يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۲ - ۲۰ آوريل ۲۰۰۳
شاه دزد

شاه دزد

ياور استوار

 

 

در خبرها بود که:

در غارت موزههای بغداد هزاران يادگار ارجمند و گرانقدر تاريخ و تمدن بشريت، سرقت شد و بسياری از اشيای تاريخی ديگر در هم شکست و نابود گرديد. در ميان همهی اين آثار، لوحه معروف «قانون حمورابی» کهنترين قانون اساسي مدون بشريت، بهمراه نخستين روايت از «گيل گمش» يکی از قديمترين و معروفترين آثارحماسی جهان، بسرقت رفت.

و اين در حالی بود که بلافاصله پس از سرنگوني صدام، ۰(و حتا پيش از آن) آتش چاههای نفت، مهار گشته و در حالیکه کتابخانهها در آتش میسوختند، وزارتخانهها و بيمارستانها غارت میشدند، تنها، وزارت نفت و گاز و مرکز اسناد و پژوهشهای نفتی عراق، بوسيلهی نيروهای اشغالگر، حفاظت میشدند!

 

گفت:

حيرانم چرا؟

کاخ نفت و گازمان

- همچو تخم چشمهايی ارجمند

روز و شب

- در سايهی اينان حفاظت میشوند

چاه نفت و گاز

- تيز و بيدرنگ از نو عمارت میشوند

ليک تير برقهامان سرنگون

شير و خط آبمان، خشک و خراب

شعلهها سر میکشند از خانهی علم و کتاب

موزهها، تالان دستانی پليد

خلق،

بیساز و سرانجام و يتيم!؟

گفتمش:

دستان تالانگر،

- يقين آگاه در کارآمدهست

تا ربايد ارزش والا و انساني تو

تا تهی سازد ترا

و نشاند مهر شوم بردگی

بر روی پيشاني تو!

***

گفت:

میدانی که آن لوح وزين

آن نشان راه و رسم زندگی

-آغازهی انديشهی انسان نو-

آن که میکوشيد بر قانون جنگل پا نهد

و ره فردا گذارد پيش روی

- لوح قانون حمورابی-

- کجاست؟

گفتمش:

از من مپرس!

بیگمان،

آن که ديگربار بر قانون جنگل، تکيه کرد

- بوش -

میداند کجاست!

گفت:

نقش و لوحهی «مردوخ»، چه؟

«گيل گمش»

الواح بختالنصر،

اور

و کلده

بابل

کجاست؟

و هزاران يادگار ارجمند

که به غارت رفت در زير سبيل تانکشان

گفتمش:

بیشک بدان!

شاه دزد فکر و فرهنگ بشر،

آن که انسان و جهان را دور زد،

- بوش -

میداند کجاست!

۱۹ آوريل ۲۰۰۳ yavar.ostvar@spray.se