مقاومت
گسترده مي شود!
مي توان بر گسترش تربيون ها و گردهم
آيي هاي دانشجويي افزود؛ مي توان دامنه تظاهرات و اعتراضات در شهرها را افزايش
داد، مي توان با ابتكارات گوناگون تبليغات دروغين رسانه هاي حكومتي در ميان مردم
را خنثي كرده ودامه تحريم را هرچه گسترده تر كرد،
مي توان پس از اعلام نتايج انتخابات فرمايشي، و در راستاي دفاع از آراي
تحريم كنندگان، حركت هاي افشاگرانه و اعتراضي را سازمان داد. تداوم اين اقدامات،
زمينه پيشروي را بشدت افزايش خواهد داد و دستگاه ولايت را در سراشيب نابودي بدرقه
خواهد كرد
ارژنگ
بامشاد
تماميت خواهان دستگاه ولايت
براي قطعيت دادن به سلطنت اسلامي خود، روي چند عامل حساب باز كرده بودند كه اين
چند عامل، پايه هاي استدلالي شان براي قلع و قمع اصلاح طلبان بود. آن ها روي اين حساب كرده بودند كه اصلاح
طلبان اين بار نيز تماماً خط تسليم را در پيش خواهند گرفت؛ مردم دچار ياًس و بي
تفاوتي خواهند گشت و به دليل كينه شان نسبت
به خيانت اصلاح طلبان ، اقدامات دستگاه ولايت با سكوت نظاره خواهند كرد و محافل بين المللي نيز به دليل
منافع سياسي و اقتصادي شان با قدرت برتر در درون رژيم وارد چانه زني خواهند شد.
اكنون كه تماميت خواهان طرح
هاي خود براي اخراج اصلاح طلبان را به انجام رسانده و برگزاري انتخابات فرمايشي را
در دستور كار خود قرار داده اند، هر روز با فروريزي بيشتر پايه هاي استدلالي شان
روبرو مي شوند.
اصلاح طلبان كه قرار بود اين بار نيز هم چون
موارد قبل بي سروصدا تسليم شوند، به صورت يك پارچه عمل نكردند. بخش ميانه رو و
راست اصلاح طلبان تسليم شدند و وظيفه برگزاري انتخابات فرمايشي را بر عهده گرفتند.
اما بخش راديكال اصلاح طلبان پس از تحصن در مجلس و سپس طرح شعار عدم شركت در
انتخابات، راه مقاومت در پيش گرفتند و حالا مي روند كه به تدريج تكليف خود را با
قانون اساسي رژيم اسلامي و ستون مقوم آن يعني اصل ولايت فقيه روشن كنند. نامه ي صريح نمايندگان معترض مجلس
به خامنه اي در 28بهمن ماه 82 و افشاي اينكه تمامي اقدامات شوراي نگهبان به دستور
رهبر رژيم بوده است، بيان رودررويي آشكار اصلاح طلبان معترض با ولي فقيه رژيم است.
تا جايي كه در نامه شان، او را متهم به رياكاري و دودوزه بازي كرده اند و نوشته
اند: " سئواي اينجاست كه آيا اعضاي شوراي نگهبان جسارت آن را يافته اند كه
حتي در مقابل دستورات حضرت عالي ، كه به زعم ايشان "حكم حكومتي" بوده،
ايستادگي كنند؟ و يا آن گونه كه شايع شده
با وجود ابلاغ نظرات علني، به گونه اي ديگر از سوي شما ماًذون به اصرار وابرام بر
رد غيرقانوني و گستدرده صلاحيت ها بوده اند؟" و يا مواضع اصلاح طلباني چون هاشم آغاجري
بيانگر عمق شكست ديدگاه اصلاح طلبي در درون رژيم است. هاشم آغاجري
در نامه خود از زندان به تاريخ 17بهمن ماه
82 به نمايندگان مستعفي مجلس نوشت: " اكنون مردم ايران پس از شش سال
به تجربه دريافته اند كه با حفظ ساختار موجود اميدي به هيچ گونه تحول و اصلاحي
نيست، در حالي كه جامعه ايران نياز به تحول بنيادي و ساختاري را به صد زبان بيان
مي كند". طبعاً مقاومت بخش راديكال اصلاح طلبان و عدم شركتشان در انتخابات به
همراه انصراف هاي گسترده كانديداهاي تاًييد صلاحيت شده از ميان محدود اصلاح طلبان
راه يافته به بازي انتخابات فرمايشي، رسوايي جناح حاكم را بيش از پيش گسترش مي
دهد. با امتناع بخش راديكال اصلاح طلبان
از هم كاري فعال با تماميت خواهان، عملاً تسليم اصلاح طلبان محافظه كار زياد
كارآيند و موثر نخواهد بود.
در عرصه بين المللي دستگاه ولايت روي بي طرفي امريكا و اروپا در
تحولات دروني كشور و سكوت آن ها حساب باز كرده بود. بده بستان هاي سياسي و وعده ي
امتيازدهي هاي گسترده از يك سو و حساب باز كردن روي مشكلات آمريكا در عراق و فلج
سياسي ناشي از مبارزات انتخاباتي در آمريكا، اين اميد را براي اصلاح طلبان فراهم
آورده بود كه گويا مي توان روي سكوت و بي طرفي غرب و آمريكا حساب كرد. اما اخراج
اصلاح طلبان از اهرم هاي حكومتي و تلاش براي يك پارچه كردن قدرت، هم اروپا
و هم آمريكا را نسبت به تحولات آتي ايران حساس كرده است. اطلاعيه هاي پارلمان
آلمان و پارلمان اروپا در محكوميت اقدامات دستگاه ولايت و تلاش آمريكا براي بردن
پرونده تسليحات اتمي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل، نشان از نگراني شديد اين كشورها از تحولات
دروني ايران دارد. دولت هاي اروپايي در چند سال گذشته تلاش زيادي كرده بودند تا با
اتكا به حضور جناح اصلاح طلب در قدرت و بزرگنمايي نقش آن ها در تحولات آتي، افكار
عمومي كشورهاي شان را نسبت به گسترش مناسبات سياسي و اقتصادي با رژيم اسلامي جلب
كنند. زيرا اين دولت ها به خوبي به نقش و جايگاه افكار عمومي آگاهي دارند و نمي
توانند هميشه و همه جا بدون توجه به اين
پارامتر دست به اقدامات سياسي بزنند. اما اكنون با حذف اصلاح طلبان از اهرم
هاي قدرت و تلاش براي برگزاري انتخاباتي فرمايشي و يك جانبه از يك سو و حضور چندين
ميليون ايراني مخالف در خارج كشور كه تحولات كشور را به دقت دنبال مي كنند و از
ابزارهاي قدرتمندي براي تاًثيرگذاري برافكار عمومي در غرب برخوردارند از ديگر سو، زمينه
عيني براي سازش قدرت هاي غربي با رژيم خودكامه فقها بيش از پيش كاهش مي يابد. دولت
آمريكا نيز كاملاً بر اين امر واقف است كه نيروي موثر در درون حاكميت رژيم براي
نزديكي ميان جمهوري اسلامي و آمريكا، اصلاح طلبان بودند و نه تماميت خواهان. و
اكنون در صورت يك پارچه شدن قدرت در دست جناح تماميت خواه، خطر اين نيرو براي
تآثير گذاري بر تحولات درون عراق و تحريك شيعيان اين كشور به شدت افزايش خواهد
يافت. بنابراين ارزيابي تماميت خواهان مبني بر بي طرفي و سكوت آمريكا، ارزيابي
واقع بينانه اي نبوده است.
پايه ي سوم استدلال تماميت
خواهان، بي اعتنايي مردم به جدال هاي بالايي ها و نفرت شان از اصلاح طلبان بود. آن
ها تصور مي كردند كه اين بي اعتنايي به
راحتي به بي تفاوتي سياسي تبديل شده و مردم پاي خود را از تحولات كنوني سياسي در
كشور كنار خواهند كشيد. اما تماميت خواهان در اين محاسبه ي خود نيز شكست سختي
خورده اند. زيرا اكنون با كنار گذاشته شدن
اصلاح طلبان از اريكه ي قدرت و تجزيه دروني اصلاح طلبان و روشن تر شدن نقش
و جايگاه قدرت در جمهوري اسلامي، مردم از حالت بي اعتنايي به تدريج خارج مي شوند و لبه تيز حملات خود را عليه
تماميت خواهان و عليه اركان بنيادي حكومت ديني نشانه مي روند. بيانيه هاي محكم و
مستدل انجمن هاي دانشجويي در بسياري از دانشگاه هاي كشور به همراه گردهم آيي هاي
سياسي در محكوميت اقدامات تماميت خواهان، نشانه ي حضور قدرتمند و هدفمند جنبش
دانشجويي در اين مقطع حساس از تحولات كشور است. دانشجويان كه زودتر از ديگران مرگ
اصلاح طلبي درون حكومتي را ديده بودند، اكنون با رسميت يافتن اين مرگ تدريجي، حتي
از سوي خود اصلاح طلبان حكومتي، نظراتشان را با شفافيت تحسين برانگيزي اعلام مي
كنند. آن ها در بيانيه هاي خود روي منشور جهاني حقوق بشر، ضرورت برقراري آزادي هاي
سياسي و دمكراسي در كشور و جدايي دين از
دولت تاكيد مي كنند. امري كه تماماً به معناي نفي كامل پايه هاي قانون اساسي رژيم
اسلامي است. اما دانشجويان در اعتراضات خود تنها نيستند. تظاهرات اعتراضي مردم مريوان،
بوكان، جوانرود و سروآباد كردستان و چند شهر در استان فارس در اعتراض به برگزاري
انتخابات فرمايشي و حتي برهم زدن ستادهاي انتخاباتي نشانه هاي حضور آگاهانه و هوشيارانه ي مردم در تحولات كنوني است. طبعاً اين حركت ها هنوز
در مراحل مقدماتي خود است. روشن است كه در فرداي انتخابات كه قرار است با تقلب هاي
گسترده آراي 40ميليوني از صندوق ها بيروان
آيد، دامنه ي اعتراضات گسترده تر نيز خواهد شد. زيرا بايد به اين نكته توجه
كرد كه تحريم كنوني انتخابات از سوي مردم، نه تحريمي منفعلانه هم چون تحريم
انتخابات هاي قبل از دوم خرداد 76 ، بلكه تحريم بسيار سياسي و فعالانه است. از اين
رو مردم نسبت به آ راي تحريم كنندگان بشدت حساس خواهند بود.
محورهاي فوق نشان مي دهد كه
تماميت خواهان د ر محاسبه ي خود براي يك
دست كردن قدرت دچار اشتباه شده اند. اشتباهي كه آن ها را نه تنها از سپر دفاعي اصلاح طلبي محروم كرده است، بلكه
بخشي از اصلاح طلبان را نيز به رودررويي آشكار با شخص ولي فقيه و قدرت دستگاه
ولايت كشانده است. در اين شرايط تماميت
خواهان عملاً در مقابل مردم به شدت خشمگين
قرار گرفته اند و اين بر نگراني آن ها افزوده است. بي جهت نيست كه اميرمحبيان
سرمقاله نويس "رسالت" درشماره
چهارشنبه 29بهمن 82، با بيان اين
نگراني، از خاتمي مي خواهد كه
تماميت خواهان را در اين دوره حساس ياري دهد و مي نويسد: " بر اين
باورم كه هم خاتمي وهم بعضي از مسئولان حكومتي بايد به نحوي از تعامل دست يازند كه
با درايت بتوانيم از اين گردنه مهم سياسي يعني انتخابات اول اسفند و نيز تبعات چند
ماهه آن تا تشكيل مجلس جديد عبور نماييم."
تحولات كنوني كشور، شرايطي
را فراهم آورده است كه دستگاه ولايت
عليرغم تلاش هايش براي يك پارچه كردن حكومت، در ضعيف ترين وضعيت خود قرار
گرفته است. شكاف در دستگاه هاي حكومتي گسترش يافته، مبارزات توده اي و دانشجويي هر روز شكل راديكال تري به خود
مي گيرد، و فشار بين المللي نيز متاًثر از شرايط داخلي رو به افزايش خواهد گذاشت.
چنين شرايطي، زمينه مناسبي است براي گسترش فشارها بر حكومت و طرح درخواست هاي سياسي
اثباتي و هموار كردن راه پيشروي به سوي
حكومتي بر پايه آراي آزادانه وهمگاني مردم با به رسميت شناختن حق تعيين سرنوشت شان
به دست خودشان. در چنين شرايطي بايد از تمامي فرصت ها براي پيشروي استفاده كرد.
دشمن مردم، اكنون با عرياني تمام در مقابل حملات توده اي قرار گرفته است. اقدامات
غيردمكراتيك و مرتجعانه اش روز به روز بيشر رسوا مي شود. بنابراين نبايد فرصت را
از دست داد. مي توان بر گسترش تربيون ها و
گردهم آيي هاي دانشجويي افزود؛ مي توان دامنه تظاهرات و اعتراضات در شهرها را
افزايش داد، مي توان با ابتكارات گوناگون تبليغات دروغين رسانه هاي حكومتي در ميان
مردم را خنثي كرده ودامه تحريم را هرچه گسترده تر كرد، مي توان پس از اعلام نتايج انتخابات فرمايشي، و
در راستاي دفاع از آراي تحريم كنندگان، حركت هاي افشاگرانه و اعتراضي را سازمان
داد. تداوم اين اقدامات، زمينه پيشروي را بشدت افزايش خواهد داد و دستگاه ولايت را
در سراشيب نابودي بدرقه خواهد كرد. 29بهمن
1382- 18فوريه 2003