محسن امينزاده:
پذيرش پروتکل به نفع مصالح ملی است
اگر مصالح ما در جهان امروز با شرايط امروز جهانی ، با سياست
شفاف سازی و نفی شفاف سلاح هستهای تامين میشود طبعا
بهترين انتخاب همين است.
فروپاشی شوروی نشان داد که يک ابرقدرت تا دندان مسلح به بهترين
سلاحها ، اگر فاقد شاکله برتر اقتصادی و اجتماعی باشد در اثر فروپاشی به سمت
نابودی کامل میرود وتمام آن توان نظامی هيچ کمکی نمیکند
حتی اگر قصد داشتن توان هستهای نظامی داشتيم نمیتوانستيم
آن را داشته باشيم ، تمام قدرتمندان دنيا مانع اينکار میشدند، حتی بهترين دوستانمان
ايرنا
معاون آسيا و اقيانوسيه وزير امور خارجه براين اعتقاد است که راه حل برون
رفت از بحران ايجاد شده در ارتباط با فعاليت صلح آميز هستهای ايران ، سياسی است.
"محسن امين زاده" روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا
اظهار داشت بحث بر سر مناسبت ترين انتخاب برمبنای قاعده "عزت ،حکمت و
مصلحت" است.
خبرنگار ايرنا در اين گفت و گو از امينزاده پرسيد که
"شرايط ايجاد شده در عرصه جهانی نسبت به فعاليت صلح آميز هستهای ايران
را چگونه ارزيابی میکند و راه حل اين مساله را چه میدانيد؟"
امينزاده: "بحث هستهای بحث پيچيدهای است که تصميم گيری در مورد آن روالی خاص
در مجموعهای خارج از وزارت
خارجه دارد که وزارت خارجه هم عضو آن مجموعه است. در وزارت خارجه هم تصميم گيری
دراين مورد جمعی نيست.
موضوع حوزه کار من هم نيست. لذا با اين تفاسير مطالب من صرفا نظراتی شخصی
است و لزوما ارتباطی هم به مواضع وزارت امورخارجه و موضع رسمی نظام ندارد".
وی نظرات شخصی امينزاده را در اين ارتباط جويا شد.
امينزاده پاسخ داد:
"به عقيده من در شرايط معمولی و بدون تنش و فشار بين المللی بحث امضا پروتکل
الحاقی (۲+۹۳) درکشور ما با حساسيت خيلی کمتری مواجه بود و ما باتوجه به مبانی
نظری و سياسی که دراين مورد داريم بدون جنجال ، در مسير طبيعی خود و قبل از آنکه
قطعنامهای عليه ما صادر شود
، میتوانستيم آنرا
بپذيريم. امضا پروتکل الحاقی مثل امضا اصل پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)
يا پيمان جامع منع آزمايشهای هستهای (C.T.B.T)
فی نفسه خوب يا بد نيست بلکه به شيوه نگاه ما به مسايل بستگی دارد.
امينزاده افزود: حدود هفت
سال قبل مسوولان وقت ، تصميمات مهمی در مورد همکاری بين المللی هستهای گرفتند که بسيار مهمتر از تصميم در مورد
پروتکل الحاقی است. امضا سند عضويت قطعی در پيمان منع تکثير سلاحهای هستهای و امضای پيش نويس پيمان منع آزمايشهای
هستهای که هر دو اهميت
خيلی بيشتری دارند ، دران مقطع ، ورود به مسيری بود که پذيرش پروتکل الحاقی ادامه
آن است.
وی گفت: در آن زمان اين تصميمات بدون جنجالهای سياسی در داخل و خارج اتخاذ
شد و اجرا گرديد. البته عدهای به کل اين روند و عدهای به نتايج حاصل از اين روند انتقادات بعضا
قابل توجهی دارند ولی به هر حال ورود به اين مسير تا حدی حساسيت نسبت به صنايع صلح
آميز هستهای ما را کاهش داد و
فرصت پيشرفت برای اين صنايع ايجاد کرد.
معاون آسيا و اقيانوسيه وزارت خارجه تصريح کرد: بنا به نظر فقهی مقام معظم
رهبری استفاده از سلاحهای کشتار جمعی حرام است.
برمبنای همين باور ما کنوانسيون ممنوعيت کاربرد سلاحهای شيميايی (CWC)
را امضا کرده ايم ، عضو فعال پيمان هم هستيم و مورد بازرسی دورهای و غيردورهای هم قرار میگيريم به امضای پيمان افتخار میکنيم. نه امضای آن به معنای سلب عزت تلقی میشود و نه بازرسی های مربوط به آن دخالت در
امور کشور ما تلقی میشود.
وی افزود: البته هر تعهد بين المللی محدوديت هايی هم دارد که ممکن است آن
را نپسنديم و ترجيح دهيم در موضعی برابر برای جهان عاری از سلاح های کشتار جمعی
تلاش کنيم.
مخالفين امضا پروتکل مدعی هستند که کشورهای هستهای توان خود را حفظ کرده اند و حاضر به کنار
گذاشتن اين توانايی نيستند که حرف درستی است اما به هر حال تصميمات کشورها در
چارچوب امکانات و مصالح ملی صورت میگيرد اگر مصالح ما در جهان امروز با شرايط
امروز جهانی ، با سياست شفاف سازی و نفی شفاف سلاح هستهای تامين میشود طبعا بهترين انتخاب همين است".
خبرنگار ايرنا پرسيد ، عدهای میگويند که به هر حال کشورهايی که سلاح هستهای دارند خود را قدرتمندتر از فاقدين اين
سلاح میدانند. ما میتوانيم توان هستهای نظامی داشته باشيم اما از آن استفاده
نکنيم ؟
امينزاده در پاسخ به اين
سووال گفت: "اين پديدهها مطلق نيست ، اولا داشتن توان صلح آميز
هستهای هم بخش مهمی از
اين قدرت است. اگر ما با نفی توان نظامی هستهای روی توسعه توان غير نظامی هستهای تکيه کنيم میتوانيم به فرصت های مهمی برسيم ، اصلا يکی
از مشکلات مهم آمريکا با اين قضيه اين است که ما با وجود همه تحريمها به پيشرفتهای
مهمی در زمينه صنايع صلح آميز هستهای رسيده ايم.
وی افزود: تااين جای کار اين يک پيروزی بزرگ برای ما و يک شکست برای تحريم
کنندگان آمريکايی است. اما حفظ اين موضع پيروز هم تدبير لازم دارد. بنای آمريکا
برهم زدن اين موقعيت ماست ، بايد مواظب باشيم که گرفتار حواشی نشويم.
به گفته امينزاده ، ثانيا، الزاما دارندگان توان هستهای نظامی از فاقدين آن ، قدرتمندتر نيستند.
در قرن گذشته هنگامی که مبنای اصلی قدرت توان نظامی تلقی میشد ، اين حرف درست بود ، اما امروز چنين
تصوری به آن شکل معنی دارنيست.
وی افزود: پاکستان آزمايش هستهای نظامی انجام داد ، اما اين آزمايش هيچ
کمکی به پاکستان در ارتقاء جايگاهش درجهان نکرد ، بلکه برعکس مشکلاتی اساسی نيز
برای اين کشور ايجاد شد ، شايد اگر هند آزمايش نمیکرد پاکستان به خاطر مشکلات عظيم متاثر از
آن هرگز آزمايش هستهای انجام نمیداد.
وی تصريح کرد: آزمايش هستهای هند نيز باعث ارتقاء موقعيت اين کشور
نشده است ، بلکه نوعی رقابت افراطی و بی مبنا را تداعی کرده است ، اگر منزلت هند
درحال ارتقاء درجهان است ، اين ارتقاء ناشی از پيشرفت سريع و بنيادين اقتصادی ،
علمی وصنعتی و وضعيت سياسی ، اجتماعی هند است.
امين افزود: چيزی که در ژاپن و کره جنوبی و مالزی و استراليا و ديگر
کشورهای صنعتی فاقد سلاح هستهای نيز مصداق دارد.
ثالثا، همه مسوولان اعلام کرده اند سلاح هستهای در استراتژی دفاعی ما جايی ندارد ، اين
حرف بسيار مهم و دقيق است.
اصولا سلاح هستهای برای ما مصونيت و امنيت ايجاد نمیکند ، بلکه برعکس میتواند باعث تهديد جدی شود.
امين تاکيد کرد: دوران جنگ سرد ومسابقه تسليحاتی آن پايان يافته است. موازنه
مسلحانه يا موازنه وحشت ، در استراتژيها جايگاه گذشته را ندارد و داشتن سلاح برای
کشورها مصونيت ايجاد نمیکند و فروپاشی شوروی نشان داد که يک ابرقدرت
تا دندان مسلح به بهترين سلاحها ، اگر فاقد شاکله برتر اقتصادی و اجتماعی باشد در
اثر فروپاشی به سمت نابودی کامل میرود وتمام آن توان نظامی هيچ کمکی نمیکند ، اين مساله درمورد کشورهای ديگر هم به
شکل ديگر مصداق دارد ، متقابلا ژاپن هم نشان داده که بدون توان نظامی میتوان منزلت بالايی بدست آورد و حتی هنجارهای
منزلتی صاحبان سلاح را هم به چالش کشاند. ژاپن با توليد ناخالص داخلی تقريبا برابر
مجموع توليد ناخالص فرانسه و انگليس و آلمان دومين قدرت اقتصادی جهان است".
خبرنگار ايرنا نظر امين را درباره اينکه آيا امضا پروتکل الحاقی به نفع
کشور است ، پرسيد.
امينزاده پاسخ داد:
"امضا پروتکل الحاقی ما را در دسترسی به مرحله پيشرفته تر تکنولوژی هستهای که به توان نظامی هستهای نزديک است ، محدود میکند ، اگر ما قصد داشتن سلاح هستهای داشتيم شفافيت به نفع ما نبود اما اگر
قصد رفتن به سمت سلاح هستهای را نداريم ، که نداريم ، امضا پروتکل و
درعين حال حفظ توان هستهای صلح آميز به نفع کشور ما است.
وی افزود: اشاره کردم که طبعا ما هر تعهدی که میپذيريم پذيرای محدوديتهايی در انتخابهايمان
میشويم.
ما دلمان میخواهد که حق انتخاب داشتن هر توانی را از دست ندهيم و به انتخاب خودمان
هرگز به سمت سلاح هستهای نرويم اما بايد دو مساله را هم در نظر داشت.
اولا ، ما کشوری به لحاظ سياسی کاملا مستقل هستيم. درست يا غلط خودمان تصميم میگيريم و به همين دليل در مسايل حساس ، واقعا
در دنيا تنها میشويم اين موقعيت خود منزلتی خاص به ما داده است اما محدوديت هم ايجاد کرده
است. درچنين شرايطی حتی اگر قصد داشتن توان هستهای نظامی داشتيم نمیتوانستيم آن را داشته باشيم ،تمام قدرتمندان
دنيا مانع اينکار میشدند، حتی بهترين دوستانمان. ثانيا، ايران به دلايل متعددی که به تحولات
منطقهای و اقتصادی ايران
مربوط است میرود که قدرتمندتر از
هر زمان بشود. در اين وضع نگرانی نسبت به ايران ،نقش ايران در مديريت و صلح جهانی
و عملکرد ما زياد است و رقيبان تلاش زيادی میکنند که از اين شرايط برای محدودترکردن
ايران استفاده کنند. دراين وضع تلاش میشود که ايران به عنوان يک خطر و تهديد مطرح
شده و محدود شود. ما نمیتوانيم اين شرايط را ناديده بگيريم ".
* ايران همواره تصريح کرده که مخالف سلاح هستهای است و
مسوولان ايرانی اعلام آمادگی کرده اند که درقبال داشتن توان هستهای صلح
آميز در ساير زمينهها کاملا شفاف باشنداما اين
آمريکا و اسرائيل هستند که عليه ما تبليغ میکنند و مدعی هستند که ما میخواهيم
سلاح هستهای داشته باشيم ؟ تحليل شما از اين موضوع چيست؟
امينزاده: "دقيقا
همين مسئله کار ما را مشکل میکند. مامخالفين قدرتمندی مثل آمريکا داريم
که میتواند تلقی افکار
عمومی جهان را بطور جدی درمورد ما مخدودش کنند. به همين دليل اولا، ما نمیتوانيم توان ابهام سازی مخالفانمان عليه
خودمان را ناديده بگيريم و ما بايد حتی برای توان هستهای صلح آميز خودمان هم با دنيا اعتمادسازی
کنيم و بايد موفق شويم تبليغات سوء عليه خودمان را خنثی کنيم ، اگر موفق نشويم ،
افکار عمومی جهان حتی نسبت به فعاليت صلح آميز ما هم مظنون خواهد ماند ومانع تحقق
آن خواهد شد. ثانيا، به همين دليل ما بايد در مقايسه با ديگران شفافيتی بيش از حد
معمول داشته باشيم. درست است که بسياری از مشکلات ما ناشی از بی عدالتی در جهان و
اعمال استانداردهای دوگانه درجهان است اما به هر حال اين وضع وجود دارد وتدابير
درست ما مهمترين سلاح ما در مقابل اين توطئه هاست. ثالثا، آمريکا تبليغ میکند که ما مقاصد پنهان هستهای نظامی داريم و علت عدم شفافيت ما هم همين
است. اينکه ما میگوييم گفته های آمريکا صحت ندارد برای خنثی کردن توطئه عليه ما کافی نيست.
ما بايد به شکلی عمل کنيم که فضای ايجاد شده توسط آمريکا عليه خودمان را بشکنيم.
حداقل دوستمانمان درجهان نسبت به ما اعتماد کامل پيدا کنند. رابعا در چنين شرايطی
شيوه عمل ما بسيار مهم است. اگر ما بسيار دقيق عمل نکنيم ممکن است با اقدام غلط
خود فرصت برای دشمن فراهم کنيم که پيشروی کند. درست مثل صحنه نبرد نظامی است. اما
در اينجا سلاح طرفين تدابير سياسی است و نتيجه کار هم اعمال سياستهايی است که میتواند از نبرد نظامی بسيار پرهزينه تر باشد.
ما نبايد برای آمريکا فرصت فراهم کنيم که ديگران را عليه ما بسيج کنند.
* آيا منظور شما اين است که با پذيرش پروتکل الحاقی با کشورهای
ديگر اعتمادسازی کنيم؟
امينزاده: منظور من همه
تدابير درستی است که امکان ايجاد مصونيت سياسی برای ايران را با کمک کشورهای دوست
فراهم میکند. کشورهای دوست ما
میگويند پروتکل الحاقی
را بپذيريد تا ما بهانه را از دست آمريکا بگيريم و از شما دفاع کنيم. اگر چارهای جز پذيرش پروتکل الحاقی برای شکستن فضای
ايجاد شده توسط آمريکا عليه ما نباشد پذيرش اين پروتکل به مصالح ما نزديکتر است.
* ارزيابی شما از نتيجه اجلاس اخير آژانس بين المللی انرژی
اتمی چيست ؟ آيا تدابير سياسی ما موفق بود؟
امينزاده: در اجلاس اخير
آژانس ،آمريکا موفقتر از ما بود مهمترين موفقيت آمريکا همراه کردن دوستان خوب و
شرکای بزرگ اقتصادی ما در اروپا و آسيا با خودش بود. آنچه تصويب شد با اندکی
تغييرات مثبت ، همان قطعنامه اتحاديه اروپا عليه ما بود که به پيشنهاد ژاپن
،استراليا و کانادا به شکل آخر درآمد. کشورهايی مثل روسيه و بعضی کشورهای عضو جنبش
عدم تعهد نيز تلاشهای خوبی ، البته باقدرت مانور بسيار محدود ، به نفع ما انجام
دادند. هرچند بدون رای گيری قطعنامه تصويب شد اما تصور درستی نيست که بگوييم همه
اينها عليه ما بوده اند. بسياری از آنها با تمام توان تلاش میکنند مانع برخورد آمريکا عليه ما شوند
بسياری ازآنها به صورت خصوصی میگويند که آگاهند که اين آمريکاست که عليه ما
فعال است و انان نمیخواهند به ايران فشار وارد شود اما آنها هم میگويند ايران بايد با تدابير خود اجماع ايجاد
شده توسط ديگران عليه خودش را بشکند. آنان به صراحت میگويند که قادر به مقاومت در برابر فشارهای
آمريکا نيستند مگر اينکه سياستهای ايران راهکاری برای آنان فراهم کند. در مجموع
آنچه از اجلاس آژانس حاصل شد تندتر از پيش بينی برخی صاحبنظران در سياست خارجی
بود".
* ولی به هرحال ما توانستيم باکمک دوستانمان مانع از رفتن
پرونده به شورای امنيت شويم.
امينزاده: درست است اما
بسياری پيش بينی میکردند که اگر ما همه تلاشهای خودمان را انجام دهيم ، میتوانيم در اين مرحله مانع رفتن پرونده به
شورای امنيت شويم و فرصت محدودی برای تصميم گيری بدست خواهيم آورد. همان پيش بينی
اتفاق افتاد. البته عدهای هم پيش بينی میکردند که دوستان ما در اين جلسه میتوانند مانع تعيين التيماتوم زمان دار عليه
ما شوند که اتفاق نيفتاد. میخواهم تاکيد کنم که يک جريان بين المللی در
مرحله اول تحت تاثير آمريکا به راه افتاده که سير قابل پيش بينی خود را طی میکند و متاسفانه حالا ديگر مسئله محدود به ما
و آمريکا نيست. با اجماع نسبی ايجاد شده ما با يک مشکل بزرگ مواجهيم. مانمی توانيم
موضع مشترک همه کشورهای خوب و بد عليه خودمان را ناديده بگيريم.
اين اجماع نسبی نشان میدهد که مسير کار ما باچالش جدی مواجه است.
اتفاقا دوره طبيعی عضويت ما در شورای حکام آژانس نيز پايان يافته و قدرت تحرک ما
در اجلاس بعدی شورای حکام محدودتر هم خواهد بود.
* چرا چنين اجماعی ايجاد شده است؟
امينزاده: آمريکا بعد از
يازده سپتامبر روی يک موج وحشت فراگير سوار شده است. وحشت از تروريسم مدرنی که به
زعم غربيان ، بر خلاف گذشته ازکشتار انبوه و بدنامی ناشی از آن هراسی ندارد و هدفش
از ترور، تعريف شده و قابل مذاکره و معامله نيست ، لذا اگر به سلاح هستهای دست يابد از بکارگيری آن هم پروايی
نخواهدداشت. درچنين فضايی آمريکاتلاش میکند که رابطهای بين اين احتمال و توانايی هستهای صلح آميز ما تعريف کندو ديگران را نسبت
به مقاصد ما مردد و عليه ما بسيج نمايد.
* هرچند چنين تصوری احمقانه به نظر میرسد اما آمريکا در القاء مسائل
احمقانه هم بعضا موفق میشود. چه بايد بکنيم؟
امينزاده: راه خنثی سازی
اين جو مسموم ايجادشده عليه ايران ، اعتمادسازی با جهانيان نسبت به مقاصد صلح
آميزمان در صنايع هستهای است. به طور اصولی ، ما نبايد فرصت دهيم
که يک اجماع عليه ما ايجاد شود و حتی دوستان ما هم خواسته و ناخواسته به يک روند
بين المللی عليه ما بپيوندند. چنين اجماعی پيروزی آمريکاست و مشکلات جدی در صحنه
بين المللی برای ما بدنبال خواهد داشت. مسلما آنان که در وين قطعنامه مشترکی عليه
ما داده اند، ديدگاه واحدی نسبت به ما ندارند. منافع بسياری از آنان ايجاب میکند که ما در معرض تهديد قرار نگيريم. بايد
ديد که چگونه میتوان با کمک آنان اين تفاوتها را شفاف کرد و اجماع را به هم زد. بسياری
از آنان معتقدند که با امضای پروتکل الحاقی "ان.پی.تی" مشهور به ۲+۹۳ ،
غالب اين کشورها از اتفاق با آمريکا فاصله گرفته و در کنار ما قرار خواهند گرفت.
چند ماه پيش مطمئن بودم که چنين تاثيری دارد ولی بعد از صدور قطعنامه عليه ما،
شرايط قدری متفاوت شده است. بايد تلاش بيشتری کرد.
* آيا فکر میکنيد که اگر حتی اين پروتکل
الحاقی را امضا کنيم آمريکا از طرحهای سرنگونی و خصومت عليه ايران دست برخواهد
داشت؟
امينزاده: ممکن است آرزو
و خواست آمريکا همين باشد اما آرزوها و خواستهها با واقعيات صحنه جهانی تفاوت های عمدهای دارند. آمريکا نمیتواند به هرچه میخواهد دست يابد. مهم اين است که او تلاش میکند با حاکم کردن جو بی اعتمادی نسبت به ما،
ديگران را با خود همراه کند و ما هم عکس آن را بايد انجام دهيم. اگر آمريکا موفق
شود همه را در برخورد با ما با خودش همراه کند حتما ما وضع بسيار خطرناکی پيدا میکنيم. فراموش نکنيم که چنين اجماعی در مورد
عراق هم نبود اما اگرما مدبرانه عمل کنيم و از اجماع عليه خودمان جلوگيری کنيم ،
مسلما دست آمريکا برای برخورد با ما بسيار بسته خواهد شد. اگر شما به تلاش آمريکا
در مورد تحريم اقتصادی عليه ما توجه کنيد، اين محدوديتها را به خوبی درک میکنيد. تحريم آمريکا به دليل عدم همراهی
ديگران تا حد زيادی عليه ما ناکارآمد شد".
* چه تضمينی وجود دارد که آمريکا دست بردارد؟
امينزاده: طبعا کار ما مثل
هميشه دربرابر ترفندهای مخالفان قدرتمندمان بسيار مشکل است. اسرائيلو جناح حاکم در
آمريکا تلاشهای خود را عليه ما دنبال خواهند کرد اما به هر حال اگر تدابير درست ما
باعث فاصله گرفتن ديگران از آمريکا شود، برای آمريکا برخورد با ما بسيار مشکل
خواهد بود. توجه داشته باشيم که امروز ايران کشور خوشنام و معتبری در سطح جهان است
و درسالهای اخير وجاهت ايران در صحنه بين المللی بسيار افزايش يافته است. اگر
آمريکا بدون حمايت جامعه بين المللی به عراق حمله کرد در مورد ايران بدون حمايت
جامعه بين المللی هيچ اقدام مهمی نمیتواند انجام دهد. با توجه به اين شرايط بايد
نسبت به شرايط بين المللی حساس باشيم. راه حلبرون رفت ما از اين بحران ،سياسی است
و هدف ما هم بايد جلوگيری از موفقيت آمريکادرايجاد اجماع عليه ما باشد. يعنی ما
برای خنثی سازی سياست های آمريکا ،چارهای جز اعتمادسازی در زمينه هستهای با جامعه جهانی نداريم. اما در حالت عکس
، با طرحها و توطئه هايی که
عليه ما هست ، اگر آمريکا موفق شود اجماع عليه ما را تثبيت و حفظ کند، مشکلات و
بحرانهای سنگين پس از آن برای ايران ، حتمی است.
* بعضی میگويند که شفافترشدن سياستهای ما
تهديد عليه ما را افزايش میدهد و مبهم بودن سياست های ما
امنيت بيشتری ايجاد میکند؟
امينزاده: اين طرز تفکر
نوعی موازنه تهديد را برای ايجاد يا تامين امنيت ملی پيشنهاد میکنداما توجه نمیکند که آمريکاکاملا از شعار تهديدکننده بودن
ايران ، برای ايجاد اجماع عليه ما بهره میگيرد. آمريکا سعی
دارد توان تهديدکنندگی ما را حتی بزرگتر از آنچه هست ، جلوه دهد. يعنی روش شفاف
نبودن ما به نفع سياست آمريکا در ايجاد اجماع عليه ماست. به عبارتی شفاف نبودن بر
خلاف تجربيات ديگران درگذشته ،دست آمريکا را بازتر میکند، تهديد عليه ما را افزايش میدهد و میتواند وضع بسيار خطرناکی ايجاد کند.
* عدهای میگويند که پذيرش پروتکل الحاقی
دست ديگران را در کشف اسرار ما باز میکند.
امينزاده: اشاره کردم که
طبعا اگر بتوانيم زير بار هيچ معاهده و بازرسی نرويم و توان هستهای هم داشته باشيم و بی جهت ديگران هم در
کار ما دخالت نکنند وضع مطلوبی است، اما بحث بر سر مناسبترين انتخاب بر مبنای
قاعده "عزت ، حکمت و مصلحت" است. بايد توجه کنيم که اولا بازرسی در مورد
برنامه های هستهای ما به طور مداوم درسالهای گذشته و در حال حاضر هم انجام میشود يعنی بازرسی چيز غريبی نيست اگربحثی هم
هست ، درمورد ابعاد بازرسی است. ثانيا کشورهای زيادی در دنيا مورد بازرسی قرار میگيرند. ژاپن پنجاه و چند نيروگاه هستهای دارد و هر سال همه آنها بازرسی میشوند.
ثالثا گاهی مطرح میشود که با پذيرش اين پروتکل همه جا را
آزادانه خواهند گشت و ممکن است وارد حوزه های غيرمرتبط با هستهای شوند. بر اساس آنچه مسئولين آژانس تاکيد
کرده اند چنين نيست. تکنولوژی های نو چنين نيازهايی را ايجاب نمیکند و کشف صحت و عدم صحت فعاليت هستهای کاری شفاف و بدون اين مشکلات است.
کارشناسان آژانس در مذاکرات خود با توجيهات فنی سعی کرده اند نسبت به اين نگرانیها به ما اطمينان بدهند، حتی بر فرض که بعدا
معلوم شد چنين مقاصد سويی هست ، متوقف کردن همکاری مشکلی بيشتر ازچشم انداز کنونی
ايجاد نمیکند".
* به هر حال همانطور که گفتيد دردنيا استانداردهای دوگانه
اعمال میشود.
کشورهايی چون اسرائيل ، پاکستان هند درسايه همين دوگانگی توانسته اند به
توان هستهای نظامی برسند. شايد
به همين دليل است که عدهای معتقدند نبايد مرعوب فشارهای آمريکا شد.
امينزاده: "وظيفه
کارگزاران سياست خارجی آن است که واقع بين باشند و تحت تاثير احساسات دچار افراط و
تفريط نشوند. مرعوب بودن و عدم واقع بينی هر دو میتوانند فرصتهارا از بين ببرند و کشور رابه
بحران بکشانندبه اعتقاد ما خنثی کردن ترفندهای آمريکا عملی است. متاسفانه يک
تفکرمرعوب قائل به ناتوانی ما و بن بست در برابر آمريکا است. درحالی که ما برای
خنثی کردن ترفندهای آمريکا و برخورد از موضع با عزت و برابر با آمريکا قدرتمنديم
اما ابزار ما برای اين مواجهه از جنس تهديد و نظامی و عملياتی نيست ، بلکه ابزار
ما از جنس تدبير سياسی است.
* آيا معتقديد که اگرپرونده به شورای امنيت برود، ما در معرض
تهديد نظامی قرار خواهيم گرفت؟
امينزاده: ممکن است. اما
شيوه نظامی مشکلترين راه برای برخورد با ايران است. در صورت تداوم اجماع درميان
کشورهای موثرجهان عليه ما، حتی راه های ساده تری مثل تحريم های فراگير ايران ،آثار
مخربی در پی خواهد داشت. البته من اميدوارم با اتخاذ سياست های درست ، اصلا به اين
مراحل نرسيم.