جمعه ۱۵ اسفند ١٣٨٢ – ۵ مارس ٢٠٠۴

غم نامه زنده ها:

گزارشی از فعاليت های زنان در بم

دختر جوانی می گفت چند روزاست که دنبال حمام می گردم در معدود جاهائی تک و توک کانکس به چشم می خورد که درآن حمام می کردند دختر جوان می گفت بايد آب را در قابلمه ايی اگر داشته باشيم گرم کنيم و داخل کانکس حمام کنيم اما کو آب گرم؟ کو گاز برای گرم کردن آب و ازهمه مهم تر کو آب ؟ داخل چادرها گرم و خفه هست و بيش از يک ربع نمی توان دوام آورد تصور ادامه اين شرايط در گرمای زود رس بم وحشت آور است اما چيزی که به خوبی کمبود آن مشخص است دستشوئی و توالت وحمام است .

 

طلعت تقی نيا

تريبون فميينستی ايران:

 

با اعضای گروه" پروژه بم " وارد بم شديم . واقعيت تلخ تراز آنچه در رسانه های عمومی ديده ايم بود . آوار سنگين روی زمين جا خوش کرده بود . در مدت سه ساعتی که درشهر بوديم يک لودر بيشتر نديديم . ازخانه و مدرسه و بيمارستان

خبری نبود هرچه بود آوار..... آوار......آوار. برای ۴ ماه ديگر نوبت آواربرداری به کسانی که دارای مدرک و يا شناسنامه هستند داده می شد .

چادرهای رنگ و رو رفته و نازک هلال احمر درکنار خرابه ها برپا شده بود تلی ازخاک می ديديم که بقايای وسائل خانه از پريز برق گرفته تا يخچال و گاز درهم پيچيده که نشان می داد قبلا خانه بوده است . درکنار چادرها زباله ها جمع شده بود بادهای موسمی خاک آوارها را جابجا می کرد در بعضی نقاط بوی تعفن زياد بود شايد اجسادی در زير آوارها جا مانده باشد . جلو چادرها زن ها نشسته و يا مشغول غذا پختن بودند سلام و احوالپرسی می کردند ما حتی روی بوسيدن آنها را نداشتيم بعضی از مردها داخل چادر خواب و يا خودشان رابه خواب زده بودند چون ديگر کاری نداشتند . از سروصدا و گريه و زاری خبری نبود زن ها با متانت و آرامش عجيبی به ما نگاه می کردند اما کسی حرف نمی زد سکوت مرگباری بود سکوتی که ازهرفريادی گوياتربود .

شلنگی از شيرآب پاک با باريکه آبی و گودالی که روی زمين درست شده بود محلی را برای شست وشوی لباس ها و ظرف ها و دست و روی مردم به وجود آورده بود . زن ها لباس هايشان را روی سنگ می شستند . دختر جوانی می گفت چند روزاست که دنبال حمام می گردم در معدود جاهائی تک و توک کانکس به چشم می خورد که درآن حمام می کردند دختر جوان می گفت بايد آب را در قابلمه ايی اگر داشته باشيم گرم کنيم و داخل کانکس حمام کنيم اما کو آب گرم؟ کو گاز برای گرم کردن آب و ازهمه مهم تر کو آب ؟ داخل چادرها گرم و خفه هست و بيش از يک ربع نمی توان دوام آورد تصور ادامه اين شرايط در گرمای زود رس بم وحشت آور است اما چيزی که به خوبی کمبود آن مشخص است دستشوئی و توالت وحمام است .

اميرآقا راهنمای ما دربم بود او همسرو سه فرزندش را ازدست داده است . اميرآقا همکار محلی در " پروژه بم " و همچنين بعنوان نماينده محلی مرکز فرهنگی زنان با انجمن" همياری "همکاری می کند . اميرآقا اسطوره ايی از مقاومت و صبوری است و ديگر غمش خصوصی نيست داوطلبانه با انجمن ها همکاری می کند و سعی می کند از غم و مشکلات همشهری هايش بکاهد . به مردانی که در چادر خوابيده اند می گويد با خوابيدن که کاری پيش نمی رود و آنها را تشويق به کار می کند ويکی از صدها کاری که می کند رسيدگی به زنان سرپرست خانوار است .

پيرمردی نحيف با قامتی خميده بيلی دردست درخت های خانه ويران شده برادرش را آب می داد نفهميديم از کجا آب می آورد و چگونه ؟ پيرمرد می گفت شش فرزندم را ازدست دادم درهمان موقع همسرش هم رسيد و عکس يکی ازفرزندانش را که نيمه جان از آوار بيرون کشيده شده بود به ما داد و گفت اين عکس فرزند مفقودم است تراخدا پيدايش کنيد ! يکی از اهالی آنجا گفت فرزند نيمه جانش در کنار اجساد بود و همه با هم به خاک سپرده شده اند ! همه با هم گفتيم خوش به حال آنها که ازبين رفته اند اين زنده ها با اين اتفاق ها چه کنند, چگونه فراموش کنند , چگونه اين غم را تحمل کنند ؟ آينده يک تخيل است و زندگی ديروز برايشان يک خاطره .....

اميرآقا مارا به درمانگاه باغ خان که محل استقرار انجمن همياری بود راهنمائی کرد پروين نماينده مرکز درهمياری است باهم وسائلی را که برده بوديم تحويل داديم مسئول درمانگاه زنی است به نام طاهره که بومی و جزو هيئت کوهنوردان بم و دختری به نام مهيار که داوطلبانه از آلمان به ايران آمده و جانانه به زنان زلزله زده بم کمک می کنند . زمانی که مارسيديم مشغول توزيع پلو پز به زنان بی سرپرست بودند مهيار عجله داشت که زود برگردد . آنها در سه زمينه فعاليت می کنند :

۱- کمک به زنان شيرده و زنان باردار و سعی دارند که برای اين زن ها غذای گرم تهيه کنند .

۲- کمک به زنان بی سرپرست که درحدود ۲۰۰۰ نفر هستند که در زلزله بم بی سرپرست شده اند .

۳- توانمند سازی نيروهای بومی اغلب زن ها در بم فاقد مهارت های شغلی هستند و قرار است با تهيه چرخ خياطی و ميزهای خياطی مشغول شوند .

مهيار می گفت زنان نياز شديدی به همدردی و صحبت کردن دارند .

زمانی که خانه های ويران شده را می ديديم يکی از مهندسان معمار گفت اگر حتی کارهای اوليه و ابتدائی ساختمان مثل زنجاب کردن آجرها انجام می شد اين همه خرابی به بار نمی آمد .

نارضايتی زنان آسيب ديده بم از توزيع و نابسامانی کمک ها کاملا مشهود و نگران کننده است مردم بم خواهان کمک هائی که به آنها شده هستند .

دولت درحدود ۳۴۰ ميليارد تومان به بازسازی بم اختصاص داده و کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس ۴۰۰ ميليون دلار به ايران کمک خواهند کرد بانک جهانی بانک توسعه اسلامی اسپانيا ۳۰ ميليون يورو حتی افغانستان هم کمک کرده ايرانيان خارج ازکشور و ايرانيان داخل کشور هرکس هرچقدر که می توانسته است .

اکنون زمان دلسوزی و گفتن خطاها و کم کاری ها و جمع شدن سياهی لشکرهای بی ثمر به جای کارکردن درمنطقه سپری شده است بايد جانانه وارد ميدان کارشد آماده کردن سرپناه برای مردم کاری است سنگين ومشکل واصلی سازمان هائی که برای بازسازی بم کمک جمع آوری کرده اند بهتراست بودجه ايی رابرای تاسيس و هزينه ساخت مجتمع های مسکونی کوچک و مهم ترازهمه مجتمع های بهداشتی در نظر بگيرند و باهماهنگی با پروژه بم فرد امين مورد نظر خودرا برای نظارت برانجام پروژه بم معرفی کنند . برای اطلاعات بيشتر می توانيد به سايت معمار مراجعه کنيد .

اگر توانستيد سری به ويرانه دهشتناک بم بزنيد .

درگروه ياری در تاريخ ۴/۱۲/۸۲ دربيمارستان ميدان راه آهن زنی که از زلزله بم که سالم مانده بود وضع حمل می کند. پروين و ويدا برای عيادت و سرکشی و دادن هديه و وسايل بچه و مبلغی پول به بيمارستان می روند. اين زن جوان ۲۰ ساله خوشحال از عيادت, به سختی هديه ها را می پذيرد.

بعد اززلزله موقعی که از زير خاک بيرون می آيد ۷ماهه حامله بود. پدر و مادرش را که تيرآهن رويشان بود بيرون می کشد و به خيال آن که زنده هستند, می شويد ...اما آنها مرده بودند, برادرش روحيه خود را از دست داده بود و حتی خواهرش را نمی شناخت. بعد از بيمارستان شخصا پرستاری برادرش را به عهده گرفت و در حال حاضر رو به بهبود است. اين دختر بيست ساله به نام نجمه کارش دربم فيلم برداری در مجالس بود. نجمه برنده جايزه فيلم کوتاه در استان کرمان شده بود. فيلم نجمه به اسم" خطا " دراستان مرکز فرهنگی تائيد و قرار بود در جشنواره فجر نمايش داده شود. نجمه خوشحال از اينکه دوربين حرفه ای اش و همچنين دختر کوچکی که بدنيا آورده است سالم هستند, مصمم است هر چه زودتر در بم بکار فيلم بردازی بپردازد.