عسکراولادی خطاب به محمدرضا
خاتمی:
چرا اصلاح را از مجلس و دولت
آغاز نمیکنيد؟
دبيرکل جمعيت مؤتلفه اسلامی به نامه اخير دبيرکل
جبهه مشارکت ايران اسلامی پاسخ گفت.
به گزارش گروه دريافت خبرگزاری دانشجويان ايران،
حبيبالله عسکراولادی مسلمان در اين نامه خطاب به
دکتر محمد رضا خاتمی آورده است:
نامه سوم شما را در تاريخ سوم بهمن ۸۱ دريافت
کردم، طولانی شدن مدت پاسخ اين تصور را پديد آورده بود که گويی باب گفتگو مسدود
شده است اما ارسال پاسخ شما نشان داد که انشا الله میتوانيم همچنان اين مسير
روشنفکرانه را به سلامت طی کنيم .
پاسخ را مسئولانه يافتم و برای شما و همکارانتان
در جبهه مشارکت ايران اسلامی آرزوی سلامت و بهروزی و توفيق خدمت به اسلام و مسلمين
و پيمودن راه جاويد امام خمينی (ره) را دارم .
بنده سعی میکنم در اين پاسخ با توجه به اينکه در
ايام نورانی ماه بهمن، ماه پيروزی انقلاب هستيم از تلخیها بکاهم تا به ميمنت اين
روزهای شيرين گفتگو را برای رسيدن به حقيقت و روشنفکری حس و تجربه
نماييم. همچنين سعی می کنم با توجه به گستره
موضوعات گفتگو ناظر و شاهد بودن مردم عزيز ما بر گفتگوی مکتوب دو حزب کشور کم گويم
و گزيده تا ملالی حاصل نشود :
ضمنا ترجيح میدهم پاسخ را از مطالب آخر نامه سوم
شما آغاز کنم و بتدريج جلو بيايم و از هر گونه
حاشيهپردازی پرهيز و تنها به متن نگاه نمايم و در
اين زمينه از خداوند استدعای توفيق دارم.
در پايان نامهاتان دغدغه خود را درباره سه مقوله
" همه پرسی"،" تحقيق پيرامون نحوه هزينه بودجههای مراکز و نهادهای
خارج از قوه مجريه" و "تحقيق پيرامون علل و عوامل و جزييات قتلهای
زنجيرهای" ابراز داشتيد و از ما در اين خصوص تقاضای تشريک مساعی کرديد.
خوشحاليم در اين نامه ديگر جدايی و خروج از حاکميت را مطرح نفرموديد و سخن از
ماندن و کار کردن و تشريک مساعی است.
اکنون صريحا نکاتی را تقديم کنم:
۱- در خصوص همه پرسی موضوع اصلی ۵۹ قانون اساسی
فکر می کنيم مسايل روشنتر از آن است که بخواهيم مناقشهای داشته باشيم. اين موضوع
اگر بخواهد رخ دهد مانند بسياری موضوع های ديگر نيازمند مصوبه مجلس است، ضمن اينکه
موافقت دو سوم نمايندگان را هم طلب میکند. حال چرا خارج از هياهو و جنجال نسبت به
آن اقدام نمی کنيد؟ تقاضای تشريک مساعی درباره آن اگر به معنای جلب موافقت ماست،
معنا ندارد چون بر اين پيش فرض استوار است که دو سوم آرا مجلس را ندارد، پس میشود
نتيجه گرفت موضوعاتی که از نظر شما مهم و موضوع اصل ۵۹ است به نظر عمده نمايندگان
خيلی مهم نيست. ما معتقديم دو موضوعی که به عنوان موضوعات مهم همه پرسی مطرح
کردهاند از طريق عادی مسير کار نهادهای نظام يعنی مجلس، شورای نگهبان و مجمع
تشخيص مصلحت نظام سادهتر قابل حل است، اما شما که گويا اعتقادی ديگر داريد چرا در
جلب دو سوم آرا مجلس تلاش نمیکنيد؟
نکته مهم در اين باب سوالی بود که هم در نامههای
قبل پرسيدم: همه پرسی شما با همه پرسی سلطنت طلبها و عناصر نامحرم نظام چه تفاوتی
دارد؟ شما تفاوت آنرا يادآور نشديد. اما نگاه خوشبينانه ما میگويد که همه پرسی
شما در چارچوب قانونی است و همهپرسی ضدانقلاب خارج از چارچوب قانونی است. اگر اين
نگاه خوشبينانه را قبول داريد، پس بايد بدانيد چنان مصوبهای مانند هر مصوبه ديگر
مجلس نياز به تاييد شورای نگهبان دارد بعلاوه طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی نيازمند
تاييد و فرمان رهبری است .
شما چون چارچوب شرع و قانون اساسی را قبول داريد،
مصوبهتان نبايد خلاف آن باشد و در اين خصوص تنها نهادی که صلاحيت اعلام نظر دارد،
شورای نگهبان است نه ما و نه شما.
مجلس نمیتواند عليه هيچ يک از اصول قانون اساسی و
اختيارات نهادهای گوناگون نظام که مغاير قانون اساسی باشد همه پرسی را تجويز کند.
ضمن اينکه ما معتقديم اصلا مشکل همه پرسی به درون مجلس برمیگردد. اگر شما واقعا
دو سوم آرای نمايندگان مجلس را داريد، معطل چه هستيد؟ چرا تاکنون فقط به تبليغ و
ترويج همه پرسی روزگار گذراندهايد؟ همانطور که با همه پرسی نمیشود اختياری
قانونی از دولت يا مجلس را گرفت، با همه پرسی هم نمیشود از اختيارات شورای نگهبان
يا هر نهاد ديگری که در قانون اساسی به آن تصريح شده، فروکاست.
۲- درباره نحوه هزينه بودجههای مراکز و نهادهای
خارج از قوه مجريه کافی است شما سری به نهاد تحت مديريت مجلس يعنی ديوان محاسبات
بزنيد، گزارش نحوه هزينه بودجههای اين مراکز در آنجا ثبت است و غير از آن سازمان
حسابرسی کل کشور که سازمانی دولتی است، آن گزارشها را در اختيار شما قرار خواهد
داد. درباره کميته امداد و هر نهاد ديگر حتی نيروهای مسلح، گزارشهای شفافی وجود
دارد. ما در کميته امداد علاوه بر آن گزارشها خوشحال خواهيم شد شما به عنوان
نماينده مردم سری به اين نهاد مردمی بزنيد و هر سوالی و ابهامی داريد مطرح کنيد تا
مقامات مسئول در اين نهاد به شما پاسخ گويند.
درباره عملکرد جريان اصلاحات اشاره فرموديد که ما
حداقل گزارش سالانه دولت را درباره عملکرد برنامه سوم که در شهريور سال قبل و
امسال منتشر شده است، مطالعه کنيم. اين پيشنهاد خوبی است . ما میخواهيم در نقد
اين عملکرد نه از ديدگاه خود بلکه از ديدگاه نهادهای نظارتی چون سازمان حسابرسی و
ديوان محاسبات که يکی زير نظر دولت و ديگری زير نظر مجلس است، سخن بگوييم. آيا شما
گزارش اين نهادها را خواندهايد؟ ما نقد اين نهادهای وابسته به دولت و مجلس را در
اين باره قبول داريم.
در تازهترين گزارش تفريغ بودجه که ديوان محاسبات
در مجلس مطرح کرده است، بخشی از گزارش که راجع به قراردادهای نفتی و بيع متقابل و
تامين مالی است، صورت محرمانه و برخلاف اصل ۵۵ قانون اساسی تقديم مجلس شده است.
آيا مردم نبايد درباره کم و کيف اين گزارش چيزی بدانند؟ ما شما را به عنوان
نماينده مجلس میشناسيم، آيا شما گزارش را خواندهايد؟ آيا میتوانيد نظرتان را در
اين باب ولو محرمانه با ما در ميان بگذاريد؟
از ما خواستهايد طرحهای مهم ا قتصادی ارائه دهيم.
ما طرحها را در نشست صميمانه رييس جمهور با نخبگان اقتصادی در حد مقدور مطرح
کردهايم. در اينجا هم عرض میکنيم غير از اين طرحها اگر به همين مصوبات مجلس در
برنامه سوم و نيز بودجههای ساليانه به عنوان ميثاق ملی عمل شود، خيلی از مشکلات
مردم حل میشود. اما گزارش تفريغ بودجه مجلس نشان میدهد که اينگونه نيست. چرا
اصلاح را از مجلس و دولت آغاز نمیکنيد؟ ضمن اينکه بنده هر گونه نظارت بر نهادهای
خارج از دولت و مجلس را قبول دارم و به سهم خود درباره کميته امداد از آن استقبال
میکنم.
۳- درباره قتلهای زنجيرهای بارها گفتهايم که
طالب روشنگری هستيم. برای همين در نامه چهارم سه سوال کليدی برای ورود به تحقيق،
نسبت به علل و عوامل و جزييات آن مطرح کرديم . شما به هيچکدام از آن سه سوال پاسخ
نداديد. آن سه سوال کليد ورود به چنين پروندههايی است. ضمن اينکه شما اطلاع داريد
رييس جمهور محترم در اين خصوص از طرف مقام معظم رهبری اختيارات تام داشته است و
يکی از سه سوال مطرح شده هم ناظر به همين موضوع است که بی پاسخ مانده است.
بنابراين هم قفل و هم کليد تحقيق درباره علل و عوامل قتل های زنجيرهای در دست
شماست، چرا آنرا باز نمیکنيد؟ ما در پرونده سوء قصد به آقای سعيد حجاريان معتقد
بوديم رسيدگی به شکايت مدعی العموم و جرم عمومی، قسمتی از تاريکخانه اين حادثه را
روشن میکرد اما با شکايت خصوصی بخش ديگر اين تاريکخانه روشن میشد، اما متاسفانه
اين پرونده شاکی خصوصی نداشت . آيا میتوانيد به ما بگوييد چرا؟ جالب اينجاست که
پرونده قتلهای زنجيرهای هم ظاهرا شاکی خصوصی ندارد.
آيا میتوانيد پرده از اين راز برداريد؟ حداقل
درباره سوء قصد آقای حجاريان رمزگشايی کنيم، ما کسی را متهم نمیکنيم، اما
نمیتوانيد از پرسشهايی که ما را به حقيقت ماجرا رهنمون میسازد، فرار کنيم.
خوشبختانه با اعلام حکم نهايی ديوان عالی و مجازاتهای
سنگين برای آمران و عاملان اين فاجعه، معلوم شد نظام مشکلی برای برخورد با اين
پديده زشت ندارد، ولی قطعا کسانی که بخواهند اين حادثه را مثل يک استخوان لای زخم
نگه دارند، مايل نخواهند بود ابعاد آن روشن شود.
۴- در مقدمه نامه سوم و ۸ صفحه مرتب از« مردم»،
«رای»، « انتخابات»، «افکار عمومی»، « عرف سياسی »،
« اکثريت»، « تکيه بر رای و نظر مردم» و « داوری
مردم » سخنانی به ميان آوردهايد ما با اين مفاهيم غريبه نيستيم و مخالفتی هم
نداريم و به همين دليل در ۲۴ سال گذشته در همهی انتخاباتها و همهپرسیهايی که
برگزار شده، شرکت کردهايم و داوری نهايی مردم را هر چه بوده پذيرفتهايم . اما
سخن از نوع نگاه به مردم است . برخی فکر میکنند مردمسالاری يعنی مردم در انتخابات
شرکت کنند و برای خود ارباب تعيين نمايند به گونهای که آن ارباب حق هرگونه تفسير
از رای و مطالبات مردم را داشته باشد. آنها میگويند؛ مردم بيايند رای خود را
بدهند و بروند و آنگاه ما بايد بگوييم آنها چه میخواستند. به عقيدهی ما اين
رويکرد نه با مبانی مردمسالاری عادی میخواند و نه به طريق اولی با مبانی مردم
سالاری دينی!
وقتی مردم وکيل تعيين میکنند، قطعا در اين وکالت،
موضوع امر وکالت، مبهم ، رازآلود و وهمانگيز نيست بلکه موضوع وکالت روشن و واضح
است.
ما از ابتدا به شما گفتيم اصلاحات را تعريف و
راهبرد آن را مشخص کنيد .
اما اين کار را نکرديد؛ اگر شما اصلاحات را تعريف
نکنيد و راهبرد آن را مشخص نفرماييد کسانی آن را برايتان تعريف و شما را در راهبرد
خودشان ملحوظ میکنند و متاسفانه اين کار با تبليغات زياد و به دست بيگانگان انجام
و اتهام جدايی شما و دوستان از اصول انقلاب و مبانی امام رقم خورد و شما خواهی
نخواهی تا حد تمايل به خروج از حاکميت و گرايش به همه پرسی خارج از چارچوب قانون
اساسی متهم شدهايد.
مگر نه اين است که شما از مردم با شعار « سلام بر
سه سيد حسينی، خمينی و خامنهای و خاتمی» با تاکيد بر عدالت و خط امام (ره) رای
گرفتهايد؟ شما که براساس تبليغ الگوی مدينه النبی و فراخوان مردم به سوی جامعهی
علوی و نبوی به مجلس راه يافتيد، نبايد پس از آن به عنوان مدعی تفسيری وارونه
معرفی شويد .
امروز ندای شوم جدايی دين از سياست مطرح میشود که
برخلاف مبانی فکری و خط مشی امام است . امروز سخن از ائتلاف مخالفان خارج از کشور
با نيروهای جبههی دوم خرداد ( پيشنهاد علوی تبار) به ميان میآيد.
امروز مملکت را در آستانهی تحول و بر نقطهی عطف
میبينيد؛ نقطهی عطفی که خبر از ورود عناصر خارج حاکميت به درون حاکميت میدهد و
هيچ نسبتی با امام، اسلام و انقلاب و نظام ندارد ( مصاحبهی شما با مجلهی آفتاب
در آذر ماه ۸۱) آيا اين تفسير از رای مردم و مطالبات کسانی که به شما رای دادهاند
با آن شعارهايی که سرداديد و از مردم رای گرفتيد، همخوانی دارد؟
آيا انتخابات و رایگيری فقط تشريفاتی است برای
نشاندن برخی بر تخت قدرت تا هر نوع تفسيری را فارغ از مطالبات واقعی و
اصولگرايانهی مردم به عنوان خواست مردم به جامعه تحميل کنند؟
آيا جايز است شما در نظامی آزاد و در انتخاباتی
آزاد از مردم رای بگيريد و دولت تشکيل بدهيد و بعد بگوييد اين دولت پليسی و
پادگانی است ( نگاه کنيد به مقاله آقای سعيد حجاريان نفر اول کنگرهی سوم در
مجلهی آفتاب شمارهی آذرماه ۸۱)
آيا اين بیمهری به ملت، دولت و نظام نيست؟
آيا درست است شما به عنوان اکثريت نظری را مطرح
کنيد و بعد به اقليت فشار بياوريد که حتما همان نظر را بپذيرند و غير از آن
انديشهای نداشته باشند، نظير همين فشار روانی که دربارهی همهپرسی و تحميل ديگر
نظراتتان داريد؟ نه تنها میگوييد، بپذيريد بلکه رسما میخواهيد همکاری تشريک
مساعی کنيد! آيا اين است مفهوم آزادی انديشه و مردم سالاری در نگاه شما؟!
بياييم نظر و رای مردم را آن طور که هست بپذيريم و
در عمل بدان احترام گذاريم و از هر گونه تفسير غيرواقعی و گروه گرايانه پرهيز کنيم
. اعتبار رای مردم در چارچوب اسلام، قانون اساسی و خط امام است کمااينکه شما و ما
در همين چارچوب با مردم تعامل میکنيم .
در تمام نظامهای مردمی فراخواستههايی وجود دارد
که هيچکس حق شکستن آنها را ندارد. آيا غير از اين است که مردم برای اسلام و اجرای
احکام الهی در نظام، انقلاب کردند چرا به اين فراخواسته احترام نگذاريد و ملتزم به
آن نباشيم؟
ما شايسته نمیدانيم که شما هر نقد ناصحانه و
دلسوزانه را به اسم مخالفت با مردم که به حزب شما رای دادهاند سرکوب و منکوب
کنيد.
نمیشود از مردم برای آرمانی و هدفی رای گرفت و بعد
به آنها گفت شما اشتباه کردهايد به چيز ديگری رای داديد، که حالا ما آن را بيان
میکنيم! اين انقلاب پاسدار حقيقت، فضيلت و اصولی است که پيامبران و اوليای الهی
برای آن خون دادهاند چرا با تکرار حرفهای نامحرمان و ترجمهی فرهنگ بيگانه تمام
دستاورد علمی و عملی آن را به باد دهيم؟
۶- از بنده سوال کردهايد در ميان انبوهی از
مطبوعات و رسانهها چه مقدار از حرفهای شما منعکس میشود و خواستهايد امکان
انتشار سخنان ما و شما را مقايسه کنيم و از توقيف مجدد روزنامهی نوروز گله
کردهايد.
فکر میکنم پاسخ به اين سوال خيلی روشن است، جمعيت
موتلفه اسلامی مدتهاست از وزارت محترم ارشاد مجوز گرفته که هفته نامهی ناشر افکار
خود را تبديل به روزنامه کند اما به دليل مشکلات مالی توفيق اين امر را پيدا
نکرده است. اما شما هر وقت اراده کنيد، میتوانيد چند روزنامه منتشر کنيد.
اميدوارم اين مقايسهی اوليه بين حزب ما و شما را بپذيريد. اما در مورد نسبت
انعکاس سخنان شما در رسانهها و انعکاس سخنان ما! شما اگر رای ۱۷۶ عددی آقای
سحرخيز در انتخابات مديران مسوول روزنامهها را دقت کنيد و نسبت آن را با نفر دوم
اين انتخابات مقايسه نماييد، دقيقا پاسخ لازم را به دست خواهيد آورد. بعلاوه، هر
وقت شما يا هر يک از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت اراده کنند همزمان در دهها
روزنامه و هفتهنامه و ماهنامه میتوانند مقاله بنويسند، مصاحبه کنند و يا خبر
توليد نمايند. دربارهی توقيف روزنامهی نوروز، صورت مسئله مشخص است: مدير مسوول
محترم آن در يک محاکمه علنی با حضور هيئت منصفه محکوم شده است. تنها بخشی از اين
محکوميت اجرا شده است. مسئلهی حبس ايشان را که قطعی است به بهانهی مصونيت قضايی
که در قوانين ايران وجود خارجی ندارد، منتفی اعلام کردهايد؛ اشکالی ندارد، اما
اينکه بخواهيد روزنامه هم خلاف قانون از توقيف درآيد نوعی زيادهخواهی است و اگر
اشکال قانونی داريد در جای مناسب و به موقع مطرح فرماييد.
ما و شما بايد تابع قانون باشيم؛ اگر فقط فهم و
سليقهی هر کدام از ما بخواهد ملاک عمل باشد بايد با مدنيت خداحافظی کنيم و
برگرديم به دوران ماقبل تاريخ!
در مورد آقای آغاجری و آقای عبدی مطالبی
فرمودهايد. ما و شما بايد منتظر حکم نهايی دادگاه باشيم ، ضمن اينکه نمیتوانيم
فهم خود را از اين ماجرا هم تعطيل کنيم و آن دو هم بايد در دفاع از خود غفلت
نورزند.
۶-نمیخواهم فهرستی از سوالات بیجواب مانده را که
در نامههای سوم، چهارم و پنجم بود مطرح کنم اما میتوان اين تقاضا را مطرح نمايم
که شما يک بار ديگر از باب خريداری به موضوعات خيرخواهانهای که مطرح کردهام
عنايت کنيد و آن نامهها را بازخوانی فرماييد. شايد قدمی به سوی فهم مشترک از آنچه
که آن را حق میدانيم برداشته شود .
۷- ايام، ايام نورانی بهمن ماه است. بياييم جانمان
را در زلال انديشههای ناب امام خمينی (ره) بنيانگذار جمهوری اسلامی شستشو دهيم و
گامی برای سالم سازی گفتوگوها برداريم .
بحمدالله سالگرد انقلاب، در بيست و چهارمين سال،
حضور جدیتر و حساب شدهتر مردم خوب و متعهدمان را گزارش کرد و به طور قطع برای
همه ما و شما سرمايهای تازه برای فعاليت جدیتر و صميمانه را به ارمغان خواهد
آورد .
پدر بزرگوار شما و برادر عزيز شما در راه تحقق
آرمانهای امام خمينی (ره) خالصانه و صادقانه تلاش کردند و سهم خود را در تحقق
آرمان استقلال طلبانه و آزاديخواهانه ملت ايفا نمودند.
جمهوری اسلامی محصول تلاش ميليونها تن انسان پاک
و خداخواه و حق جو و حاصل رنجها و محنتهای عارفان و سالکان بزرگی بوده است که با
نثار خون خود آرزوی ديرينهی بشر را در برپايی حکومت اسلام ناب برآورده کردند .
بياييم در اين باقی مانده عمر خود خشتی روی خشتهای اين بنا نهيم و راهی را که
ديگران با عزت، عظمت، غيرت و همت رفتهاند، ادامه دهيم .
دير يا زود ما و شما از اين جهان رخت برمیبنديم؛
بايد اين انقلاب را به کسانی بسپاريم که مومنانهتر از ما و شما عمل کنند و اين
انقلاب را در گستردهای منطقهای و جهانی مديريت نمايند. اين انقلاب آرمانی تاريخی
و برنامهای جهانی دارد. با بگو مگوهای بیمبنا آنرا در جغرافيای سياسی ايران حبس
نکنيم .
بر خود فرض میدانم از تلاشی که برای پاسخگويی
نشان دادهايد، تشکر نمايم و بار ديگر برای شما و همکارانتان در خدمت به نظام مقدس
جمهوری اسلامی از خداوند متعال توفيق مسئلت نمايم.
|