سه شنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۱ - ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳

پسا مدرن ، آری يا نه ؟

پست مدرنها به ادعای خود خواهان ادبيات و هنری هستند که پلی باشد بين هنر مردم و هنر دولتی و رسمی . آنها قواعد و اصول خشک و انعطاف ناپذير هنر برگزيدهها و متخصصين را دليل سرکوب هنر و کوشش تودهها ميدانند . مکتب پسامدرن در ابتدا اعلان برگشت از اقدامات جنبش مدرنيته و آوانگارد آن، بود . آنها مدرنيته را متهم به دولتی شدن ، سنتی و عرفانی بودن و تاريخگرايی کردند . پست مدرنها به رد پيشنهادات ترقی خواهی و راه پيشرفت، از نوع مدرنيته شدند

 

از : آرام بختياری

 aramy@web.de

 

بعضی واژههای علوم انسانی در زبانها و فرهنگهای مختلف گاهی مفاهيمی گوناگون دارند . در دوران کودکی ، هرگاه مادربزرگ را که به مهمانی ما در شهر می آمد ، حاج خانوم صدا ميزديم ، عصبانی ميشد و اعتراض ميکرد ، چون واژه خانوم ، آنزمان در زبان و فرهنگ بومی و محلی او معنی : زن خيابانی و يا زن تن فروش ميداد . من حتا سالها فکر ميکردم ، خانوم بودن شغلی است که آن دسته از زنان انجام ميدادند ، گرچه امروزه به اين کج فهمی و سوء تفاهم با قدری تعجب مينگرم .

متخصصين اهل دايرت المعارف ، در باره واژه پست مدرن مينويسند : مفهومی است بسيار وسيع ، عمومی ، با تعاريف نامشخص و گاهی متضاد هم . و دوستان جانبدار مکتب پست مدرن مقيم غرب ، نه تنها به انتقاد از: دين ، ناسيوناليسم ، سرمايه داری و تکنوکراتی پرداختند ، بلکه با جهانبينی های : عقل مداری ، انسانگرايی و سوسياليسم نيز درگير نظری شدند . آنها خواهان جدايی و دوری از ايدئولوژی هايی شدند که در قرن اخير متهم به فاجعه آفرينی تاريخی گرديدند . پست مدرنها نه تنها مدعی دين ستيزی و خردگريزی ، بلکه به جانبداری از فانتزی و خيالپردازی پرداختند . در نظر آنها ، ارسطو پست مدرن و افلاتون مبلغ مدرنيته است ، چون او فلسفه جهانشمول برگزيدههای دولتی را تبليغ ميکرد .

پسامدرنها ضد مفاهيمی هستند که نظريات مدرنيته را تحت تاثير قرار دادند ، از جمله : اتحاد و وحدت . حقيقت و عدالت خواهی ، علم پرستی و غيره . پسامدرنها اينگونه مفاهيم را کلی گويهای توتاليتر روشنفکری و اخلاق گرايی ساده لوحانه و کذايی ميدانند . آنها مبلغ کشف و نظريه پردازی علومی جديد ، و عدالت اجتمايی مناسب زمان معاصر هستند . پست مدرنها خواهان آزادی : تنوع ، چند بعدی بودن ، فرم و ظاهر هنری ، بکارگيری استعاره ، بازيگوشيهای خلاق و کنجکاوانه ، و امکان دادن به اتفاقات احتمالی ، هستند .

از جمله مشهورترين فيلسوفان پسامدرن : ميشل فوکو ، يعقوب دريدا ، هايدگر ، کانت ، نيچه ، ويتگن اشتاين ، و فرويد نام برده ميشوند . و از جمله اديبان پسامدرن هم عصر ما از : آلبرتو اکو ،اديب ايتاليايی و اليزابت آلنده ، نويسنده رمان ، خانه ارواح در سال ۱۹۸۴ ،نام برده ميشود . گروه ديگری از مورخين مدعی هستند که دختر جوان دانشجويی بنام سوزان زونتاگ اولين بار در آمريکا در سال ۱۹۵۴ واژه پست مدرن را در حوزه ادبيات مطرح کرد . اين واژه بعدها وارد رشته معماری و فيزيک شد و اخيرا به جامعه شناسی ، هنر ، فلسفه ،نقاشی و حتا الهيات رسيده .

پست مدرنها به ادعای خود خواهان ادبيات و هنری هستند که پلی باشد بين هنر مردم و هنر دولتی و رسمی . آنها قواعد و اصول خشک و انعطاف ناپذير هنر برگزيدهها و متخصصين را دليل سرکوب هنر و کوشش تودهها ميدانند . مکتب پسامدرن در ابتدا اعلان برگشت از اقدامات جنبش مدرنيته و آوانگارد آن، بود . آنها مدرنيته را متهم به دولتی شدن ، سنتی و عرفانی بودن و تاريخگرايی کردند . پست مدرنها به رد پيشنهادات ترقی خواهی و راه پيشرفت، از نوع مدرنيته شدند .پست مدرنها از يک طرف جويای نقد و يا حذف مدرن گراهی هستند ، از طرف ديگر مايل به ادامه جنبه های مثبت فرهنگ مدرنبته می باشند . آنها از يک نظر اعلان فرارسيدن دوره جديدی را مژده ميدهند ، از طرف ديگر به حفاظت از فرهنگ گذشته و سنتی می پردازند .

منتقدين ، پست مدرنها را متهم می کنند که به اختلاط عمدی ميان هنر ساده تودهها و هنر عالی و پيچيده برگزيدهها می پردازند . آنها پست مدرنها را نيزمورد حمله لفظی قرار ميدهند چون آنها بنام آزادی و تشويق هنر مردمی ، به سبب جهانی شدن سرمايه و بازار، برای فروش کالاهای هنری و ادبی خود از بکار بردن و سوء استفاده ، از هرگونه : تقليد ، رونويسی ، کپی ورداری ، کولاژ ، مونتاژ ، نقل قول ، طنز مبتذل ، فانتازی ، و کليشه برداری ابايی ندارند . ولی پست مدرنها استفاده از اينگونه صنايع و امکانات هنری را بخشی از آزادی خلاقيت و ساده ، و يا مردمی کردن هنر و ادبيات به حساب می آورند .