سه شنبه ۳ دی ۱۳۸۱- ۲۴ دسامبر ۲۰۰۲

تفنگ خالی ولايت فقيه

خدايار آفام

 

 

در تعادل کنونی قوا در ايران هرگز يک بال حکومت بال ديگر آن را قطع نخواهد کرد و مشخصأ جناح محافظه کار دست به کودتا يا حرکت عمومی عليه اصلاح طلبان نخواهد زد.

در ايران وضعيت فوق العاده زمانی اعلام خواهد شد که شورش های مردمی گسترش بيشتری پيدا کند و در آن حالت هم جناح های حکومت بطور متفق دست به اعلام و اجرای حکومت نظامی خواهند زد .

فرجام طبيعی تداوم حکومت روحانيون بازگشت ايران به رژيم ملوک الطوايفی سياسی است به نحوی که هر گوشه ايران تحت نفوذ اداری و حکومتی آخوند قدرتمند منطقه قرار ميگيرد تا او حکومت خود مختار خود را با اتکا بر " فتوا " بر قرار کند.

-------------------------------

 

در روزها و هفته های اخير از زبان تعدادی از گردانندگان اصلی دو جناح " اصلاح طلب " و " محافظه کار " شنيده ايم که هشدار داده اند ( مانند محمد رضا خاتمی دبيرکل جبهه مشارکت) يا تهديد کرده اند ( مثل حسين شريعتمداری نماينده ولی فقيه و مدير کيهان) که " وضعيت فوق العاده" اعلام خواهد شد يا " کودتا " می شود و " تصفيه دامنه داری " براه خواهد افتاد و باين طريق جناح محافظه کار اصلاح طلبان را از حکومت بيرون رانده و قلع و قمع ميکند .

ميگويند از تفنگ خالی دو نفر می ترسند، اول آن کسی که تفنگ را در دست دارد و ميداند که تفنگش خالی است و بکار نمی آيد، دوم فردی که تفنگ به طرف او نشانه گرفته شده و گمان ميکند که تير خواهد خورد. حکايت کودتای محافظه کاران عليه اصلاح طلبان هم داستان همين تفنگ خالی است. آنها می توانند از هم بترسند ولی اينگونه شايعه پراکنی ها ديگر تاثير گذاری اجتماعی خود را از دست داده اند و تنها بکار بازار گرمی های سياسی دو جناح می آيند. مردم ايران ديگر اين بازار گرمی ها را باور ندارند و به آن پشت کرده اند. مردم در آذر ماه امسال با دو شعار همزمان " رهبر، برو گمشو " و " خاتمی، استعفا، استعفا" عمق قضاوت سياسی خود را در مورد هر دو جناح حکومت بيان کرده اند .

نگارنده اين سطور معتقد است که در تعادل کنونی قوا در ايران هرگز يک بال حکومت بال ديگر آن را قطع نخواهد کرد و مشخصأ جناح محافظه کار دست به کودتا يا حرکت عمومی عليه اصلاح طلبان نخواهد زد. فراموش نکنيم که همين حسين شريعتمداری که اين روزها علم دروغين و مردم فريب " انحلال جبهه مشارکت " و " تصفيه خط نفاق جديد " را بلند کرده در اوايل پائيز امسال اصلاح طلبان را تهديد می کرد که اگر از حاکميت خارج شوند قلع و قمع خواهند شد .

از آنچه که گفته شد نبايد اين نتيجه را گرفت که محافظه کاران چنگال هايشان را جمع خواهند کرد . برعکس، آنها بمنظور گسترش فضای ترور و ترس بيش از پيش افرادی از جناح مقابل يا نهضت آزادی را که صداقت و خلوص بيشتری داشته و به مردم نزديک ترند به حبس و شکنجه خواهند کشيد و اگر لازم ببينند حتی اعدام هم خواهند کرد. به بيان ديگر بگير و ببند در ايران ادامه خواهد يافت و شدت بيشتری هم خواهد گرفت اما تنها در حد " افراد " محدود خواهد ماند و در آنچه که مربوط به تعادل قوای درونی حکومت است صورت کودتا و اعلام وضعيت فوق العاده بخود نخواهد گرفت. در ايران وضعيت فوق العاده زمانی اعلام خواهد شد که شورش های مردمی گسترش بيشتری پيدا کند و در آن حالت هم هر دو جناح حکومت بطور متفق دست به اعلام و اجرای حکومت نظامی خواهند زد .

ميگوئيم جناح های مختلف مکمل هم هستند و يک بال حکومت بال ديگر آنرا قطع نخواهد کرد. در بيان چرائی مطلب می توان دلايل زير را بر شمرد :

۱-ولی فقيه خودش را باتصفيه يکشبه ( همانند۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و حذف بنی صدر و قلع و قمع مجاهدين و نيروهای چپ ) به يکباره از شر عوامل دست و پا گير داخل و خارج رژيم خلاص نمی کند زيرا که رژيم جمهوری اسلامی در تماميتش ( و از جمله اصلاح طلبان ) از عکس العمل مردم در مقابل کودتا بشدت هراس دارد. کودتای يکشبه به معنی رو شدن چهره صد در صد طالبانی رژيم است و ميتواند صبر مردم ايران را به سر آورده و تجربه تاريخی ۳۰ تير ۱۳۳۱ شاه را برای شيخ هم تکرار کند . روحانيون بخوبی از تنفری که از خودشان بين مردم ايجاد کرده اند خبر دارند و ميدانند که هر زمان مخالفت گسترده مردم با آنها به خيابانها کشيده شود هر قدم تاريخ هفت فرسنگ خواهد بود و روحانيون حاکم در کمتر از چند ساعت از صحنه سياسی ايران حذف خواهند شد. گواهی تاريخی آيت الله جنتی در نماز جمعه ۲۹ آذر ماه ۱۳۸۱در سينه تاريخ روياروئی مردم و استبداد گران مذهبی ثبت خواهد شد که گفت : " بر اساس يک نظر سنجی در اصفهان ۸۵ در صد از خانواده های شهدا از دادن شهيد و جنگ پشيمان بوده اند و ۷۰ در صد از مردم و خانواده های شهدا عامل انقلاب را آمريکا و انگليس دانسته اند. "

وای بر حاکمان اگر از پس امروز بود فردائی!

۲-دليل ديگر دست نزدن ولی فقيه به کودتای يکشبه ترس او از بهانه دادن به آمريکا برای حمله نظامی و مبتلا شدن سيد علی خامنه ای و ياران ولی فقيه به سرنوشت ملا عمر و دايره خلافت اميرالمومنينی اوست. ولی فقيه با وجود تمامی شعارهای روزانه ضد آمريکائی خود، اين ترس عميق را دارد که در صورت کودتا و از ميان بر داشتن اصلاح طلبان، رژيم ولايت فقيه قابل تشخيص از رژيم طالبان نباشد و بهانه نهائی را برای حمله نظامی به دست آمريکا بدهد .

۳-نکته مهم ديگری که بنظر نگارنده مانع دست زدن به قلع و قمع های گسترده توسط رژيم ميشود اين است که ولی فقيه اين واقعيت را درک کرده است که نمی تواند بطور نامحدودی روی نيروهای سرکوبگر خود برای دفاع از حاکميت روحانيون حساب کند. اگر سران پاسداران و بسيج ،که عمدتأ از اعضای مؤتلفه و حجتيه هستند، راه برگشتی برای خود نگذاشته اند بدنه اين ارگانهای سرکوبگر از نيروهای استراتژيک و معتقد به رژيم نيستند و بلکه عوامل ديگری که عمدتأ ريشه های اقتصادی يا لمپنيسم دارند آنها را بدور رژيم جمع کرده است. نبايد فراموش کنيم که وجود آخوند کم اعتباری مثل سيد علی خامنه ای در سمت ولی فقيه هرگز نمی تواند مرکز ثقلی را برای تجمع ايدئولوژيک آنها ايجاد کند.

رژيم اسلامی روحانيون هيچ زمان نخواهد توانست خود را ترميم و بازسازی کند. آنها در گرداب ضعف و ندانم کاری و فساد گرفتار شده و هر روز که ميگذرد ضعيف تر هم خواهند شد. در ۲۴ سال گذشته روحانيون حاکم فرصت کافی داشتند تا نشان دهند که برای تطبيق با شرايط زمان و مکان فاقد ذکاوت لازم هستند و نمی توانند خود را از سياه انديشی تاريخی خود برهانند. روحانيون که قرن ها در اتاق انتظار قدرت نظاره گر و بلکه سايه نشين حاکمان بودند اين فهم را نيافتند که با احکام و اصولی که محتملأ ممکن بود مبنای اداره يک شهر چند هزار نفری در ۱۴ قرن پيش در عربستان باشد نمی توان ايران ۷۰ ميليونی را در شرايط بسيار پيچيده روابط بين المللی کنونی اداره کرد.

نکته بسيار مهم اينست که اگر واقعيت ضعف کنونی رژيم اسلامی حاکم مورد توجه قرار نگيرد و صاحبان اصلی قدرت، يعنی مردم، در صحنه سياسی کشور حضور مؤثر و گسترده ای نداشته باشند، با اين فرجام تلخ روبرو خواهيم شد که ضعف روز افزون و غير قابل اجتناب رژيم به محو تدريجی دولت مرکزی منجر خواهد شد. فرجام طبيعی تداوم حکومت روحانيون بازگشت ايران به رژيم ملوک الطوايفی سياسی است است به نحوی که هر گوشه ايران تحت نفوذ اداری و حکومتی آخوند قدرتمند منطقه قرار گيرد تا او حکومت خود مختار خود را با اتکا بر " فتوا " بر قرار کند.

نگارنده به چنين فرجامی باور ندارد. شاعر معاصر محمد زهری همه اميد مردم را در اين شعر کوتاه خلاصه کرده است:

 

دستی است

بالای دست شب :

دست سپيد صبح

 

خدايار آفام

اول دی ماه ۱۳۸۱

kodayarafam@hotmail.com