سه شنبه ۲۹ بهمن۱۳۸۱ - ۱۸ فوريه ۲۰۰۳

سالگشت درگذشت بزرگ علوی

محمود دولت​آبادی: آقا بزرگ را خيلی دوست داشتم

جمال ميرصادقی: نويسنده​ای مبارز، پرخاشجو و آرمانگرا بود

خبرگزاری دانشجويان ايران

بزرگ علوی داستان​نويس در سال ۱۲۸۲ متولد شد . در پانزده سالگی برای تحصيل به اروپا رفت و در رشته تعليم و تربيت فارغ​التحصيل و در سال ۱۳۰۷ در مدرسه صنعتی آلمانی​ها مشغول تدريس ​شد. وی از بنيانگذاران داستان نويسی سياسی ايران است که به زندان رضا شاه هم افتاده بود و بعد از شهريور ۲۰ و سقوط رضا شاه از زندان درآمد و نخست بار، ماجرای ۵۳ تن را نگاشت.

بزرگ علوی سال​ها در آلمان زندگی کرد و سرانجام در ۲۸ بهمن​ماه سال ۷۵ در سن ۹۴ سالگی در آلمان درگذشت.

از اين نويسنده، داستان​ها و ترجمه​هايی به جای مانده که آثار وی عبارتند از:

در عرصه داستان نويسی:

" ديو!...ديو! " (۱۳۱۰)، " چمدان " ؛ مجموعه هفت داستان کوتاه ۱- چمدان (۱۳۱۱) ۲- قربانی (۱۳۱۲) ۳- عروسی هزار داماد (۱۳۱۱) ۴- تاريخچه​ی اتاق من (۱۳۱۳) ۵- سرباز سربی (۱۳۱۳) ۶- شيک پوش (۱۳۱۳) ۷- داستان رقص مرگ (۱۳۲۰)، ورق​پاره​های زندان (۱۳۲۱)، نامه​ها: (۱۳۲۶) تا (۱۳۲۷)، گيله مرد (۱۳۲۶)، اجاره خانه، دزآشوب، يه ​ره نچکا، يک زن خوشخبت، راسويی، خائن آذر (۱۳۲۷)، پنج دقيقه پس از دوازده، چشمهايش (۱۳۳۱)،

ياد دوست، پس از دوازه، صفی عليشاه (۱۳۳۳)، يکه و تنها (۱۳۵۷)، مجموعه ميرزا (۱۳۵۷): آب، ميرزا (۱۳۴۷) تحت​المنکی دی (۱۳۴۹)، احسن القصص (۱۳۵۰) و در بدر (۱۳۵۲)، سالاری​ها (۱۳۵۷) و موريانه (۱۳۶۸). ترجمه​های اين نويسنده:

حماسه​ی ملی ايران - دوشيز اورلئان، سفرنامه​ی ازبک​ها، نخستين عشق، باغ آلبالو ، دوازده ماه، و کسب و کار ميسيز وارن.

خبرنگار بخش ادبی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) به بهانه​ی فرا رسيدن ششمين سالگشت درگذشت اين داستان​نويس، با جمال ميرصادقی، محمود دولت​آبادی و عنايت سميعی به گفت​وگو نشست.

جمال ميرصادقی نويسنده و پژوهشگر ادبيات داستانی گفت: بزرگ علوی به گروهی از داستان نويسان ايران تعلق دارد که در آثار آنها تعهد اجتماعی و پرداختن به مسايل سياسی، اجتماعی و آرمان گرايی، عمده شده است.

وی در ادامه با برداشت از کتاب در دست انتشار داستان نويسان نام آور معاصر ايران خود، گفت: بزرگ علوی، در ساده نويسی و استفاده از فرهنگ عامه و پرداختن به مسايل و رنج​های مردم تنگدست راه هدايت و جمالزاده را در پيش گرفت؛ اما به نظر می​رسيد که خصلت​های روحی، شخصيت​های روحی هدايت و فضاهای تيره داستانهايش طبع سرسخت و مبارزه جوی بزرگ علوی را راضی و خشنود نمی​کند و در تلاش و جست​وجوست تا آنها را دگرگون کند و به شخصيت​ها تحرک و جان تازه ببخشد.

اين نويسنده افزود: اين تمايل از آنجا ناشی می​شد که علوی بعد از انتشار داستان کوتاه ديو ... ديو که تمايلات ناسيوناليستی نويسنده را نمايان می​کرد و انتشار مجموعه داستانهای چمدان در سال ۱۳۱۶ به علت داشتن عقايد مارکسيستی به زندان افتاد و ۴ سال در زندان مانده، بعد از آزادی کتاب ۵۳ نفر را که شرح و تفسير دوران زندان و سرگذشت ياران زندانش که در راس​شان دکتر ارانی بود را انتشار دارد.

نويسنده مجموعه داستان کوتاه " روشنان " در ادامه عنوان کرد: علوی در فيلمی به نام ديدار که امير جهان​بگلو از او گرفته، می​گويد: " مکتب رئاليست را انتخاب کردم، چون جور ديگری نمی​توانستم بنويسم " . اغلب آثار علوی، با کيفيت واقع​گرايی انتقادی نوشته شده است که يکی از شاخه​های مهم مکتب واقع گرايی است. بيشتر داستانهای مجموعه ورق پاره​های زندان و نامه​ها با چنين اسلوبی نوشته شده است و در شيوه ارايه واقع گرايی انتقادی، شخصيت​ها تن به اوضاع و احوال حاکم بر جامعه نمی​دهند و برای تغيير آن می​کوشند و مبارزه می​کنند.

نويسنده " رمان اضطراب ابراهيم " يادآور شد: علوی با پيروی از اين شيوه با نشان دادن واقعيت​های تلخ و ناهنجار موجود در ايران و تحليل وضعيت و موقعيت​های طبقه​ها و گروهها و قشرهای جامعه می​کوشد مستقيم يا غيرمستقيم راهکارهايی برای تمرين ناروايی​ها و نابسامانی​های اجتماعی و سياسی ارايه کند و چون اين راهکارها اغلب خيالپردازانه است، واقع گرايی انتقادی او را در بعضی آثارش را به رمانيسم اجتماعی تبديل می​کند.

وی با عنوان اين مطلب که رمانيسم احساساتی برخلاف رمانيسم اجتماعی به فرد می​پردازد و توجهش به جامعه و مسايل آن است افزود: علوی نسبت به تبعيض طبقاتی و حکومت خودکامه پهلوی از خود واکنش نشان می​دهد و با تمايل به سوسياليسم آينده را به شيوه​ای غيرعلمی و غيرعملی از روی تخيلات خود پايه​گذاری می​کند از نمونه​های بارز آثار بزرگ علوی که با اين کيفيت نوشته شده، رمان چشمهايش است.

ميرصادقی يادآور شد: علوی نويسنده​ای است مبارز، پرخاشجو و آرمانگرا که در داستانهايش از جهان بينی خاصی پيروی می​کند. از ميان آثار علوی غير از مجموعه داستان​های چمدان که زير افکار و تاثير آثار صادق هدايت نوشته شده است، خصوصيت روان شناختی آن برجسته شده. در باقی آثار چه آثار دور دوم و چه آثار دور سوم علوی در ستيز آشکار با رژيم و ناروايی​ها و نابه​کاری​هاست. همين مبارزه جويی، به آثارش خصوصيتی داده است که پيش از او در ادبيات داستانی همتا ندارد.

وی با عنوان اين مطلب که علوی اولين نويسنده​ای است که پايه ادبيات زندان را گذاشت در ادامه گفت: پيش از او از اين نوع داستان در ادبيات داستانی ايران وجود ندارد و مجموعه داستانهای ورق پاره​های زندان و بعضی از داستانهايی که بعد از آن نوشت به اين نوع ادبيات اختصاص يافته است.

نويسنده مجموعه داستان " هراس " خاطر نشان ساخت: علوی داستان نويسی است بيرون گرا که به حادثه​ها و ماجراهای بيرونی بيشتر توجه دارد، تا حادثه​های درونی و روانکاوی شخصيت​های داستان. تنها در چند داستان به تجزيه و تحليل روانی شخصيت​هايش توجه می​کند و در داستانهای ديگرش حادثه​ای برجسته می​شود و حادثه​های ديگر برای توجيه و منطقی جلوه دادن آن می​آيند و آن حادثه مرکزی اغلب به مسايل اجتماعی، سياسی مربوط است و شخصيت​های داستان با هم سر ستيزه دارند، يا با دنيای پيرامونشان يا سياست​های حاکم بر جامعه می​ستيزند.

ميرصادقی با تقسيم آثار داستان نويسی بزرگ علوی به سه دوره مشخص در ادامه گفت: در دوره اول که داستانهای کوتاه کتاب چمدان را در بر می​گيرد، شخصيت​های داستان علوی سودا زده​اند و فضا و رنگی مبالغه آميز و خيال گرايانه در داستانها حاکم است و داستانها خط مشخص و معينی ندارد و نويسنده چه در انتخاب شخصيت​ها و چه در انتخاب موضوع​ها، مسير و فکر واحدی را دنبال نمی​کند.

وی با بيان اين مطلب که دوره دوم، دوره شکوفايی قدرت خلاقه و تجلی تخيل بارور نويسنده است، در ادامه افزود: در اين دوره بر خلاف دوره اول مضمون داستانها انتخاب شده است و موضوعها به زمينه خاصی رهبری شده است. شخصيت​ها دارای هدف تفکر آرمانی مشخص هستند و از خصلت​ها و خصوصيات متمايزی بر خوردارند که آنها را فعال و تسليم ناپذير و مبارزه جو کرده است. از نمونه​های بارز دوره دوم کتاب​های نامه​ها و چشمهايش است.

اين نويسنده در ادامه در مورد دوره سوم داستان نويسی علوی گفت: اين دوره شامل داستانهايی است که بزرگ علوی در تبعيدگاه و دور از وطن نوشته است و بعد از انقلاب آنها را انتشار داده که عبارت است از مجموعه داستانهای " ميرزاده " ، " ديو...ديو! " و " يکه و تنها " که بعضی از داستانهای آن پيش از رفتن علوی به آلمان انتشار يافته بود.

وی افزود: بيشتر داستانهای مجموعه " ميرزا " و " روايت " به دوران تبعيد نويسنده تعلق دارد و شخصيت​های اين آثار از آن طرز زندگی و شور و حال افتاده​اند و تا حدودی گرفتار سرخوردگی و نوميدی هستند و کمتر خصوصيات مبارزه جويی و سرسختی و پايداری شخصيت​های داستانهای دوره دوم را دارند . بلکه بيشتر به شرح حال گويی و خاطره پردازی افتاده​اند و داستانها جنبه​ای نقالی و روايت گری و گزارش گری به خود گرفته​آند.

نويسنده " عناصر داستان " در پايان يادآور شد: نثر و زبان داستانهای دوره سوم، ناهمواره و پر از افت و خيزهای بيانی است و پاکی و درستی نثر داستانهای دوره دوم را ندارد. شايد دوری درازمدت از وطن، نويسنده خلاق و مبارز داستان​های " نامه​ها " را به چنين تنگنايی انداخته است.

اما محمود دولت​آبادی داستان​نويس در اين زمينه گفت: يکی دو تا از داستانهای خوبی را که من در ادبيات معاصر فارسی خوانده​ام، علوی نوشته است.

وی افزود: بزرگ علوی، نويسنده​ای اجتماعی بود که کارها مهمش، گيله مرد و استاد ماکان است که نمی​دانم چرا اين آثار چاپ نمی​شوند.

خالق کليدر با عنوان اين مطلب که علوی داستانهای کوتاه خوبی هم دارد، در ادامه افزود: سوال من اين است که اين نويسندگان چرا بعد از اينکه فوت می​شوند، آثارشان با خودشان محو می​شود.

وی با ابراز تاسف از چاپ نشدن آثار بزرگ علوی در ادامه خاطر نشان ساخت: يکی دو تا از داستانهای خوی را که من در ادبيات معاصر فارسی خوانده​ام علوی نوشته بود.

دولت​آبادی در مورد آثاری که علوی در خارج از کشور نوشته است، گفت: من آن قسمت​هايی را که علوی در خارج نوشته را نخوانده​ام؛ ولی اين طبيعی است که هر نويسنده​ای که از ريشه​اش دور شود، نمی​تواند نويسنده قبلی باشد.

نويسنده جای خالی سلوچ، در پايان عنوان کرد: به هر حال، من آقا بزرگ را خيلی دوست داشتم و شما مرا به ياد غصه​ای جديد انداختيد.

عنايت سميعی منتقد نيز اظهار کرد: بزرگ علوی گام بزرگی در داستان نويسی از حيث فن داستان نويسی برداشته است. نثر علوی، بی ​خون و رمق است؛ ولی فضای داستانهای او پرکشش و جست​وجوگرانه و رازآميز است.

وی با عنوان اين مطلب در ششمين سالگرد بزرگ علوی در ادامه يادآور شد: بزرگ علوی در کنار صادق هدايت و صادق چوبک از پيشکسوتان داستان نويسی ما به شمار می​رود و البته حق زحمات او به دلايل گوناگون چنانچه بايسته است ادا نشده است.

وی با تقسيم داستان نويسی علوی به دو دوره​ی عمده در ادامه افزود: دوره​ی اول دوره​ای است که علوی در ايران زندگی کرده و نوشته و دوره​ی دوم دوره​ی غربت می​باشد. فکر نمی​کنم که غربت هميشه باعث افول ديد و درک نويسنده و هنرمند شود، استثنا هم در کار است، نمونه​اش رضا قاسمی است.

اين منتقد ادبی گفت: آثار دوره​ی غربت بزرگ علوی را، اگر چه نمی​توان جزو آثار برتر او به حساب آورد؛ ولی از اين حيث نمی​توان او را با جمالزاده مقايسه کرد. دست کم بعضی از داستانهای بلند و کوتاهی که او در غربت نوشته است،​ ادامه داستان نويسی خود علوی به حساب می​آيد.

سميعی امتياز بزرگ علوی را در داستان نويسی، قريحه​ی قصه گويی او دانست و عنوان کرد: قريحه​ی قصه گويی در همه داستانها چه در غربت نوشته باشد و چه در وطن، چشمگير است. مهمترين داستانی که بزرگ علوی نوشته، داستان چشمهايش است. اين داستان چه از حيث فوت و فن داستان نويسی و چه موضوع، شاهکار بزرگ علوی محسوب می​شود و هنوز با گذشت نيم قرن می​توان از آن لذت برد.

وی در مورد نثر علوی اظهار داشت: نثر علوی، بی​خون و رمق است؛ ولی فضای داستانهای او پرکشش، جست​وجوگرانه و رازآميز است.

اين منتقد ادبی افزود: بخشی از داستانهای بزرگ علوی داستانهای سفارشی و حزبی است. اين داستانها هم جزو آثار برتر او محسوب نمی​شوند.

سميعی در پايان تصريح کرد: با همه​ی اين احوال فکر می​کنم بزرگ علوی گام بزرگی در داستان نويسی از حيث فن داستان نويسی برداشته است و از اين جهت اثار او برای ما همچنان باارزش و خواندنی است.