سه شنبه ۱۹ اسفند ١٣٨٢ – ۹ مارس ٢٠٠۴

 

نامه سايت زنان ايران به دبيرکل سازمان عفو بين الملل

در باره اعمال خشونت نسبت به زنان در ايران

 

 

خانم آيرين خان عزيز:

تبريکات صميمانه ما را به مناسبت روز جهانی زن بپذيريد. ما ضمن ابراز خوشحالی از اينکه دبيرکل عفو بين الملل برای اولين بار يک زن است، از شما سپاسگزاريم که حقوق زنان را درحيطه حقوق بشر بويژه مد نظر قرار داده ايد و کارزار بين المللی مبارزه با خشونت عليه زنان را در روز جهانی زن آغاز می کنيد.

ما زنان ايرانی همبستگی خود را با اين کارزار بيان می داريم و در اين راستا از شما دعوت می کنيم که به ايران بيائيد و از نزديک با ما و مسائل ما آشنا شويد. ما اميدواريم که که آشنايی بيشتر ميان زنان ايرانی و عفو بين الملل به پيشبرد هرچه بيشتر اهداف هر دو گروه کمک نمايد همچنانچه تاکنون عفو بين الملل در کمک به زنان ايرانی بسيار فعال بوده است و شايسته است که از اين فرصت استفاده کنيم و از زحمات عفو بين الملل در زمينه توقف سنگسار و کاهش اعدام ها در ايران تشکر کنيم. افسانه نوروزی زندگی خود را مديون تلاش های عفو بين الملل است. عفو بين الملل در راه نجات زندگی کبری رحمانپور و ماندانان نيکخو منفرد نيز کوشيده است.

حقوق زنان در ايران بطور آشکارا و سيستماتيک نقض می شود و در بسياری از موارد نقض حقوق زنان و اعمال خشونت عليه زنان توسط قانون رسميت يافته و اجرا می شود. شيوه های عمده خشونت عليه زنان در کشور ما شامل خشونت خانوادگی، قتل های ناموسی، خشونت خيابانی، خشونت روانی در خانه و محيط های جمعی می باشد. شايد ذکر يک نمونه برای بيان شدت مسئله خشونت عليه زنان در کشور ما کافی باشد، و اين حادثه ای است که دو هفته پيش در صحن مجلس شورای اسلامی روی داد. يک نماينده زن، خانم فاطمه حقيقت جو، توسط يک نماينده مرد تهديد به کتک و برخورد فيزيکی شد و اين تهديد چنان جدی بود که نمايندگان زن ديگر مجبور شدند که در مقابل اين زن سپری انسانی بسازند و از وی محافظت کنند و مردان ديگر نيز مجبور به مداخله به منظور پيشگيری از اعمال اين خشونت شدند. آنچه در زير می آيد، از جمله عواملی است که مبارزه با خشونت عليه زنان را در کشور ما بويژه دشوار می سازد.

۱ - خشونت عليه زنان از ديرباز در خانواده و جامعه جای گرفته و به همين دليل در طول تاريخ به رفتار متعارف در محيط های خصوصی و جمعی تبديل شده است. از اين رو پديده ای است که در لابلای سنت و فرهنگ پنهان است و کمتر به صورت "مسئله" شناخته می شود.

۲ - قانون رسمی کشور از خشونت عليه زنان حمايت می کند. مرد حق تجاوز به همسر خود را دارد و اگر چه حق کتک زدن در قانون تصريح نشده است، اما زن حق خروج از خانه را - حتی اگر توسط شوهرش مورد خشونت و آزار قرار بگيرد - ندارد. پناه دادن به زنی که خشونت ديده، می تواند توسط شوهر زن پيگرد قانونی داشته باشد! مرد می تواند زن را در صورتی که رابطه جنسی با مردی برقرار کند، به قتل برساند و مورد پيگرد قانونی قرار نخواهد گرفت! زن خشونت ديده نمی تواند به سادگی از شوهر خود طلاق بگيرد، و حتی اگر بخواهد از خانه بيرون رود و شب را در هتلی سر کند، قوانين به شکلی طراحی شده اند که اين کار عملا ناممکن يا بسيار دشوار خواهد بود.

۳ - از نظر اجتماعی هيچ نهادی برای حمايت از زنان خشونت ديده وجود ندارد. گرچه دولت مدتهاست قول تاسيس خانه های امن را داده است، اما هنوز حتی يک خانه امن نيز در ايران وجود ندارد. از نظر اقتصادی هيچگونه بودجه ای صرف آموزش زنان و يا بالابردن آگاهی عمومی در جامعه درباره مسئله خشونت عليه زنان نمی شود. متاسفانه حتی يک خط بحران تلفنی هم برای همدردی با اين قربانيان خشونت وجود ندارد.

۴ - از نظر سياسی تلاشی جهت منع قانونی خشونت عليه زنان صورت نمی گيرد چرا که متاسفانه حضور زنان در صحنه سياست ايران بسيار کمرنگ است.

نتيجه همه اين عوامل اين است که نه تنها خشونت عليه زنان کاهش نمی يابد، بلکه بنا براخبار و گزارش های رسانه های عمومی درايران، عوارض جنبی آن نيز به بيماری های اجتماعی افزوده می شود و به عنوان نمونه، ميزان طلاق، فرار زنان از خانه، و خود سوزی زنان رو به افزايش است.

کارزار بين المللی مبارزه با خشونت عليه زنان از طرف عفو بين الملل اميد و زمينه تازه ای برای مبارزه ما در راه احقاق حقوق بشری ما می گشايد. ما صميمانه اميدواريم که اين کارزار به رشد آگاهی عمومی در ايران کمک نموده و در راه بهبود شرايط زندگی زنان ايرانی موثر باشد.

با آرزوی موفقيت برای شما، اميدواريم که دعوت ما را برای ديدار از ايران بپذيريد.

شادی صدر

سردبير

از طرف فعالين و روزنامه نگاران زنان ايران