دوشنبه ۲۹ دی ١٣٨٢ – ۱۹ ژانويه ٢٠٠۴

انصافعلی هدايت

"جمهوری اسلامی تنها درصورتی شانس ماندن دارد که مردم به سمتش بازگردند و به آن اعتماد کنند."

"من، روزنامه نگار هستم. طبعا يک روزنامه نگار خالی از ذهنيت سياسی هم نيست، اما حق ندارد اين ذهنيت شخصی را در کار خبر دخالت بدهد. من، خود را جمهوری خواه می دانم، اما صرفا به عنوان روزنامه نگار به اين جمع دعوت شده ام. منشور اتحاد جمهوری خواهان را امضا نکرده و نخواهم کرد. زيرا در اين صورت عضو يک سازمان سياسی خواهم بود و اين کار استقلال مرا به عنوان خبرنگار از من می گيرد".

 

 

انصافعلی هدايت، روزنامه نگار آزاد ساکن تبريز که برای شرکت در همايش اتحاد جمهوری خواهان به برلين سفر کرده بود، پس از بازگشت به تبريز، از سوی افرادی که خود را ماموران اطلاعات معرفی می کردند، در خانه خود بازداشت شد.

 

گفت وگو: جواد طالعی

 

در تماسی تلفنی با خانواده هدايت آگاه شديم که او حدود ساعت شش بعد از ظهر با خانواده خود تماس گرفته و گفته است که برای بازجوئی در شعبه اول دادگاه انقلاب تبريز به سر می برد. فاطمه هدايت، دختر روزنامه نگار، به صدای آلمان گفت: " به پدرم، به صورت غير رسمی اتهام جاسوسی و توهين به مقام رهبری زده اند و او در تماس تلفنی خود خواستار حضور وکيلش در دادستانی شده است".

در آستانه بازگشت هدايت به ايران، همکارصدای آلمان، جواد طالعی با او در برلين به گفت و گو نشست.

هدايت، در پاسخ اين پرسش که آيا صرفا به عنوان يک خبرنگار در همايش برلين شرکت کرده يا عضو اتحاد جمهوری خواهان است، گفت:

"من، روزنامه نگار هستم. طبعا يک روزنامه نگار خالی از ذهنيت سياسی هم نيست، اما حق ندارد اين ذهنيت شخصی را در کار خبر دخالت بدهد. من، خود را جمهوری خواه می دانم، اما صرفا به عنوان روزنامه نگار به اين جمع دعوت شده ام. منشور اتحاد جمهوری خواهان را امضا نکرده و نخواهم کرد. زيرا در اين صورت عضو يک سازمان سياسی خواهم بود و اين کار استقلال مرا به عنوان خبرنگار از من می گيرد".

بخش هائی از گفت و گو با انصافعلی هدايت را در اينجا می خوانيد:

 

صدای آلمان: آيا قصد داريد گزارش همايش را در نشريات داخل کشور منعکس کنيد؟

هدايت: فعلا اين جسارت را در خودم نمی بينم. اصولا نمی دانم پس از گزينش شورای هماهنگی و هيات اجرائی، واکنش جمهوری اسلامی در برابر اتحاد جمهوری خواهان چه خواهد بود. علاوه بر اين، بخش فارسی راديوهای خارجی همايش را به خوبی پوشش داده اند و چيزی نمی ماند که من بتوانم با خودم به ايران ببرم.

 

صدای آلمان: عنوان روزنامه نگار آزاد، در ايران تازگی دارد. شما که دارای کارفرمای ثابتی نيستيد، اگر دچار مشکلی با مقامات دولتی شويد، چه کسی از شما پشتيبانی خواهد کرد؟

هدايت: من، آبانماه سال ۱۳۷۵ گزارشی را در سلام منتشر کردم که باب طبع جناح راست حکومت نبود. آن ها در سراسر کشور راه پيمائی هائی را عليه من سازمان دادند. بعد از اين واقعه، ديگر هيچکس به من کار نداد. نه جناح راست و نه جناح چپ. آنقدر بيکاری کشيدم که ناچار شدم خانه ام را در تهران بفروشم، به تبريز بروم و در يک اتاق خانه پدرم سکونت اختيار کنم.

 

صدای آلمان: همسر و فرزند هم داريد؟

هدايت: بله. چهار تا بچه دارم.

 

صدای آلمان: و با همه آن ها در يک اتاق زندگی می کنيد؟

هدايت: بله. اما من فارغ التحصيل رشته روزنامه نگاری هستم و جز روزنامه نگاری کار ديگری بلد نيستم. وقتی به تبريز بازگشتم، به هر دری زدم کسی به من کار نداد. سرانجام فکر کردم دارای مدرکی هستم که به من اجازه روزنامه نگاری می دهد. چنين بود که به عنوان خبرنگار آزاد شروع به همکاری با روزنامه های داخل کشور و راديوهای خارجی کردم. در تحريريه بسياری از روزنامه ها، دوستانی دارم که از خبرهايم استقبال می کنند. درآمدم، با توجه به اين که اجاره خانه نمی پردازم، زندگی ام را تامين می کند.

 

صدای آلمان: يعنی همچنان با چهار فرزند در يک اتاق خانه پدری مانده ايد؟

هدايت: بله. باور کنيد چهار سال است يک ميهمان دعوت نکرده ام، چون جا و امکانی برای پذيرائی از ميهمان ندارم. در هر حال، چون هيچ کار ديگری بلد نبودم، می بايست ميان ادامه کار پر خطر روزنامه نگاری آزاد و مرگ ناشی از گرسنگی خود و خانواده ام، يکی را انتخاب می کردم. من، اولی را برگزيدم. مرا عنصر نامطلوب می نامند، حق ورود به جلسات استانداری را ندارم و دهها مشکل ديگر برايم ايجاد کرده اند. اما ما هم خبرنگاريم، انجمن صنفی روزنامه نگاران را داريم و دوستانی که از ما حمايت می کنند. من، خودم را در يک نزاع دائمی با حکومت و زندگی می بينم. يا بايد برای نجات بچه هايم از گرسنگی کار کنم، يا بميرم. و من کار می کنم. در ايران، همه دارند می جنگند و زندگی می کنند. ايران، پر از تناقض است. شايد تناقض های من بيشتر باشد، اما يگانه نيست.

 

صدای آلمان: با توجه به فضائی که اکنون بر ايران حاکم است، فکر می کنيد انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی چه روندی را طی کند؟

هدايت: در ايران، دو جريان وجود دارد. يکی جريان حاکميت که شامل جناح های مختلف می شود و يکی مردم. اين ها به موازات هم حرکت نمی کنند. زاويه همگرائی هم ندارند که فکر کنيم در جائی به يکديگر می رسند. حکومت و مردم در دو مسير کاملا متضاد حرکت می کنند. به نظر می رسد که اکثريت مردم انتخابات را تحريم کرده اند. آمارها هم نشان می دهند که کمتر از ده درصد در انتخابات شرکت خواهند کرد.

 

صدای آلمان: کدام آمارها؟

هدايت: در دانشگاه های مختلف، ميان دانشجويان نظرسنجی می شود. مثلا اگر اشتباه نکنم، هفتاد و شش درصد دانشجويان زنجان گفته اند که رای نخواهند داد.

 

صدای آلمان: اما دانشجويان فقط بخشی از جامعه را تشکيل می دهند.

هدايت: دانشجويان در ايران وضعيتی پيدا کرده اند که می توان آن ها را مرجع مردم قلمداد کرد. من مطمئن هستم که اگر دانشجويان رای ندهند، مردم هم رای نخواهند داد. انتخابات شوراها هم اين امر را ثابت کرد.

 

صدای آلمان: چقدر اميد داريد که مبارزات مردم برای تحقق آزادی های فردی و اجتماعی سرانجام به نتيجه برسد؟

هدايت: من بسيار خوش بين هستم و آينده را بسيار درخشان می بينم. جمهوری اسلامی تنها درصورتی شانس ماندن دارد که مردم به سمتش بازگردند و به آن اعتماد کنند. اما سيستم توانائی فراهم ساختن اين زمينه را از دست داده است.

صدای آلمان: به خاطر اين گفت و گو از شما سپاسگزارم.