلاق های اجباری،
جدا کردن
فرزندان از
والدين
خود،
راه اندازی
نشست های
تفتيش عقايد
موسوم به
عمليات جاری و
نشست غسل
هفتگی، سلب حق
ازدواج و طلاق
آزادانه از
افراد، عدم
احترام به حريم
خصوصی افراد و
...
راه
اندازی زندان
و شکنجه در
خاک عراق، قتل
افراد ناراضی
خود در زير شکنجه
به اسامی
قربانعلی
ترابی ، پرويز
احمدی، علی
خوشحال،
الياس کرمی، و
قتل های مشکوک
ديگر نظير
يعقوب کر،
احمد رضا پور،
الان محمدی ( زير
۱۸ سال) و ... می
باشد که آخرين
موارد علنی
شده از اين
نوع قتل ها
است که توسط اعضاء
جدا شده به
تازگی افشاء
واعلام گرديد.
شسشوی
مغزی افراد،
بی هويت کردن،
مسخ کردن نيروهای
سازمان
مجاهدين با
استفاده از
شيوه های فرقه
ای.
تاکيد،
و اصرار در
استفاده از
ابزار
تروريسم و هدف
قرار دادن
شهروندان
عادی تحت
عنوان مبارزه
مسلحانه و
ترويج خشونت
گرايی.
تبديل
شدن به بخشی
از سيستم
امنيتی رژيم
صدام حسين و
همکاری
اطلاعاتی
امنيتی و
نظامی با رژيم
سرنگون شده
صدام حسين در
طول جنگ هشت
ساله ی ايران
و عراق و بعد
از آن و
همچنين شرکت
داوطلبانه و
مشتاقانه در
سرکوب
انتفاضه مردم
عراق (بويژه
کردها و
شيعيان عراق)
در سال ۱۹۹۱ و
اختفاء سلاح
های ممنوعه
عراق در پايگاههای
مجاهدين از
ديد بازرسان
سازمان ملل (در
ضلع شمالی
قرارگاه اشرف
در محل معروف
به زاغه های
مهمات). و دهها
مورد مختلف
ديگر.
نه تنها
رهبری سازمان
مجاهدين در
کادر نيروها و
گروههای
اپوزيسيون
نمی گنجد،
بلکه بعنوان افرادی
بيمار و
ساديستی، و به
اتهام
جنايتکار
جنگی بايستی
به محاکمه
کشانده شوند.
يکی
ديگر از اهداف
سمينار تلاش
برگزار کنندگان
و شرکت
کنندگان برای
نجات جان
نيروهای پائينی
و ناراضی
سازمان
مجاهدين بود
که اکنون قربانی
بی مسؤليتی و
بی توجهی
رهبری سازمان
شده اند آقای
رجوی با فرار
خود به خارج و
قربانی کردن نيروهای
ساده سازمان
با تاکتيک
«عاشورا گونه» سعی
دارد حضور
سياسی خود را
در اروپا
مشروع نشان
داده و توجيه
کند.
اين
اولين باری
نيست که اين
شيوه توسط
مسعود رجوی
بکار گرفته می
شود. در ۳۰
خرداد ۱۳۶۰
مسعود رجوی
برای مشروعيت
بخشيدن به
فرار خود از
ايران و
استقرار در
خاک اروپا
نيروهای بدنه
و پائينی
مجاهدين را به
دم تيغ رژيم
جمهوری
اسلامی داد. و
نيز در سال
۱۳۶۷ و پس از
پذيرش
قطعنامه ۵۹۸
سازمان ملل از
سوی رژيم
جمهوری
اسلامی
ايران، جهت
مشروعيت
بخشيدن به
ادامه حضور در
عراق و همکاری
همه جانبه با
رژيم صدام
حسين برای
دومين بار
نيروهای
سازمان را طی
عمليات فروغ
جاويدان در يک
خود کشی
دستجمعی به
قتلگاه
فرستاد.
و اينک
برای سومين
بار بعد از
سقوط صدام
حسين حضور
مجاهدين در
عراق
موضوعيتی
ندارد. به همين
دليل برای
مشروعيت
بخشيدن به
حضور رهبری
مجاهدين در
خاک اروپا،
تمامی
نيروهای بدنه
سازمان تحت
نام عاشورائی
ديگر (که در
نشست موسوم به
پرچم در
فروردين ۱۳۸۱
در قرارگاه
باقرزاده
رجوی آن را
ابلاغ کرده
است) می بايد
در تيم های ۳
الی ۴ نفره
سازماندهی
شده و هر تيم
بطور مستقل از
ديگر تيم ها،
از هر نقطه ای
که می توانند
خود را به
داخل خاک
ايران رسانده
و تا هر کجا که
قادرند به
پيشروی ادامه
دهند. قطعا
پيآمد يک چنين
سازماندهی
مرگباری از قبل
برای اقای
رجوی و ديگر
رهبران
مجاهدين روشن
و واضح می
باشد. در يک
کلام اين يک
سازماندهی مرگ
است.
ما تلاش
داريم صدای
گويايی برای
نجات جان آنان
باشيم. و
همچنين تاسف
عميق خود را
از شرايطی که
برای فرزندان
مردم ايران
بوجود آمده
ابراز می
داريم و برای
ثبت در سينه
تاريخ حساب
رهبری سازمان
مجاهدين را از
بدنه
تشکيلاتی آن
جدا می دانيم.
پاريس
۱۹
آوريل ۲۰۰۳
۱- بتول
احمدی
(پروانه)
۲- رضا
اسدی
۳- محمد
توفيق اسدی
۴- محمد
رضا اسکندری
۵- ادوار
ترومادويان
۶-
اردشير
پرهيزکاری
۷- مسعود
جابانی
۸- فرهاد
جواهری يار
۹- حسن
جعفری
۱۰- کريم
حقی
۱۱ - ناصر
حقی
۱۲- محمد
حقی
۱۳-
مسعود خدا
بنده
۱۴- حبيب
خرمی
۱۵-
طاهره خرمی
۱۶- مهدی
خوشحال
۱۷- علی
اکبر راستگو
۱۸- محمد
حسين سبحانی
۱۹- هادی
شمس حائری
۲۰ -
ربابه شاهرخی
۲۱- غلام
شيرعلی
۲۲- عباس
صادقی نژاد
۲۳- حسن
صادقيان
۲۴-
جمشيد
طهماسبی
۲۵-
مسعود طيبی
۲۶-
عليرضا
فراهانی
۲۷- مجيد
فراهانی
۲۸- اصغر
کامياب
۲۹- الف
کاکاوند
۳۰ - جعفر
گنجشگی
۳۱- مجيد
مشعوف
۳۲-
ميترا يوسفی
۳۳-
معصومه يگانه
موسوی
۳۴- حسن
عزيزی