يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۸۱- ۱۹ ژانويه ۲۰۰۳

ترکيب منافع خانوادگی، اقتصادی، سياسی در بوش

او را به تهديدی برای صلح جهان تبديل کرده است

مصاحبه با گونترگراس برنده جايزه ادبيات نوبل در ۱۹۹۱ پيرامون جنگ عراق

به نقل از :

http://www.roshangari.com

 

_ اقای گراس شما چه تصوری از آقای بوش داريد؟

من به اين مرد به عنوان يک خطر نگاه می کنم، تهديدی برای صلح جهانی. او مرا به ياد يکی از قهرمانان تاريخی شکسپير می اندازد که تنها افتخارش اين بود که بتواند جلوی پدرش _ شاه پير و برکنار شده _ بايستاد و بگويد: نگاه کن من کار تو را تمام کردم.

او مصمم است جنگ خليج را باز هم با شروع يک جنگ ديگر به اوج خود برساند. بوش پسر انگيزه های شخصی و خانوادگی دارد که به شيوه ای احباری او را به جلو می راند. منافع اقتصادی خانواده بوش هم در اين زمينه نقش دارد. اين خانواده تا خرخره در تجارت نفت غرق است. بنابراين منافع سياسی و انگيزه های تجاری در فريادهای او برای شروع جنگ در عراق درهم آميخته است. دليل سوم البته موقعيت ايالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت جهانی است. ابرقدرت می خواهد بقيه جهان را تحت کنترل و اداره خود قرار دهد، ولی در مورد بقيه جهان زياد نمی داند. تقريبا هيچ چيز نمی داند. اين ترکيب خطرناک منافع خانوادگی، اقتصادی و سياسی در تنها يک فرد او را به خطر واقعی تبديل کرده است.

 

_ آيا اين اتحاد منافع اقتصادی و سياسی برای شروع جنگ ربطی به نئوليبراليسم و به اصطلاح «جنگ عليه تروريسم» دارد؟

گراس: قطعا. بلافاصله پس از کشتار فجيع ۱۱ سپتامبر من گفتم منبع اين تجاوز در خشم و نفرتی است که به اصطلاح «جهان سوم» از جهان مرفه اول دارد. اگر _و تا وقتی که _ما اين منبع خشم عميق و قابل درک را از بين نبريم، تروريسم ادامه پيدا خواهد کرد. قبل از اين، در دهه هفتاد، صدراعظم آلمان، ويلی برانت مکررا می خواست توجه ما را به نابرابری و شکاف بين داراها و ندارها جلب کند. او پيش بينی کرده بود اگر ما نتوانيم يک نظام اقتصادی بين المللی عادلانه ای را مستقر کنيم، خشونت عرض اندام خواهد کرد. خشونت در شکل تروريسم. خشونت حالا دامان ما را گرفته است. البته عوامل ديگری هم وجود دارد_ فرهنگی، منطقه ای، مذهبی و غيره _ ولی دليل اصلی، يعنی شکاف تکان دهنده، نبايد دست کم گرفته شود.

من آروزی يک نظم جهانی را دارم که در آن کشورهای توسعه يافته و توسعه نيافته از منابع جهانی _ هم منابع سرمايه ای و هم منابع تکنولوژی _ به شيوه ای برابر برخوردار شوند. تا زمانی که اين آرزو فقط يک آرزو بماند، صلح جهانی به دست نخواهد آمد. چه کسی مسئول اين اوضاع نابسامان است؟ شمال و غرب. ما در دنيای رفاه مکررا و تعمدا شکست خورده ايم، زيرا ما از منافع محدود خود به هزينه بقيه جهان محافظت می کرديم. اين سياست خودخواهانه، اين مشغله ثروتمند کردن خود البته محصول تئوری و روش نئوليبرالی است که نمی خواهد فراتر از نوک بينی خود را بييند. متعاقبا اگر بوش تجربه افغانستان خود را در بخش ديگری از جهان تکرار کند، او موج ديگری از تروريسم به راه خواهد انداخت، و نسل ديگری از تروريست ها را تغذيه خواهد کرد.