آرش فروهر
داد خواهيم اين بيداد را
مردم رنجديده ايران زمين،
ديری است قوم تازيان مرز و بوم ما را اشغال کرده
است، ديری است که ستم، فقر، گرسنگی، اضطراب و وحشت، ناامنی و بی پناهی، جان را به
لبمان رسانده است. روزگار به کام بدخويان و زشت کرداران اهريمن صفت می گذرد و شادی
و سربلندی و افتخار از يک يک ما ربوده شده.
سالها پيش پدران ما يک دل و يک صدا آزادی و
استقلال و عدالت را فرياد زدند و دست در دست هم با هر انديشه و مرام و پيشه ای به
اميد روزهايی روشن تر و آينده ای سرشار از شادی و آسايش و آبادی و امنيت برای
فرزندانشان به پا خاستند.
اما افسوس که ديری نگذشت، ديو انحصارگری و
واپسگرايی دينی چهره ی کريه خود را نمايان ساخت. مشتی ضد ايرانی به يکباره از لجن
زار تاريخ سربرآوردند و با فرهنگ و آرمان و تاريخ ملت ايران به تمامی به ستيز و
پيکاری خونين پرداختند.
انقلاب را به کژراهه بردند و آرزوها و اميدها و
باورهای مردم نيک انديش ايران را در قبرستان خودپرستی و يکه تازی خويش دفن کردند.
اما به عبث پنداشتند چرا که فرزندان نيک ايران، آنان که خود را مسئول ميدانستند،
لحظه ای از پای ننشستند، پيکار با استبداد و نامردمی را لحظه ای رها نکردند و تا
آخرين نفس با قطره های خون خود در راه باز پس گيری حقوق ملت مبارزه کردند و بار
ديگر بذر اميد و ايستادگی را بر اين خاک اهورايی پاشيدند و با نثار خون پاک خويش
نهال آزادی را آبياری کردند.
ما زندگان اين ديار پر فر و شکوه وام دار شهيدان
راه استقلال و آزادی ميهنمان هستيم. وام دار فرزندان نيک ايرانزمين که به آرزوی
فردايی بهتر جان باختند.
يکم آذر روز به خون کشيده شدن پرچمداران دادخواهی
ملت ايران داريوش و پروانه فروهر بار ديگر فرا ميرسد.
در تمام طول مبارزاتشان اين دو آزاده لحظه ای جز
به ايران نيانديشيدند، هر ايرانی با هر انديشه و مرامی اگر زير ستم قرار می گرفت،
اين فرياد دادخواهی داريوش و پروانه فروهر بود که جهانيان را آگاه می ساخت. از
مردان و زنان زخم خورده تاجيک و افغان و اران تا ستمديدگان کرد و بلوچ از بام آسيا
تا سينه ی خليج هميشه فارس هر ستمکشيده ای را غمخوار و همراه بودند.
و اکنون نيز به کوری چشم دشمنان انسانيت و ايرانيت
که برای خاموش ساختن اين فرياد بلند و استوار با دشنه ی کينه سينه ی پر مهر آن دو
دلاور را پاره پاره کردند، من که يکی و تنها يکی از هزاران هزار فرزندان فروهرها
هستم، با قلبی زخم خورده به ياد تمامی شهيدان و قربانيان راه سربلندی و افتخار
ايران و با تعظيم و احترام به تمامی بازماندگان داغديده که شايد حتی فرصت گريستن
بر پيکر عزيزانشان را نيافتند، و به ياد تمامی زندانيان دگرانديش و آزاده، با ياد
چشمان زيبا و بخشنده و پر اميد مادرم و با ياد استواری و صلابت پدرم در راه عدالت
و آزادی، در آستانه ی چهارمين سالگرد دشنه آجين شدنشان،
با اين باور که دادخواهی فروهرها، دادخواهی ملت
ايران در ترور دگرانديشان خويش در درون و برون مرز است، دادخواهی ملت ايران
دراعدام و شکنجه وسرکوب و زندان دهها هزار از فرزندان خويش است و با اين باور که
فرجام اين دادخواهی ملی خشونت و بيداد را از مردم رنجديده ايران دور می سازد، بار
ديگر به خون پاکشان سوگند ياد می کنيم که در اين دادخواهی ملی تا افشای تمامی
حقيقت و معرفی تمامی آمران و عاملان اين جنايتهای ضد بشری از پای نخواهيم نشست.
آرش فروهر
پنجشنبه سی ام آذر ماه ۱۳۸۱
**پايگاه خبری دادنامه**
برگزيده از بخش شنيداری سايت دادنامه ( در آستانه
چهارمين سالگرد )
www.daadnameh.org
www.forouharha.com
|