نقد سايتهای اينترنتی فارسی
زبان از منظر اقتصاد
www.TehranEconomist.com
۱- در
تحقيقی ۲۸ سايت اينترنتی فارسی زبان به صورت تصادفی انتخاب شد. در هر سايت ۵ مقاله
آخر گزينش شد مجموعا ۱۴۰ مقاله و يا نقد استخراج شد و از ۱۴۰ مقاله تنها ۶ مقاله
به تحليل اقتصاد ايران پرداخته بود .
۲-
مطالب بند يک نشان ميدهد تحليل اقتصاد ايران در سايتهای اينترنتی وزن بسيار نحيفی
دارد و کلا نقد اقتصاد ايران در سايتها چندان مورد توجه نيست .
۳- در ۶ مقاله اقتصادی موجودی، چهار مقاله از منظر
سوء مديريت اقتصاد ايران را مورد نقد قرار داده بودند ، به عبارت ديگر سايتها يا
اساسا عنايتی به تحليل اقتصاد ايران ندارند و يا اگر هم به آن بپردازنند. بيشتر از
منظر سوء مديريت و فساد حاکم بر اقتصاد ايران است که به آن توجه نشان ميدهند.
۴-بين کارشناس با واعظ (در مفهوم عام آن) يک تفاوت
وجود دارد نگاه کارشناسی تشريحی است و نگاه واعظ تجويزی ، کارشناس نميگويد چه چيز
صحيح و يا چه چيز ناصحيح است . کارشناس خوب و بد نميکند . کارشناس تنها به اين
توجه دارد که چگونه است . اما نگاه واعظ تجويزی است واعظ ميگويد چه چيزی صحيح و چه
چيزی ناصحيح است . در ۵ مقاله از شش مقاله موجود جهت نگاه مقاله نويس، تجويزی بوده
است و نه تشريحی ، واعظ يا به تحليل پديدها ميپردازد و يا به تحقير آن، اما
کارشناس به تحليل موضوع بسنده ميکند . در ۵ مقاله عملکرد اقتصاد تحقير شده است و
نه تحليل .
۵-در ۵ مقاله از شش مقاله مورد بررسی، اقتصاد
ايران بگونهای مورد ارزيابی قرار گرفته است که اگر فساد از آن حذف شود ظاهرا همه
مشکلات، اقتصاد به گردش يک قلم حذف می شود .
۶- در هر شش مقاله راهکار حذف فساد از اقتصاد
ايران را حاکميت اقتصاد بازار ندانسته اند.
۷- در بدنه افکار عمومی ايران در عين اينکه تمايل
عميقی برای ثروتمند شدن مشاهده ميشود اما گونهای بيزاری از سرمايهدار مشاهده ميشود
. نگاه منفی نسبت به قشر سرمايه دار حتی در نخبگان کشور نيز مشاهده ميشود . دکتر
شريعتی با استخدام کلماتی بسيار خشن به لعن و نفرين اقتصاد سرمايه ميپردازد .
شريعتی در برخورد با نارساييهای اقتصاد سرمايه خواستار اعدام آن است . نگاه اين
نويسنده در طرد اقتصاد سرمايه چندان با نگاه مارکس متفاوت نيست.
۸- اگر ادبيات سياسی روشنفکران مخالف حکومت ايران
در دوران شاه مورد ارزيابی قرار بگيرد، نوعا شيفتگی نسبت به آزادی و بيزاری نسبت
به اقتصاد و سرمايه توأما مشاهده ميشود .
۹- در بين نخبگانی که در وضع فعلی در سايتهای
اينترنتی قلم ميزنند، فرايند بند قبل، به قوت مشاهده ميشود . شيفتگی نسبت به آزادی
و نوعی نگاه منفی نسبت به اقتصاد سرمايه، البته در بين نخبگان امروز ايران بيزاری
از اقتصاد سرمايه در مقام مقايسه به نخبگان دوران شاه روند رو به افولی دارد
معذالک همچنان مشاهده ميشود.
۱۰- در همه کشورهای توسعه يافته اقتصاد بازار حاکم
است . حاکميت اقتصاد بازار به عنوان يک مؤلفه مهم برای تحقيق توسعه يافتگی در
مقالات مطروحه در سايتها مطرح نيست و اين بسيار عجيب است .
۱۱- آيا ميتوان ادعا کرد تفکر غالب بر نخبگان
اداره کننده سايتهای فارسی زبان، با تفکر حاکم بر کشورهای توسعه يافعه سنخيت دارد؟
اعتقاد به اقتصاد بازار پيشنياز هر نوع توسعه يافتگی است . حداقل پس از فروپاشی
کمونيسم با تأکيد بيشتری ميتوان بر اين گزاره تأکيد کرد . عدم اعتقاد نخبگان اداره
کننده سايتهای اينترنتی به اقتصاد بازار را چگونه ميتوان تئوريزه کرد؟
۱۲- ايا راهکار غلب بر فساد حاکم بر اقتصاد ايران
با مؤلفهای جز حاکميت اقتصاد بازار امکانپذير است ؟
۱۳- اداره کنندگان سايتهای اينترنتی اگر به اقتصاد
بازار اعتقادی ندارند از منظر تئوری اقتصادی به چه چيز معتقدند؟
۱۴- در باب عدم تأکيد به اقتصاد بازار به عنوان يک
مؤلفه جدی، بين سايتهای فارسی زبان داخل با خارج کشورتفاوت چندانی مشاهده نميشود .
۱۵- افکار ضد سرمايه داری در بدنه افکار عمومی
ايران بسيار جدی است و اين يک واقعيت غير قابل کتمان است .
۱۶- راهکار عضويت ايران در WTO ، اعتقاد به اقتصاد سرمايه است .
