تراژدی مبارزه سياسی مجاهدين يا
فرقه گرايی کور !؟
علی پناهی
لرزه ای سرد، تلخ و سنگين تمام تنم را فرا گرفته
است، ميخواهم نه با گريه، بلکه با ضجه ايی سوزناک، بغض فروخورده و درد آلوده ام
ميخواهم سخن از تراژدی تظاهرات مجاهدين در پاريس کنم. نميدانم چرا به محل تظاهراتشان
رفتم، شايد برای کنجکاوی، شايد برای اينکه دوست يا آشنايی را ببينم و يا شايد
اينکه برای کاری در همان نزديکی ها بودم و راديو هر چند دقيقه اخبارش را ميگفت ...
فريادی درد آلود، گلوله ايی از آتش و بوی گوشت کباب شده ايی که فقط تاثرت را بر
ميانگيزاند و ميخواهی که با تمام وجودت استفراغ بزنی، قيافه های مبهوت و هاج وواج
و ناباوری در نگاه بعضی ها، هيچکس نميتواند باور کند که چه اتفاقی افتاده است بجز
برخی که ميدانند و در جريان قضيه بوده اند که به معنی اين است که حرکاتی خود
انگيخته نبوده و سازماندهی شده است حتی اهالی محل که برخی از ايرانيان در آن ساکن
هستند و جند تايی مغازه ايرانی درش يافت ميشود نميتوانند بهت، تاثر و انزجار خود
را از آنچه " خود سوزی " مينامندش ابراز ننمايد ! و اما ...
خيلی پيچيده نيست شعور و درک اين موضوع که اعتراض
در هر جامعه ايی اشکالی معين از ابتکاراتی را ميطلبد که با سطح فرهنگی و درک سياسی
مردمش خوانايی داشته باشد. و خودسوزی در زيباترين شهر جهان کنار رودخانه " سن
" قول ميدهم نه تنها بهترين شيوه نيست بلکه تا بحال فقط توانسته تاثر، تالم،
ترحم و وقتی ميشنوند که به خاطر شخص "پرزيدانت مريم رجوی " در بند است
انزجارشان را بر ميانگيزاند !!؟ سالها بود که نميتوانستم به عنوان يک فعال سياسی
اين قضيه را بفهمم که چطور انسانهايی مبارز و " سياسی" دستور حمله
عملياتی از نوع " فروغ جاويدان " را اجرا ميکنند و يا زيستن در بيغوله
های سازمانی در صحرايی خشک و در خاک دشمنی که مردم هنوز با تنفر ازش ياد ميکنند،
شور مبارزاتی و شيره جوانی خود را دو دستی تقديم" رهبری" کرده اند که تا
بحال بجز حماقت در شيوه ها و خيانت به آرمان و آرزوهای مردمی که ادعای رهبريش را
دارند هيچ کارنامه مثبتی به اعضا خود نداده است . هر چند ميدانستم اين را، اما
ديروز با نگاهم و قلبم و در تجربه اين را در ياقتم که در برابرم آدمهايی مسخ شده،
فسيل و خواب شده قرار دارند که ميخورند و می آشامند برای بهتر چاق و چله شدن تا
اينکه روزی در ليست خودسوزی، شهادت و يا مرگ " رهبر" قرار بگيرند، در
ضمن عکاسان سازمانی با دوربينهای ديجيتال سازمانی و با کيفيت خوب نيز حاضرند تا
برای پر کردن ديوار نمايشگاه خصوصی رهبر گرامی عکسهای زيبايی ر اتهيه نمايند البته
در قابهايی طلايی و با زير نويس سياه " شهيد خوسوز مجاهد خلق " در
اعتراض به دستگيری رهبر عظيم الشان ... *
تفکری که جدا از مردم و در خلوت خود به مبارزه ای
سوا از توده های ميليونی دست ميزند که فرهنگ شهادت و انهدام را در دستور کار خود
قرار ميدهد، که در خانه های جدا زندگی ميکنند که در خلوت خود و فقط با حضور خودشان
مراسم خاص خود را بر گذار ميکنند، که در خلوت خود و بی اعتنا به آرای مردم رييس
جمهور انتخاب ميکنند و به مبارزه ای مسلحانه جدا از توده مردم دست ميزنند. چه
ميتوان نام نهاد جز" فرقه " مجاهدين يا به قول اينجايی ها سکت مجاهدين
با گوروی مقدس رجوی !! و اين همان تفکر شيعه ايی است که در تمام دوره های گوناگون
تاريخ مبارزاتی کشورمان هميشه به گونه ايی فرقه ايی عمل نموده است، سازمان مجاهدين
تابلوی بزک کرده جمهوری اسلامی در مجموعه فاميل اسلام و از نوع شيعه آن قرار دارد،
با تمامی بی منطقی ها، نگرشی اتوپيايی به جامعه، ايده آليسم ناب در شکل و با تمام
وحشيگريش اگر در راس قدرت قرار گيرند.** اعضا و هوادارانی که نميانديشند، که
مبارزه را با پوست و گوشتشان لمس نميکنند، که به واقعيت مبارزه، نه از ضرورت جامعه
و جايگاه طبقاتی شان رسيده اند بلکه ره گم کرده هايي را مانند در
جستجو و به دنبال بهشت موعود، زنده يا مرده (يا مثلن شهيد!). همان تفکريست که در
حال حاضر به لت و پار کردن دانشجويان در دانشگاه های ايران مشغول است. و اين
انديشه چه ميتواند به مردم بدهد جز فرهنگ شهادت، فرهنگ عزاداری، فرهنگ پوشاندن
چهره زن، خوش نبودن در تمامی شيوه های زندگی، فرهنگ عبادت به خدا و در نبودش به
گوروی تحميل شده، حتی رنگ لباستان رابايد از سياه انتخاب کنيد و چه بهتر که گل
لاله را که سمبل شهادت است بر سفره خود بگذاريد !!
تنها سوالی که اعضا اين فرقه اگر ميتوانند از
دستگاه عريض وطويل رهبری خود بنمايند اين است ، آيا عجيب نيست سازمانی که خط و مشی
مبارزه مسلحانه برای سرنگونی را در پيش گرفته و نيرويی با تجهيزات يک ارتش کلاسيک
را مهيا نموده است با اينکه ماهها در جريان حمله امريکا به خاک عراق بوده است اساسا
نتواسته است تحليل درستی از واقعه داشته باشد؟؟ و عجيب تر اينکه اين رهبری چگونه
ميتواند به دولت فرانسه اعتماد نمايد و پايگاه تلويزيونی، مبارزاتی، تشکيلاتی و
سياسی خود را در خاک کشوری بنا نهاد وقتی به روشنی ميبينيم که سعی دارند در منطقه
بهترين رابطه را با جمهوری اسلامی بر قرار کند و تا بحال خيانت های آشکاری را بر
مردم ما روا داشته است.
-----------
* به تارخ ۱۹ ژوين در صفحه ۲ روزنامه پاريسين نوشته
شده که قبل و بعد از عمل خودسوزی به تلفن دستی چند خبرنگار تماس گرفته شده از جانب
سخنگوی روابط خارجی شورای ملی مقاومت و اسم شخص خودسوزی را اعلام داشته است.
** بعد از خاموش کردن آتش يکی از خودسوزی کنند ها،
يکی از مجاهدين به خبرنگاری پيشهاد عکس بهتر وقشنگتری از " مراسم "
خودسوزی کرده بود، همان خبر نگار.