سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ - ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳

 

صندوق بين المللی پول: بروگم شو.

نوآمی کلاين

بهروز امين

 

 

روز سه شنبه در بوئنوس آيرس فقط چند بلوک ساختمانی از محلی که رئيس جمهور کشور ادواردو دو هلده با نمايندگان صندوق بين المللی پول در حال مذاکره بود، گروهی از ساکنان درگير مذاکره ديگری بودند. آنها می کوشيدند خانه شان را حفظ کنند.

برای حفظ خويش دربرابر فرمان تخليه، ساکنان ساختمان شماره ۳۳۵ در Ayacucho از جمله ۱۹ کودک در داخل ساختمان سنگر گرفته و آنرا ترک نمی کردند. روی نمای بيرونی ساختمانی که سيمانی بود کسی نوشته بود: صندوق بين المللی پول: برو گم شو

چگونه است که حضور صندوق بين المللی پول در شهر که در گير مذاکره برای اعطای يک وام ۹ ميليارد دلاری است به سرنوشت اين ساکنان گره خورده است؟ خوب، دراين کشوری که نيمی از جمعيتش زير خظ فقر زندگی می کنند هيچ بخشی از جامعه را پيدا نمی کنيد که سرنوشتش به تصميمات وام دهندگان بين المللی گره نخورده باشد.

کتابخانه داران، معلمان و ديگر کارمندان دولت که اکنون با پولی که با عجله چاپ می شود، مزدشان را دريافت می کنند، هيچ پولی دريافت نخواهند کرد اگر با تقاضای صندوق بين المللی پول مبنی بر توقف چاپ پول موافقت شود. و اگر از هزينه های عمومی بيشتر کاسته شود که صندوق بين المللی پول بر آن اصرار می ورزد، کارگران بيکار که اکنون ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعيت کشور را تشکيل می دهند در برابر بی خانمانی و گرسنگی پشتيبانی حتی کمتری خواهند داشت. بی خانمانی و گرسنگی که باعث شد دهها هزار تن به فروشگاهها برای غذا يورش ببرند. و اگر بريا وضعيتی که اين هفته به صورت « وضعيت اضطراری پزشگی» توصيف شده است راه حلی پيدا نشود، اين وضعيت بر سرنوشت پيرزنی که من درحومه بوئنوس آيرس ملاقات کرده ام، تاثير جدی خواهدگذاشت. از لاعلاجی در حاليکه خجالت می کشيد، بلوزش را بالا زد و به يک گروه خارجی، زخم باز روی شکم خود را با لوله هائی که از آن بيرون آمده بود نشان می داد که به علت فقدان امکانات پزشگی، جراحتش را نتوانستند بخيه زده و پانسمان نمايند.

شايد بی ادبی است که در چارچوب حضور صندوق بين المللی پول از اين مسائل سخن گفته شود. تحليل اقتصادی قرار است در بارهوابسته کردن ارزش پزو به دلار و خطر « رکود توام با تورم» باشد نه در باره خانواده هائی که خانه شان را از دست می دهند يا زخم های جراحی شده ای که بخيه نخورده، سرباز می مانند. ولی وقتی توصيه های نسنجيده جامعه بازرگانی بين المللی را به صندوق بين المللی پول و دولت آرژانتين می خوانيم، جا دارد تا مسائل را اندکی شخصی کنيم.

برای هفته ها با آرژانتين اين گونه رفتار شد که انگار کودکی است که قبل از تمام کردن شام حق ندارد دسر بخورد. با وجود پذيرفتن کاهش کسری بودجه دولت به ميزان ۶۰ درصد، آرژانتين ظاهرا مانده تا « شايستگی» دريافت تازه را پيدا کند. اقتصاددان Credit Suisse Cirst Boston می گويد، « همه خبرها هم چنان در سطح مانده است». رئيس جمهور دوهلده اخطا رمی کند که جميعت مستاصل آرژانتين نمی تواند کاهش هزينه بيشتر را تحمل نمايد. ولی بعضی ها، مثل اداره پست سراسری اين نگرش را غير مسئولانه می نامد. توافق بين المللی اين است که صندوق بين المللی پول بايد به بحران آرژانتين نه به عنوان يک مانع بلکه به صورت يک فرست بنگرد. کشور آن چنان برای نقدينه مستاصل است که هر چه صندوق بين المللی پول بخواهد را انجام خواهد داد. وينستون فريش رئيس Dresdner Bank AG شعبه برزيل می گويد، « درطول بحران است ... که گنگره بيشتر از هميشه به حرف گوش می دهد». روکاردو ليبلرو و رودريگر دورنبوش دو اقتصاد دان ام آی تی در مقاله ای در تايمز مالی فراتر می روند. « وقت آن رسيده است که بطور راديکال برخورد کنيم» و ادامه می دهند، آرژانتين، « بايد بطور موقتی حاکميت خود برهمه امورات مالی را واگذار کند... بايد از بخش عمده حاکميت پولی، مالی، کنترل و مديريت دارائی ها برای مدتی طولانی، مثلا ۵ سال دست بردارد». هزينه های دولت، چاپ پول و اداره مالياتها بايد از « عوامل خارجی» کنترل شود که « شامل بانکداران مرکزی با تجربه خارجی باشد».

برای ملتی که هنوز زخمهايش از « ناپديد شدن» ۳۰ هزار تن در طول ديکتاتوری نظامی ۸۳-۱۹۷۶ التيام نيافته، تنها يک « عامل خارجی» می تواند اين همه وقيح باشد- آن گونه که متخصصان ام آی تی هستند- که بگويند، « کسی بايد کشور را با مشتهای آهنين اداره نمايد». و اين يعنی وقتی آرژانتينی ها کنار گذاشته شدند، باعث می شود تا کشور با تاديب از سوی بازار آزاد، کاهش عميق هزينه ها و البته « برنامهگسترده خصوصی کردن» نجات يابد. هر کسی که به ناآرامی اجتماعی درآرژانتين توجه کرده باشد می داند که اين ديکتاتوری اقتصادی تنها با سرکوب خشن و خونريزی دولت قابل اجراست.

واما، مشکل اصلی در جای ديگری است. آرژانتين همه اين کارها را کرده است.

به عنوان يک شاگرد سربزير الگوی صندوق بين المللی پول درسالهای ۱۹۹۰، اقتصادکشور به گسترده ترين حالت باز شد ( بهمين خاطر است که اززمان شروع بحران، سرمايه به اين راحتی از کشور فرار می کند). و تا آنجا که به هزينه های کنترل نشده دولت مربوط می شود، يک سوم صرف پرداخت بهره بدهی خارجی می شود.يک سوم هم صرف صندوق های بازنشستگی می شود که به بخش خصوصی واگذار شده است. و تنها يک سوم باقيمانده است که صرف بهداشت و آموزش و کمک های اجتماعی می شود. بر خلاف ادعا، نه فقط هزينه های دولت خارج از کنترل نيست بلکه از رشد جمعيت بسياربسيارکمتر است. بهمين خاطر است که کمک های غذائی و داروئی بوسيله کشتی از اسپانيا به اين کشور می آيد. و اما در خصوص، « خصوصی کردن گسترده»، آرژانتين از نظام راه آهن تا اداره تلفن همه خدمات را به بخش خصوصی واگذار کرده است. و دارائی های ديگری که به ذهن آقابان ليبلر و دورنبوش می رسد خصوصی کردن بنادر و ادارات گمرگ است.

تعجبی ندارد که اقتصاددانان و بانکداران برای سرزنش قربانيان اين بحران اين همه شتاب دارند. ادعا می کنند که آرژانتينی ها زياد هزينه می کنند، حريص وفاسدند. البته صحت دارد که نظام سياسی در اين کشور به فرهنگ ارتشاء وعدم مجازات متخلفين آلوده است. ولی همان کارشناسان مالی که با خشنودی جيب سياستمداران و ژنرال های ارتش را برای به دست آوردن قراردادها از رشوه انباشتند به دشواری می توانند برای خانه تکانی آرژانتين صاحب صلاحيت باشند.

زنان خانه دار آرژانتينی ولی راه حل بهتری دارند. هفته گذشته، در روز بين المللی زن صدها زن آرژانتينی جارو به دست در خيابان ها دست به تظاهرات زده، شعار می دادند، تا وقتی که فساد را از گنگره جارو نکنند، خانه هايشان را تميز نخواهند کرد. اين حرکت اعتراضی، موج کوچکی از بسيج توده ای گسترده است که تا کنون موجب سقوط چندين دولت شده است و می رود تا دست آورد راديکال تری داشته باشد و دموکراسی واقعی را برقرار نمايد. به تبعيت از الگوی Piqueteros ، بيکاران راديکال آرژانتين، دهها هزار تن از ساکنان خود را در تشکيلات محلی که درسطح شهر و سراسری با يکديگر در ارتباط اند سازمان دهی می کنند. در ميادين شهر، در پارکها ود رگوشه خيابان، همسايگان با يکديگر برای پاسخگو ترکردن دموکراسی های خود صحبت می کنند. چگونه بايد جای خالی دولتی که صحنه را خالی کرده است، پر نمايند. آنها از ايجاد يک « گنگره شهروندان» سخن می گويند تا از سياستمداران بخواهند ضمن پاسخگوئی، شفاف باشند. آنها از بودجه مشارکتی و کوتاه تر کردن مدت کار سياست مداران حرف می زنند. در حاليکه برای بيکاران، آشپزخانه اشتراکی ايجاد می کنند ، در خيابانها فستيوال فيلم برگزار می نمايند. رئيس جمهور که تنها پس از استعفای خلف انتخاب شده اش به قدرت رسيد، آن چنان از اين نيروی سياسی در حال رشد ترسيده است که اين گردهم آئی را « ضددموکراتيک» خوانده است. ولی دلايل ديگری هم وجود دارد که بايد به اين تجربه توجه کرد. اين گرد هم آئی ها در بارهاحيای صنايع محلی و ملی کردن دارائی ها حرف می زنند و امکان دارد که بسيار فراتر هم بروند. آرژانتين برای دهها سال شاگرد سربزيری بود و با هدايت پروفسورهای صندوق بين المللی پول اين چنين ناموفق بوده است. اکنون، برای وام بيشتر نبايد گدائی کند. وقت آن رسيده است که غرامت بخواهد.

صندوق بين المللی پول از فرصت خويش برای اداره آرژانتين استفاده کرده است. حالا ديگر، نوبت مردم فرارسيده است.

 

منبع:Toronto Golbe and Mail, 19 March 2002 به نقل از : http://www.zmag.org