پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۱ - ۱۹ ژوئن ۲۰۰۳
ن

حماسه حضور در سالروز تولد بابک خرمدين

 

صدای اورميه

http://www.sedanews.com/khamush.htm

 

روزهای پنج شنبه و جمعه هفته دوم تيرماه هر سال ( امسال ۱۲ و ۱۳ تير ) به مناسبت سالروز تولد بابک خرمدين بزرگترين همايش ملی آذربايجان در قلعه بابک برگزار می شود اين همايش عظيم فرهنگی ، اجتماعی و سياسی طی سال های اخير بنا به نياز زمان به سرعت رشد و گسترش يافته و اکنون به صورت يک رسم و آئين؛ همه ساله در ميان آذربايجانيان با شکوه فراوانی گرامی داشته می شود .

حضور صدها هزار نفری و خود جوش مردم در اين روز و نظم و انضباطی که در آن مشاهده می شود مثال زدنی است . هر کس، هر گروه و هر شهری به نوعی سعی می کنند با دست پر در اين همايش حضور يابند . قوشاچايلی ها را می بينی که همگی به ياد سرخ جامگان لباس سرخ پوشيده و پيشانی بند «ياشاسين آذربايجان» بسته اند . خياوی ها با لباس های متحد، عکس قهرمانان آذربايجان را در گوشه پيراهن ها و روی قلبشان زده اند. شب هنگام اورمويها با روشن ساختن آتشی عظيم، با سرود » ياشا ، ياشا آذربايجان « شور می آفرينند. عاشق ها سازهای بی جان را به صدا در می آورند و با سوز سينه هايشان به آن روح می بخشند و خلاصه در هر گوشه ای محفلی برپاست . گردهمايی ها ، سخنرانی ها ، سرودن اشعار و ترانه های ملی ، پخش ، فروش و نمايش کتب ، نشريات و عکس های مربوط به آذربايجان پر رونق است . اخبار ، حرف و حديث های مهم روز بحث های اجتماعی - سياسی جوانان ، دانشجويان و در کل مردم آذربايجان را تشکيل می دهد .

هر سال که می گذرد شاهد رشد و بالندگی ، تکوين و تکميل اين مراسم هستيم ضمن اينکه پويايی و به روز بودن آن هر سال برای خود پيام و جذابيت خاصی را دارد و می توان گفت که هفته دوم تيرماه هر سال تولدی ديگر و حضوری ديگر است . با اين همه ، انعکاس اين رخداد بزرگ از محافل به اصطلاح معتبر و رسمی قابل تأمل است! در کل صدا و سيما و ابر روزنامه های چپی و راست مرکز سياست بايکوت خبری را دنبال می کنند و در مقابل اطلاع رسانی و تفاسير مطبوعات محلی و محافل داخلی و خارجی اگر بخواهند چند کلمه ای را بر زبان آورند، از آن به عنوان «تجمع ناسيوناليست های افراطی آذربايجان برای انجام اعمال خلاف شرع» ياد می کنند! (مثلا روزنامه جمهوری اسلامی سال گذشته و روز دوشنبه ۱۹ خردادماه جاری) و يا در بهترين حالت ممکن صدا و سيما گزارش کوتاهی بعنوان «گردش دوستداران محيط زيست در طبيعت کليبر!» پخش می کند. حال اين سئوال در اذهان مانده است که واقعا چه کسانی و چرا از آگاهی و بيداری مردم آذربايجان می ترسند؟ هدف از بايکوت و تحريف اخبار چيست؟ آيا هويت طلبی خلاف شرع است؟ و هزاران آيا و چرای ديگر که مطمئنا بی پاسخ بوده و خواهد ماند! ما هم ناچار از آن بزرگ مردان فرهنگ و عالمان دهر می گذريم اما با ايمان راسخ به حرکت مقدس خود تا حصول خواست های فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی و سياسی ادامه می دهيم با اعتقاد به اينکه «حق گرفتنی است نه دادنی، با محور قرار دادن دانايی و آگاهی به گسترش بيداری شعور مردمی در آذربايجان می کوشيم. لذا با حفظ شرافت انسانی، ايرانی و آذربايجانی، با زبان سرخ و گويای دردهای مردم آذربايجان و با الهام از بابک خرمدين ، با رويی سرخ و صدايی بلند و شفاف می گوييم :

- کسانی که اراده خداوند را مبنی بر گونه گونی اقوام بشری ناديده می گيرند ، يا مغرض هستند يا جاهل . از جمله اينان کسانی هستند که «حق دار بودن اقوام مختلف کشور را به اختلافات و جنگ قومی تفسير می کنند . زمان پندارهای طاغوتی و استبدادی » يک کشور ، يک شاه ، يک زبان« ! سپری شده است و حاميان و عاملان آن تئوری متحجرانه به زباله دانی تاريخ ييوسته اند . بياييد به جای تز قوم برتر، واقعيت کثير الملله بودن ايران عزيز را بپذيرم و برای مليت های مختلف حقوق مادی و معنوی برابر قائل شويم.

پلوراليسم فرهنگی، اجتماعی و سياسی را باور کنيم و وحدت در کثرت را ياد بگيريم.

ما بر طبق قواعد اسلامی و انسانی حق رسميت يافتن قانونی فرهنگ و زبان خود را داريم .

- تبعيض آشکار در توسعه اقتصادی بين استان های ترک نشين و فارس نشين را بر نمی تابيم و خواستار توسعه متوازن در همه نقاط کشور هستيم .

- با شعار » ايران فقط تهران نيست ، تمرکز زدايی را در عمل می خواهيم از آن نظر طرح تقسيم کشور به ده دولت کوچک و ايالت به شرط دادن اختيارات کافی فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و سياسی به هر ايالت گامی جدی و عملی می باشد در واقع تنها با پياده کردن نوعی سيستم فدرالی در کشور کثير المله ايران می توان اصول تمرکز زدايی را عملی کرد .

- فيلم ها و سريال های توهين آميز صدا وسيما عادت زشت يا به عبارت علمی ساديسم صدا و سيما هستند که احساسات و شرف ملی را در آذربايجان هر روز جريحه دارتر از روز پيش می کنند . طنز و تمسخر دو مقوله تمسخر هستند . از هيئت نظارت بر عملکرد صدا و سيما می خواهيم در کنار رسيدگی به تخلفات مالی و سياسی آن سازمان ، شکايات مردم ترک زبان را نيز پيگيری کنند با اينکه می دانيم نه صدا و سيما و نه مجلس و نه دولت با توجه به مشغله های کلان کشوری برای رسيدگی به خرده مسائل و مشکلات خرده فرهنگ ها وقت ندارند !

- در گردهمايی بی تکلف مردمی ، گراميداشت مراسم يادبود قهرمانان ملی ، کنگره های دانشجويی و انتشار مطبوعات به زبان ترکی و در کل در فعاليت های فرهنگی ، اجتماعی و سياسی که با محدوديت ها و مانع تراشی های دستگاه های دولتی مواجه هستيم ، ضمن اعلام انزجار از اين اعمال ناشايست، خواستار آزادی های مصرح در قانون اساسی برای برپايی همايش های فرهنگی - اجتماعی و حتی ميتينگ های سياسی هستيم .

- بر طبق تجربيات و شواهد عينی ادعا داريم که قدرت های سياسی کلان کشوری هيچ گاه نتوانسته اند دردهای مناطق را درک کنند . رژيم سلطنتی ، ملی - مذهبی ها ، چپ و راست انقلابی هر کدام به نوعی در اين مورد نقطه ضعف نشان داده اند. تحليل و تفسير موضوعی اين ادعا فرصتی فراختر می طلبد اما وجه مشترک اينکه بدليل تشکيل قدرت بالا دست بر اساس يک ايدئولوژی خاص نسخه پيچی سليقه ای معين و از پيش صادر شده برای همه آحاد جامعه ، تشخيص دردهای مختلف جامعه بزرگ ايران صحيح صورت نمی گيرد .

بنابر اين منافع و سعادت آذربايجانی ايجاب می کند که به احزاب ، جمعيت ها و قدرت های خود متطقه توجه نشان داد . اين نيروها با محور قرار دادن و تمرکز بر روی مسائل منطقه خود طبيعی است که بر موضوعات کشوری و جهانی نيز احاطه خواهند داشت . توجه به اين ، از طرف مسئولين نظام و فعالين اجتماعی ضمن اينکه جنش مدنی آذربايجان را تعريف ، ساماندهی ، هدفدار و مهمتر از همه پاسخگو می کند، سوء تفاهمات را نيز رفع خواهد کرد .