چهارشنبه ۱ بهمن ١٣٨٢ – ۲۱ ژانويه ٢٠٠۴

دفاع از شرق

روزنامه­­ي شرق با تمام کاستي­ها و انتقاداتي که به آن وارد است، غنيمتي است که نبايد ادامه­ي حيات آن را در نزاع­هاي سياسي به خطر انداخت. پس از انتخابات مجلس هفتم نيز که اوضاع  احتمالا وخيم­تر خواهد شد، قطعا مردم به يک روزنامه­ي حرفه­اي نياز دارند. روزنامه­ي شرق در کنار تمام اصول حرفه­اي که براي خويش قائل است بايد نگران ماندگاري خويش نيز باشد.   

 

آرشين ايراني

http://gharibeyeirani.persianblog.com

 

با جنجالي که بر سر عکس روزنامه­ي شرق ­پيش آمد، بد نيست بينديشيم  که يک عکاس حرفه­اي اگر بنا باشد عکسي از يک مراسم روزه بگيرد، چه بايد بکند؟ انسان­هاي روزه­دار که ظاهرا تفاوت چنداني با ديگران دارند، قاعدتا راهي جز عکس­برداري از مراسم افطار باقي نمي­ماند. بنابراين عکاسي و سردبيري که چنين طرحي را پسنديده­ است، قاعدتا مهارت­هاي حرفه­اي خود را به اثبات رسانده است.

اما ريشه­ي جنجال­­هاي پيرامون اين عکس را نه در رعايت اصول حرفه­اي عکاسي که بايد در ايدئولوژي چپ­گرايانه­اي جستجو کرد که زماني سيطره­اي وسيع بر تمام شئونات فرهنگي و سياسي جامعه داشت. فرهنگي که در آن گرسنگي و فقر بر خلاف تنعم و لذت يک ارزش متعالي است. کارگران و زحمت­کشان قهرمانان واقعي جامعه­اند و سرمايه­داران و تاجران خائنان بالفطره­. در کار شاعران و نويسندگان اين دوره نيز آن چيزي که بيش از اندازه رونق دارد، کفش­هاي پاره، شلوارهاي وصله­دار، دست­هاي پينه­بسته، فتيله­ي چراغ­هاي نفتي و گره­هاي قالي است و جايي براي سرخوشي، لذت و تنعم نيست.

با چنين تفکري جاي تعجب نيست که از يک سو محافظه­کاران به تمسخر، صحنه­ي غذا خوردن نمايندگان را به رخ مي­کشند و از طرف ديگر برخي اصلاح­طلبان نيز گلايه­مندند که چرا روزنامه با اين طرح حرکت اعتراضي اصلاح­طلبان را تضعيف مي­کند. جاي شگفتي و تأسف است که غذا خوردن براي سياسيون ما از هر دو طرف يک مسأله جدي است. در ميان اين اعتراضات توصيف مرتضي کاظميان خواندني است: «شرق با چاپ ميز افطار نمايندگان اصلاح­طلب –که البته از متوسط ميزهاي غذايي جامعه، رنگين تر نيست و صد البته از متوسط ميزهاي غذاي بسياري «از ما بهتران» و حتا «ميهماني­هاي خصوصي» خود ما، کم­رنگ­تر و بي­رونق­تر است- روزه­ي سياسي آنان را به ويژه با درج تيتر مربوطه، نه به نقد که به تمسخر مي­نشيند»

گويا اگر غذاي صرف شده ساده و مثلا يک ظرف خرما بود هيچ کدام حساسيتي به اين موضوع نشان نمي­دادند ولي خداي ناکرده اگر نمايندگان زخمت­کش پيتزا سفارش مي­دادند، معلوم نيست بايد چه برخوردي با روزنامه مي­شد. تيتر ويژه­اي هم که اين فعال ملي-مذهبي به آن معترض است يک جمله­ي ساده بيشتر نيست: «آغاز روزه­ي سياسي متحصنين»

اگر انتقادي به روزنامه­ي ­شرق درقبال عملکردش در مورد اخبار متحصنين وارد باشد، نه چاپ چنين عکسي است که وارد شدن تمام­عيار اين روزنامه است در اين جدال سياسي. پذيرفتني است که مسئله­ي پيش رو بسيار حساس و حياتي است، اما هزينه­ي سياسي آن را نبايد روزنامه­اي بپردازد که مدعي ميانه­روي است و وام­دار هيچ گروه سياسي نيست. شرق در اين ماجرا نه تنها به پوشش گسترده­ي خبري حتا فراتر از روزنامه­هاي نزديک به گروه­هاي سياسي دست زد، بلکه با انتشار چند بيانيه با امضاي اکثر روزنامه­نگارانش حمايت علني خود را از متحصنين آشکار کرد. گرچه کلا روزنامه­نگاران بدون فعاليت­هاي سياسي هم امنيت ندارند، و هر لحظه­اي ممکن است به بهانه­اي روزنامه توقيف شود، اما قطعا چنين اقدام­هايي خطرپذيري آن را بيشتر خواهد کرد.

روزنامه­­ي شرق با تمام کاستي­ها و انتقاداتي که به آن وارد است، غنيمتي است که نبايد ادامه­ي حيات آن را در نزاع­هاي سياسي به خطر انداخت. پس از انتخابات مجلس هفتم نيز که اوضاع  احتمالا وخيم­تر خواهد شد، قطعا مردم به يک روزنامه­ي حرفه­اي نياز دارند. روزنامه­ي شرق در کنار تمام اصول حرفه­اي که براي خويش قائل است بايد نگران ماندگاري خويش نيز باشد.