...پيش از اينکه دير شود
خانم عبادی! فرصت ها به سادگی به
دست نمی آيند. فرصت شنيده شدن، فرصت ديده شدن و فرصت جدی گرفته شدن.
خانم عبادی شما درمراسم مختلف،
تاکيد کرديد که اين جايزه به زن مسلمان داده شده است. در اولين کنفرانس
مطبوعاتيتان، گفتيد:" زن مسلمان شرقی" در مجلس گفتيد:" زن مسلمان
ايرانی مدافع حقوق بشر" ، در مصاحبه با نشريه اشپيگل گفتيد " نخستين زن
مسلمان" آيا فکر نمی کنيد اينکه جايزه را منحصر به زنان مسلمان می کنيد آن هم
در کشوری که چندين اقليت مذهبی رسمی در آن زندگی می کنند و يا در مدنی و انسانی
ترين شکل ممکن افرادی با گرايشاتی تاييد نشده، کمی اجحاف به ساير ايرانيان غير
مسلمان در سراسر جهان باشد که از دريافت جايزه شما به وجد آمدند.
آينا قطبی يعقوبی
aina2130@yahoo.com
سايت زنان ايران
کمتر
از يک ماه پيش در چنين روزهايی شهر در شادی استقبال جايزه ای فرورفته بود که به
دست آوردنش برای ما وشايد تمامی کشورهايی چون ما، آنهم از سوی يک زن، امری غير
قابل انتظار به شمار می رفت.
نوبل صلح برای زنی از کشوری که هنوز در ساده ترين
شکل، برای پيوستن به کنوانسيون رفع تبعيض از زنان، حتی با قيد شرط عدم مغايرت با
اسلام، مشکل دارد.
سرمستی حاصل از دريافت اين جايزه برای جنبش زنان
که آن را دميدن روحی تازه، برای ادامه دادنی استوارتر می پنداشتند، آنقدر بود که
از کنار سخنان برنده جايزه به سادگی بگذرند.
اما حلاوت و سرمستی حاصل از هر پيروزی، زمانی به
پايان می رسد و درست در لحظه همين پايان است که غفلت ها و فرصت سوزيها، آشکارا رخ
نموده و افسوس ها ديگر کاری از پيش نمی برند.
قهرمان سازی و آراستن بتهای بی نقص، تقسيم پيروزيها
و شکستها و حتی افراد به جناحهای خاص و تملک همه داشته ها برای اهداف سياسی و مرز
کشيهای جناحی عادت تاريخی ماست. همان کاری که در سال ۷۶ با خاتمی کرديم. او
راقهرمان و ناجی و تحت تملک همه آنان که مخالفتی با جريان اصلی حاکم دارند،
پنداشتيم. آنچنان که بعدها حتی اگر کسی پرسش و نقدی هم داشت جراتی برای بر زبان
راندنش نمی ماند. ترس اينکه بت بزرگ شکسته شود و يا برچسب حکومتی بودن به دنباله
نامش افزوده گردد.
اين چنين شد که اين تصوير به دور مانده از نقد
خوديها، امروز اين چنين مخدوش شده است.
اما امروز در آستانه زمانی تازه و پراميد و با
تکيه بر تمام فرصت های از دست رفته تاريخی به خودم اجازه می دهم که سئوالاتم را از
خانم عبادی بپرسم. از برنده جايزه نوبل و زنی که " بانوی صلح ايران" لقب
گرفته است. از او قبل از اينکه چون هميشه دير شود.
۱-خانم عبادی، مطرح کردن مسائل به صورت تيتر و در
لفافه های شکيل، ساختن عنوانين و حتی سازمانهای بدون راهکار و برنامه و حتی شرح و
توضيحی مختصر، سالهاست که در اين کشور مرسوم است. اينکه طرح مسئله کنيم و پاسخ
ندهيم. شما که در اولين سخنرانی رسميتان در برابر دوربين های بين المللی،
گفتيد:" مغايرتی بين اسلام و حقوق بشر وجود ندارد" . لطفا برای ما توضيح
دهيد که چگونه می توانيم با تکيه بر دين الهی، قوانين داخلی را که همه می دانيم
مصاديق بارز نقض حقوق بشر - با تکيه بر اعلاميه جهانی حقوق بشر - هستند، تغيير
دهيم. از شما به عنوان يک حقوق دان می پرسم، از شما که مسلما در حوزه مذهب هم
مطالعات و تحقيقاتی داشته ايد که اين نظريه را مطرح نموده ايد. لطفا برای ما به
صورتی واضح و با ارائه راهکارها و دلايل اين نظريه را توضيح دهيد. سالهاست که اين
جمله را می شنويم اما کسی آن را برای ما معنا نمی کند.
۲- خانم عبادی، در مراسم بزرگداشت ۸ مارس سال ۸۱
در دانشگاه تهران، شما با نمايش کتاب آيين دادرسی مطرح کرديد که مجلس ششم بيشترين
ظلم را به زنان روا داشته است و دليلتان هم اين بود که تا قبل از تصويب آيين
دادرسی جديد در اين مجلس، تنها شهادت زنان در بعضی از دعاوی کيفری نصف شهادت مردان
محسوب می شد، اما با تصويب رويه قضايی جديد در مجلس ششم، شهادت زنان در تمامی
دعاوی نصف شهادت مردان محسوب می شود. با اين پيش فرض، چطور شما در مراسمی که به
دعوت فراکسيون زنان در محل مجلس برای شما بر پا شد، گفتيد:" عملکرد مجلس ششم
کارنامهی پرافتخاری است" و يا" اميدوارم مجالس آينده نيز از راه و روش
مجلس ششم بهره ببرند و همين راه را ادامه دهند چرا که مجلس ششم نويدگر دموکراسی در
ايران است"
۳-خانم عبادی شما درمراسم مختلف، تاکيد کرديد که
اين جايزه به زن مسلمان داده شده است. در اولين کنفرانس مطبوعاتيتان، گفتيد:"
زن مسلمان شرقی" در مجلس گفتيد:" زن مسلمان ايرانی مدافع حقوق بشر"
، در مصاحبه با نشريه اشپيگل گفتيد " نخستين زن مسلمان" آيا فکر نمی
کنيد اينکه جايزه را منحصر به زنان مسلمان می کنيد آن هم در کشوری که چندين اقليت
مذهبی رسمی در آن زندگی می کنند و يا در مدنی و انسانی ترين شکل ممکن افرادی با
گرايشاتی تاييد نشده، کمی اجحاف به ساير ايرانيان غير مسلمان در سراسر جهان باشد
که از دريافت جايزه شما به وجد آمدند.
۴- شما در گفتوگو با روزنامهی الرای العام چاپ
کويت، گفتيد که:" اگر از بسياری از امور چشم پوشی کنم، بايد بگويم اين جايزه
را به محمد خاتمی اعطا ميکردم" و همچنين در در گفتوگو با روزنامه ی
الشرق الاوسط -چاپ لندن- گفتيد که:" متاسفانه بايد گفت و اعتراف کرد که خاتمی
فرصت تاريخی که برايش مهيا شده بود را از دست داد." خانم عبادی چگونه جايزه
را می توان به کسی داد که قدر فرصتها را نمی داند و اما آيا اصلا اين جوايز و در
سطحی بالاتر هر پيروزی تنها برای درک فرصت ها نيست که به دست می آيد. شما چگونه
رييس جمهوری را که عمده آرايش را از جامعه زنان به دست آورد و پس از پيروزی سال ۸۰
به سادگی انتخاب وزير زن در کابينه را ريسک خواند، برای دريافت جايزه صلح، واجد
شرايط می دانيد.
خانم عبادی! فرصت ها به سادگی به دست نمی آيند.
فرصت شنيده شدن، فرصت ديده شدن و فرصت جدی گرفته شدن.