دوشنبه ۲۹ دی ١٣٨٢ – ۱۹ ژانويه ٢٠٠۴

خانم هما ناطق، تازه چه خبر؟

هما ناطق با اشاره به خبر منتشر شده در «کتاب هفته» به طنزي تلخ مي‌گويد: «بنده به تازگي مرحوم شدم!» و سپس به تماسهاي بسياري اشاره مي‌کند که دوستان و آشنايان با شنيدن اين شايعه با ايشان گرفته‌اند. خانم ناطق که سالها استاد دانشگاه بوده به بي‌اثر بودن ترفندهاي حکومت براي قطع ارتباط روشنفکران با مردم اشاره مي‌کند و مي‌گويد که بسياري از جوانان دانشجو که هنگام خروج او از ايران، اوائل انقلاب، تازه به دنيا آمده بودند و آشنايي مستقيمي با او نداشتند تلفن مي‌کنند و مسائل و پرسشهاي خود را به ويژه در زمينه‌ي تاريخ و فرهنگ ايران با او درميان مي‌گذارند و راهنمايي مي‌خواهند.

 

 

کتاب هفته، مجله کتاب و اطلاع‌رساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در شماره ۱۵۱ خود، ۸ آذر ۱۳۸۲، در مطلبي زيرعنوان «هما ناطق» خبر مرگ اين محقق و نويسنده‌ي نامدار معاصر را اعلام کرده است. دشوار بتوان باور کرد که اعلام اين خبر براثر «اشتباه» بوده باشد؛ زيرا پذيرفتني نيست که ورزارتخانه‌ي حکومتي که در کنار ارگانهاي اطلاعاتي رسمي‌اش داراي سازمانها و مراکز اطلاعاتي گوناگوني است از زنده بودن يکي از مشهورترين مخالفان خود بيخبر باشد؟!

خانم هما ناطق سالهاست که در فرانسه زندگي مي‌کند و طي اين اقامت ناخواسته و به رغم همه‌ي دشواريها و تنگناها همواره به کار نوشتن و پژوهش ادامه داده است. «کتاب هفته» در کنار انتشار خبر دروغ مرگ هما ناطق، در همان مطلب اطلاعات خلاف واقع و نادرست بسياري را نيز با واقعيت درهم آميخته تا بار ديگر نشان دهد که آنان که براي اين هفته نامه اعتباري قائل هستند يا خود را فريب مي‌دهند و يا در توهم‌اند. از وزراتخانه‌اي که به تمام وسائل ممکن براي کسب اطلاع از کار و زندگي نويسندگان دسترسي دارد پذيرفتني نيست که پخش اطلاعات نادرست و اعلام خبر مرگ نويسنده‌اي در نشرياتش بر اثر تسامح انجام شده باشد؛ آن هم در مجله‌اي که مسئوليتش را وزير ارشاد و فرهنگ اسلامي برعهده دارد!

به نظر مي‌رسد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با انتشار اين خبر آرزوي خود را در مرگ و نيستي روشنفکران و نويسندگان مخالف برملا مي‌کند.

باران

 

 

 

  چهار روز پس از اعلام خبر مرگ هما ناطق در «کتاب هفته»ي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اين نويسنده و پژوهنده‌ي گرانقدر تماس گرفتيم و از ايشان پرسيديم «خانم ناطق تازه چه خبر؟»

هما ناطق با اشاره به خبر منتشر شده در «کتاب هفته» به طنزي تلخ مي‌گويد: «بنده به تازگي مرحوم شدم!» و سپس به تماسهاي بسياري اشاره مي‌کند که دوستان و آشنايان با شنيدن اين شايعه با ايشان گرفته‌اند. خانم ناطق که سالها استاد دانشگاه بوده به بي‌اثر بودن ترفندهاي حکومت براي قطع ارتباط روشنفکران با مردم اشاره مي‌کند و مي‌گويد که بسياري از جوانان دانشجو که هنگام خروج او از ايران، اوائل انقلاب، تازه به دنيا آمده بودند و آشنايي مستقيمي با او نداشتند تلفن مي‌کنند و مسائل و پرسشهاي خود را به ويژه در زمينه‌ي تاريخ و فرهنگ ايران با او درميان مي‌گذارند و راهنمايي مي‌خواهند.

خانم ناطق در مورد مشغله‌هاي اخير خود توضيح مي‌دهد که: «يازده سال است درباره‌ي تاريخچه‌ي مي کار مي‌کنم و اکنون دو سالي است که مشغول تنظيم بخشي از اين تاريخچه هستم که به حافظ و مي اختصاص دارد.» اين پژوهش قرار است سال ميلادي جديد، ۲۰۰۴، از سوي انتشارات خاوران به صورت کتابي با نام «در بزم حافظ شيراز» منتشر شود.

به اعتقاد خانم ناطق تقليل عملکردهاي جمهوري اسلامي به سياست کاري نادرست است. او معتقد است آنچه در ايران اتفاق افتاده تقابل دو فرهنگ مختلف است. هما ناطق با اشاره به درخواست حکومت براي پيوستن به اتحايه کشورهاي عرب و اظهارات برخي از دولتمردان که خواستار محو «ايرانيت» و جايگزيني آن با «اسلاميت» هستند مي‌گويد: «خواست اينان از ميان بردن هر آنچيزي است که نشانه‌اي از فرهنگ ايراني دارد.»

پژوهشگر و محقق معاصر درباره‌ي تحقيق اخير خود مي‌گويد: «در اين تحقيق آشکار مي‌شود که تلاش بعضي محقيقان براي اسلامي نشان دادن برخي از شاعران ما تلاشي عبث و نادرست است. آنها که اشارات حافظ به مي و ميگساري را به مفاهيم عرفاني و مذهبي تعبير مي‌کنند خواستار مسخ چهره‌ي حافظ هستند و تلاش دارند از او چهره‌ي مسلماني معتقد ارايه دهند درحاليکه کثرت اشارات او به انواع مي و آداب مي‌نوشي و بزم چنان وسيع و آشکار است که ترديدي برجا نمي‌ماند که شاعر آشنايي ملموس و واقعي با بزم و شادماني و شرابخواري داشته است.« هما ناطق درباره برخي از يافته‌هاي خود مي‌گويد انبوه واژه‌ها و اصطلاحات به کار برده شده حکايت از آن دارد که به‌کار بردن واژه‌هايي چون مي و شراب و خمر را نمي‌توان صرفاً به کنايه‌ها و اشاره‌های عرفاني نسبت داد و به عنوان مثال «فقط توصيح و توصيف انواع جامها نزديک به هشتاد صفحه را به خود اختصاص داده است.»

ضمن تشکر از خانم هما ناطق براي ايشان سلامتي و آرامش آرزو مي‌کنيم.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 (نقل از: فصلنامه‌ي باران، شماره سوم، پاييز ۱۳۸۲)

براي ديدن فهرست و بخشي از مطالب اين فصلنامه مي‌توانيد به سايت نشر باران رجوع کنيد: www.baran.st