سه شنبه ۱ مهر ۱۳۸۲ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۳

:

دکتر "محمد البرادعی" مديرکل آژانس بينالمللی انرژیاتمی سازمانملل:

به نفع ايران است که با آژانس همکاری کاملی داشته باشند

ما میخواهيم راهبردی را بنيان بگذاريم که نهتنها در سطح منطقهای بلکه در سطحجهانی نيز از سلاحهای هستهای خلاص شويم. بايد اين قضيه را با "عقلانيت" حل کرد نه با "روشهای عاطفی".

 

به نقل از خبرگزاری کار ايران

 

- ابتدا بفرماييد نتايج مورد انتظار شما از چهل و هفتمين نشست عمومی آژانس بينالمللی انرژی اتمی که در جريان است، چيست؟

- محور تلاشهای اين نشست، "معضل خاورميانه" است. البته با توجه به وضعيت اسفبار کنونی منطقه، بههيچوجه انتظار ندارم که پيشرفت بزرگی در مورد رفع اين مشکل به وجود بيايد. ما مشکل کرهشمالی را هم در برابر خود داريم. رايزنیهای زيادی درباره چگونگی تحقق پيشرفت در مورد مسأله کرهشمالی در جريان است. همچنين است وضعيت ايران، که بخش مهمی از فعاليتهای اين نشست را به خود اختصاص داد.

اين مربوط میشود به آنچه در مورد منع گسترش سلاحهایهستهای مطرح است اما وظيفه آژانس بسيار فراتر از عملياتهای مرتبط با پيمان منع گسترش سلاحهایهستهای است؛ به اين معنا که در حالحاضر آژانس، برنامهای را در دست دارد که شامل يک همکاری فنی است که براساس آن سالانه ۱۰۰ ميليون دلار به کشورهای توسعهيافته میپردازيم تا فناوری هستهای خود را در زمينههای "صلحآميز" بهکار گيرند.

همچنين فعاليتی با عنوان "عمليات امنيت هستهای" و "عمليات بهکارگيری انرژی هستهای برای توليد برق و دستگاههای آبشيرينکن" در دست اجراست که همه اين مسائل نيز در نشست امسال مطرح شد. بالطبع آرزوی ما اين است که در پايان اين نشست به پيشرفتی دستيابيم که اگر چه اين پيشرفت در برخی موارد کند است ولی پيشرفتی است که در راه درستی جلو میرود.

 

- نظر شما درباره قطعنامه شورایحکام در مورد ايران چيست؟

- معقتدم که اين قطعنامه به نفع ايران و جامعهجهانی است، چرا که جامعهجهانی نمیخواهد بار ديگر شاهد اين باشد که يک کشور جديد بخواهد به سلاحهستهای دستيابد. اين مسأله از نظرگاه جامعهجهانی وضعيتی را رقم میزند که حاکی از تهديد بيشتر است.

هدف اصلی، اين است که به سوی نابودی کامل سلاحهای هستهای در جهان پيش برويم و نه اينکه، برعکس شاهد اين باشيم که کشورهای جديدی به کشورهايی که دارای سلاحهای هستهای هستند، اضافه شوند.

- تمامی ناظرانی که فعاليتهای آژانس و جامعه جهانی را زير نظر دارند بر اين نظر متفقالقول هستند که فعاليت آژانس تنها به کشورهايی مانند عراق، کره شمالی و اخيرا ايران محدود شده است در حالی که جامعه جهانی چشم خود را بر روی تسليحات هستهای اسراييل میبندد. توضيح شما در اين باره چيست؟

- موضوع کمی پيچيده است؛ آژانس براساس "قراردادهای قانونی" کار میکند و عراق، کره شمالی و ايران هم به پيمان منع گسترش تسليحات هستهای پيوستهاند؛ بنابراين اين کشورها موظف هستند که در زمينه دستيابی به سلاح هستهای فعاليتی نداشتهباشند. در اينجا مسؤوليت آژانس اقتضا میکند که از طريق يک سامانه نظارتی مطمئن شود که چنين فعاليتهايی وجود ندارد ...

 

- يعنی اين کشورها کار اشتباهی کردهاند که به پيمان منع گسترش تسليحات هستهای پيوستهاند و حالا بايد مجازات شوند؟

- کشورهايی که به اين پيمان پيوستهاند، آزادانه و با اختيار خود اين کار را کردهاند. از اين جهت پيوستن به پيمان منع گسترش تسليحات هستهای و عدم دستيابی به اين گونه سلاحها، اطمينان و امنيت بيشتری را با خود به همراه دارد.

همانطور که میدانيد سه کشور هستند که به اين پيمان نپيوستهاند: هند، پاکستان و اسرائيل. از نظر قانونی در صلاحيت آژانس نيست که از اين سه کشور بازرسی کند. البته برخی از اعضای جامعه جهانی وجود دارند که از اين سه کشور به اضافه پنج کشور بزرگ هستهای (آمريکا، انگليس، فرانسه، چين و روسيه) که دارای سلاحهای هستهای هستند، میخواهند که در راه نابودی اين سلاحها گام بردارند و آرزوی ما هم طی ساليان متمادی اين بوده که جهان، خالی از هرگونه سلاح هستهای باشد ولی بايد بين صلاحيت آژانس از نظر "قانونی" و تمايل جامعهجهانی از نظر "سياسی" در مورد نابودی سلاحهای کشتار جمعی، به تفاوت قائل شد.

متأسفانه اين موضوع وقت زيادی میطلبد و بحث پيچيدهای است چرا که به امنيت جهانی، امنيت منطقهای و اتکای برخی از کشورهای دارای سلاحهای هستهای به اين گونه سلاحها برای تأمين جانی خود، مربوط میشود و ضرورت دارد که به جايی برسيم که کشورهای ديگر نخواهند پا جای پای اين گونه کشورها بگذارند؛ چون به نظر من اين مسأله جهان را با تهديد بيشتری مواجه میکند. آن وقت اگر به جايی برسيم که ۱۵ يا ۲۰ و يا ۲۵ کشور دارای سلاح هستهای شوند، جهان خيلی ناامنتر از حالحاضر خواهد شد. البته جهان حالحاضر هم آن مدينهفاضلهای نيست که انتظارش را داريم. مدينهفاضله زمانی است که به طورکامل از سلاح هستهای خلاص شويم و از اينپس نظام امنيت جمعی متکی بر سلاحهای هستهای نباشد.

اما در مورد خاورميانه که مورد توجه و کانون تلاشها در جهان عرب است، ناچاريم که در راستای يک تسويه همگانی به يک "سامانه امنيتی منطقهای" دستيابيم. تنها در نتيجه برپايی چنين سامانهای است که میتوان از تمامی سلاحهایهستهای در خاورميانه خلاص شد، ولی با کمال تأسف به پيشرفتی در مورد حلوفصل مسالمتآميز اين مسأله نرسيدهايم.

تاکنون نه من توانستهام و نه جامعه جهانی توانسته است که به منطقهای خالی از سلاح در خاورميانه دست يابد و تأکيد داشته باشد که اسرائيل هم بايد در برابر تعهدات مربوط به آژانس، مطيع باشد.

آرزوی من اين است که وقتی چنين حلوفصل مسالمتآميزی به انجام رسيد به موازات آن "طرح سامانه امنيتی منطقهای" نيز بهطور جدی پيگيری شود و منطقهای خالی از سلاحهایهستهای در خاورميانه به وجود آيد.

متأسفانه تمامی تلاشهايی که از زمان نشست "کمپديويد" تا امروز برای دستيابی به صلح در منطقه صورت گرفته در کنار خود طرحی جدی برای ايجاد "سامانه امنيتی منطقهای" نداشته است. اميدوارم پيش از اينکه به يک صلح فراگير در منطقه دست يابيم، اين "سامانه امنيتی منطقهای" هم ايجاد شود تا به تقويت صلح کمک کند زيرا هيچ صلحی بدون يک سامانه امنيتی کامل به ثمر نخواهد نشست و مثل الان، که شاهد آن هستيم، هرگز صلح فراگيری نخواهيم داشت.

 

- آيا اين عادلانه است که کشوری مثل ايران که به پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای پيوسته است امروز از سوی جامعه جهانی به امضای پروتکل الحاقی دعوت شود اما اسرائيل که هيچگاه برای پيوستن آن به اين پيمان کاری صورت نگرفته و پروتکل را هم امضا نکرده مانند کشورهای ديگر هيچ مجازاتی برای آن در نظر گرفته نشود؟

- تفاوت زيادی ميان "عدالت" و "تعهدات قانونی" وجود دارد. جامعهجهانی اکنون برپايه قراردادهای جهانی استوار شده است؛ "عدالت" يک موضوع درازمدت است اما جامعهجهانی امروز فقط بر روی تعهدات قانونی" متمرکز شده است.

 

- ولی الآن شرايط به گونهای است که هر کس که به پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای میپيوندد مجازات میشود...

- توجه کنيد که جامعه جهانی، راهحل را در اين میبيند که از بابت عدم وجود کشورهای جديدی که قصد داشته باشند دارای سلاح هستهای شوند، مطمئن شود. همچنين ما تلاشهای خود را ادامه میدهيم تا کشورهايی هم که دارای چنين سلاحهايی هستند، آنها را نابود کنند.

راهحل در افزايش تعداد کشورهای دارای سلاح هستهای نيست بلکه در جلوگيری از تقويت کشورهايی است که دارای اين سلاحها هستند. البته اين قضيه برخی اوقات، جنبه عاطفی به خود میگيرد برای همين هم بايد به جامعه جهانی فهماند و از اين کشورها پرسيد که چرا به وضع کنونی رسيدهايم؟ جامعه جهانی را بايد براساس عقلانيت بنا کرد. ما میخواهيم راهبردی را بنيان بگذاريم که نهتنها در سطح منطقهای بلکه در سطحجهانی نيز از سلاحهای هستهای خلاص شويم. بايد اين قضيه را با "عقلانيت" حل کرد نه با "روشهای عاطفی".

 

- آيا فکر نمیکنيد در مورد مسائلهستهای معيارهای دوگانه به کار گرفته میشود؟

- اگر نظر مرا میخواهيد، در همه امور دوگانگی معيارها به چشم میخورد؛ حال چه در سطح شخصی، چه در سطح جهانی و چه در سطح مسألهای مانند موضوع خلعسلاح.

طبعا وقتی بپذيريم که دانشمندانی وجود دارند که تنها بهبرخی کشورها در دستيابی به سلاحهستهای کمک میکنند و برخی کشورهای ديگر از چنين امکانی محروم هستند، دوگانگی معيارها را هم پذيرفتهايم.

بايد به جايی برسيم که اين دوگانگی معيارها حالت موقت به خود بگيرد؛ آنچه را هم که پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای در نظر دارد اين است که به جايی برسيم که همه کشورها بدون استثنا به نابودی کامل سلاحهای هستهای بپيوندند.

 

- نظر جنابعالی در مورد عدم کشف سلاحهای کشتار جمعی در عراق تا امروز توسط آمريکا و انگليس چيست؟ با توجه به اينکه میدانيم که آنها اعلام کردهاند که اين قضيه را تا مدت نامعلومی به تأخير خواهند انداخت...

- هنگامی که آژانس بينالمللی انرژی اتمی و کميته آنموويک که در مورد جستوجوی سلاحهای بيولوژيک و شيميايی در عراق کار میکردند، بغداد را ترک کردند، اشاره کردم که ما هيچ نشانها§ی دال بر اينکه عراق دارای سلاح کشتار جمعی است، نيافتهايم. نيروهای اشغالگر هم تاکنون نتوانستهاند هيچ سلاحی از اين نوع در عراق پيدا کنند. اين نشان میدهد که حرفی که ما هنگام ترک عراق میزديم، درست بوده است؛ به علاوه از سوی ديگر تاکنون هيچ نشانهای که حاکی از بازگشت دوباره عراق به مسير توليد سلاحهای کشتارجمعی باشد، به دست نيامده است.

هرچه زمان بيشتری بگذرد و سلاحی کشف نشود، احتمال اينکه عراق عملا هيچ سلاح کشتارجمعی در اختيار نداشته بوده است نيز افزايش میيابد.

بهطورکلی آنچه ما هميشه خواستار آن بودهايم اين است که بار ديگر به عراق برگرديم. چون هنوز کارهايی داريم که تمام نشده و بايد آن را به انجام برسانيم تا برايمان اثبات شود که عراق واقعا هيچگونه سلاح کشتارجمعی در اختيار نداشته و پس از آن نيز گزارش آن را به شورای امنيت سازمانمللمتحد ارائه کنيم. اگر هم برنامهای داشته که ما نتوانسته بوديم آن را کشف کنيم به گونهای از آنها خلاصی شويم.

کميتههای جستوجوی ويژه سازمانمللمتحد بايد کار خود را تمام کنند و اميدواريم به محض اينکه شورای امنيت سازمانملل در روابط با عراق تجديدنظر کرد، در آينده نزديک به عراق بازگرديم. بخشی از اين تجديدنظر شورای امنيت سازمانملل بايد به بازگشت آژانس و کميته آنموويک به عراق و از سرگيری مأموريتشان برگردد.

 

- آيا انتظار نداريد که مأموريت آژانس در عراق براساس قطعنامه شورای امنيت تغيير کند؟

- اين همان قطعنامه ۱۴۸۳ شورای امنيت است آنها در آن در مورد مأموريت آژانس در عراق تجديدنظر کردهاند و ما در انتظار تصميم نهايی آنها هستيم، حتی اگر شورای امنيت تصويب کند که آژانس هيچگاه به عراق برنگردد با اين حال باز هم عراق مشمول پيمان منع گسترش سلاحهایهستهای خواهد بود. اما ما مأموريتی جدا از مأموريت شورای امنيت و حتی پيمان منع گسترش داريم و بايد بار ديگر به عراق برگرديم، ما تأکيد داريم که عراق هم مانند بقيه کشورهای مشمول پيمان، بايد بهطورکامل به تعهدات خود عمل کند تا اين کشور بتواند بار ديگر در آيندهای نزديک به عنوان عضوی از جامعه جهانی ايفای نقش کند.

 

- در مورد موضوع کرهشمالی؛ نظر جنابعالی درباره نشست ششجانبهای که اخيرا در پکن تشکيلشد، چيست؟

- به نظر من اين نشست، نشست مثبتی بود و در راه درستی حرکت کرد. از نظر من کرهشمالی بزرگترين تهديد برای پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای است. در حال حاضر پيونگيانگ عملا سلاح هستهای در اختيار ندارد؛ البته قدرت توليد اين سلاح را در کوتاه مدت دارد ولی درحالحاضر تحت نظارت آژانس نيست.

چارهای نيست جز اينکه با يک راهحل صلحآميز بارديگر کرهشمالی را مجبور کنيم که به پيمان منع گسترش سلاح​​های هستهای بپيوندد؛ همچنين بايد تعهداتی در مورد جوانب امنيتی به کرهشمالی داده شود؛ چرا که کشورها زمانی اقدام به دستيابی به سلاح هستهای میکنند که احساس نا امنی کنند. بايد به اينگونه کشورها اطمينان داد که کار ما فقط نظارت بر فعاليتهای آنها نيست بلکه بايد آنها را نسبت به اينکه چرا بايد به سلاح هستهای روی آورند مجاب کرد. ما بايد با اين کشورهايی که احساس نا امنی میکنند به گونهای وارد عمل شويم که احساس امنيت کنند و به فکر دستيابی به سلاح هستهای نيفتند.

بايد از سوی آمريکا به کرهشمالی اطمينان ويژهای داده شود که آن را تهديد نخواهد کرد.

همچنين جامعهجهانی بايد با ارسال کمکهای اقتصادی و انسانی به اين کشور که به شدت محتاج آن است، به آن ياری برساند.

به نظر من اين نشست گامی در راه درست بود و اميدوارم که جامعه جهانی در آينده نزديک به حلوفصل کامل مشکل کرهشمالی دستيابد.

 

- درپايان آيا نمی خواهيد صحبتی با ايران و کشورهايی که به پيمان منع گسترش سلاحهایهستهای نپيوستهاند به خصوص سه کشور هستهای هند، پاکستان و اسرائيل داشته باشيد؟

- در مورد ايران، هميشه حرف من اين بوده که به نفع آنهاست که با آژانس همکاری کاملی داشته باشند. اگر برای جامعه جهانی اثبات شود که برنامههای هستهای ايران فقط دارای مقاصد صلحآميز است. از نظر سياسی، اقتصادی و اجتماعی به سود ايران خواهد بود.

به نفع ايران است که به خانواده جهانی بقبولاند که به تمام معاهدات پايبند است. اما در مورد کشورهايی که خارج از پيمان منع گسترش سلاحهای هستهای هستند. صحبت من با آنها اين است که به سرعت به سوی نابودی سلاحهای هستهای خود گام بردارند چرا که همه اعم از يک کشور و يا کشورهای واقع شده در يک منطقه، نبايد نظام امنيتی خود را برپايه اتکا به سلاحهای هستهای تدوين کنند.

فکر نمیکنم در درازمدت بتوان به جايی رسيد که کشوری دارای سلاحهستهای نباشد چون نمیتوان همواره چند کشور را مشاهده کرد که اين سلاحها را در اختيار داشته باشند و درمقابل همه کشورهای ديگر هم ازآنها بخواهند که سلاحهستهای نداشته باشند. اين وضعيت نمیتواند برای زمان زيادی پايدار بماند.