کودکان مجروح، اشباح خونچکان
جواد مجابی
نقل از (ايسنا)
فراز گورهای کنده در باغچه به ناخنهای مادران
روز از وقاحت سياست آشامان، نيرو گرفته
تا جرات کند چنين گستاخ و خونين
بر شهرهای جنگ و بر مصيبت انسان گذر کند.
اين جا ديدن بگو به چه کاری میآمد؟
از مويه و سرود چه سود؟
کودکان مجروح، اشباح خونچکان
فراز گورهای کنده در باغچه به ناخنهای مادران
و گورهای تاريک پيران، تاريخی عبث در روشنای موشکها.
دستاورد يک سده را در سياهچال حماقت مدفون کردهاند
ديگر نمیتوان بر سرزمينهای شيميايی خفت و بيدار شد
جز با وحشت از تنفس آتش.
جنگ تنها خط خبر ماهواره نيست
شهرهای صلح و فردا فرو غلتيد در عمق نفرين و عذاب
از اولين پروازها و خبرها
بر پوست تن ما مرگ و دشمنی هر دم خالکوبی میشود
در چشمان يک ديگر چون گنهکاران تبهکار مینگريم
اين جا نشسته بودی نازنينام در بیپناهی روزانه
اکنون مشت خاکستری
به باد رفته با خاکسترهای ديگر
هيچات نمیشناسد دنيا.
اقتدار جهان خوار
چنين جسور هيچ گاه به انهدام انسان بر نخاست
با توفان ليزرها و غرش جهنم
از ساقه گلی محزون به زير سقف فقر
چه میخواهد آخرين دستاورد دانش انهدام؟
حق حيات انسان
هدفی ثابت
برای شليک بمب افکنها.
چه میجوييد
که فردا را مرده به دنيا میکشانيد
بینور صلح و اميد؟
فروردين ۸۲ - تهران.
|